طی روزهای گذشته اتفاقات تلخی در ارومیه رخ داده. ماجرا احتمالا از این قرار است که مطابق هر سال و همیشه، برخی مردم این شهر که عموما کردزبانها هم بودهاند جشن نوروز را گرامی داشتهاند و طی یک فرآیند طبیعی به پایکوبی برای نوروز پرداختهاند. اما ماجرا از جایی تبدیل به مساله میشود که یک فراخوان با محوریت احتمالا یک روحانی صاحبنام این شهر کلید میخورد، عنوان فراخوان: اجتماع علویون.
منابع خبری محلی ادعا میکنند عمدهی جمعیت علویون ترک بودهاند. همان منابع ادعا کردهاند که این تجمع واکنشی علویون در اعتراض به جشن نوروز بوده.
در این میان تصویر نادر قاضیپور (نماینده اسبق ارومیه) در تجمع ارومیه جلب توجه کرده است.
به وضوح میشه ردپای ج.ا رو در پروژه تفرقه اندازی بین لر و کرد و ترک و بلوچ و گیلک و فارس و...دید.
-- ⭐ خان (@khan_officiale) March 22, 2025
هرجا دیدید اختلاف قومیتی شکل گرفته مطمئن باشید نقشه ج.اسلامیه برای برداشتن تمرکز مردم از روی ج.ا
ج.ا اتش دشمنی رو راه میندازه و عقب میشینه و نگاه میکنه
ترک و کرد! حواستون باشه#ارومیه pic.twitter.com/eyz77Xt2jl
روز تاریک ارومیه
صلاح الدین خدیو
شنبه دوم فروردین که روز تاریک ارومیه رقم خورد، از قضا مصادف با روز جهانی مبارزه علیه نژادپرستی بود.
در حالیکه در ارومیه اقلیتی علیه همشهریان خود نفرت پراکنی می کردند، دهها هزار نفر در خیابان های اروپا به خیابان آمده بودند تا به نکوهش نژادپرستی، اسلام هراسی و راست افراطی و سیاست های ترامپ بپردازند.
بدون شک این تناقض در شب های مبارک قدر، قدری نیک برای ارومیه نبود.
اما آنچه باعث امیدواری می شود، بازتاب گستردەی حرمت شکنی دیروز و محکومیت یکپارچەی آن از سوی آحاد ملت ایران و همەی طیف های سیاسی است.
آنچه دیروز از پرده برون افتاد، همانی است که در چهل سال گذشته باعث تفرقه و عقب ماندگی این استان بالقوه برخوردار و زیبا شده است.
این امیدواری وجود دارد که عقلای قوم و متولیان امر در مرکز کشور این بار تدبیری عاجل بیندیشند و مانع سوء استفادەی بیشتر بیگانگان و بدخواهان شوند.
ارومیه نه ترکستان است و نه کردستان، بخشی از ایران است و ملک مشاع همەی ایرانیان.
به جرات می گویم که اکثریت قریب به اتفاق مردم شریف ترک به عنوان بزرگ ترین گروه جمعیتی ساکن شهر از آنچه دیروز اتفاق افتاده، ناراضی و دلخورند.
کردهای ارومیه هم با سعەی صدر و تسامح از کنار موضوع گذشته و خوشبختانه کوچک ترین خللی در همزیستی و برادری و دوستی دیرینەی این دو قوم رخ نداده است.
تاریخ پرفراز و نشیب و سرشار از تساهل و مدارای ارومیه هم آنقدر روزهای روشن و افتخار آمیز دارد که به راحتی این نقطەی تاریک را بپوشاند.
حتی این جمعیت برافروخته هم بی آنکه خود بدانند، آلت دست کاسبان سیاسی و رانت خوارانی شده بود که نانشان را از افراط گری و تفرقه می خورند.
ارومیه هیچگاه میانه ای با فضاهای تند و قومی این چنینی نداشته است.
تاریخ را باید خواند و از آن درس گرفت. اما نباید در دام مغالطه و ایدئولوژیک کردن آن افتاد.
صد سال قبل برخی به دیترویت آمریکا، ارومیەی غرب می گفتند. کنایەای بە کثرت آشوری های مهاجرت کرده از ایران به این منطقەی آمریکا.
در سده های میانی بارها سلسله های کرد زمام امور را در این شهر بدست داشته اند.
در دوران معاصر هم که وضعیتی متفاوت با گذشته پیش آمده.
آنچه که مهم است تنوع فرهنگی پیوستەی این شهر در بستر ایرانیت بوده است.
اکنون هم تنها راه چاره بازگشت به ایرانیت بر مبنای حقوق شهروندی برابر است.
در طول سال های گذشته بارها دلسوزان متعدد در مرکز و منطقه، ضرورت مشارکت کردها را در حیات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی استان گوشزد و نسبت به خطرات در حاشیه ماندن نیمی از جمعیت استان هشدار داده اند.
متاسفانه این توصیەی مشفقانە کمتر شنیدە شدە و اگر اقدام نیکی هم صورت گرفته از سوی کاسبان تفرقه و دولت در سایه تحریف و تجمید شده است.
فساد اقتصادی مهار نشدە در برخی مناطق و استان ها راحت با تندروی های سیاسی و هویت طلبی های افراطی گره می خورد و به وفاق ملی و همبستگی اجتماعی آسیب می رساند.
بررسی کارنامەی ناکام دولت اول روحانی در استان از این منظر الگویی قابل تامل بدست می دهد.
لازم است هم دوستان کرد و هم برادران ترک بدانند که با رهیافت های رهزن ناسیونالیستی نمی توان به توسعەی استان پرداخت و وحدت و هم آوایی آن را پاس داشت.
تاکید افراطی روی مولفه های قومی - چه کردی و چه ترکی - به ناکجاآبادی ختم می شود که حوادث اخیر گوشەی کوچکی از آن بود.

عراق در جستجوی راهی برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی

روایت نوبخت از فاجعه ای که دولت رئیسی به بار آورد