فرزانه روستایی
باور کنید اصلا بعید نیست یکی از واحدهای سپاه به بالادستی ها اطلاع داده باشد ما به یک سلاح ویرانگر و قدرتمند دست یافته ایم به نام سلاح پلاسما که آمریکا و روسیه در حسرت آن هستند. بعد هم گفته باشند اختراع ما چنان کاراست که تاریخ تحولات نظامی را باید به قبل و بعد از آن تقسیم کرد. طبیعی است که امثال عباس عراقچی و کسانی که در دفتر خامنه ای می نشینند و شورای امنیت ملی باور کنند و در مذاکرات احتمالی با آمریکا بنا را بر این بگذارند که واقعا دارای توانایی های نظامی نوظهوری هستند که اگر لازم شد می توانند ناو هواپیمابر کارل وینسون را مانند سوسک با یک ضربه از کار بیاندازند.
می گویید این اظهار نطر اغراق آمیز است؟
باورتان نمی شود!
مگر با همین اطمینان سردار سلامی فرمانده سپاه دستگاه کرونایاب را در تلویزیون معرفی و آزمایش نکرد و اطمینان نداد که ما با این اختراع از همه شرکت های دارویی دنیا جلو زده ایم و آن را به امام زمان تقدیم کرد.
آنها که کرونایاب را ساختند مگر مانع واردات واکسن نشدند و چیزی در حدود یک میلیون ایرانی را به گورستان نفرستادند؟ همانها هنوز همه سرپل های تشکیلات سپاه و ارتش را در دست دارند و می توانند دوباره بر سر جان و مال میلیون ها ایرانی شعبده راه بیاندازند.
مملکت چنان بی سر و صاحب است و دروغگویی آنچنان به نقشه راه نظام تبدیل شده است که چندین صفحه اینستاگرامی برای معرفی سلاح پلاسمایی سپاه ساخته اند و دارند تبلیغ می کنند که آمریکا و روسیه آرزوی این سلاح را دارند و خیالتان راحت باشد که این سلاح معادلات جهانی را جابجا می کند!
شاید در همین رابطه باشد که عباس عراقچی چند بار تاکید کرده است که ما آماده جنگ هستیم و بنابرآخرین خبرها پاسخ نامه ترامپ به علی خامنه ای و هشت درخواست او نیز منفی بوده است.
طی سالهای جنگ ۸ ساله با عراق هیچیک از سران سپاه بویژه باند محسن رضایی و کسانی که طی یک کودتا مخالفان ادامه جنگ را قلع و قمع کردند هیچگاه به این فکر نمی کردند که جنگ ها می تواند منجر به شکست و فاجعه و از دست رفتن همه چیز و همه کس شوند. اساسا ایدئولوژی ها فاقد سنسور عقلانی تشخیص خطر هستند زیرا حساب و کتاب ها با آسمان بسته می شود که کسی به آنها دسترسی ندارد.
اتفاقا به علت ایديولوژیک بودن قضایاست که مسئولان کشور نه احساس خطر می کنند و نه مانند مدیران نظام های عقلگرا مسايل را موشکافی. قران یا یک کتاب آسمانی از آنها خواسته است که در فلان مسیر به پیش روند. حال اینکه در پایان مسیر کسی زنده ماند یا نه، به خود قرآن ربط دارد نه به فرماندهانی که در شب عملیات رمضان هزاران رزمنده را به جنگی فرستادند که همه جزییات آن لو رفته بود. فرمانده همان جنگ شکست خورده بعد از سی سال هنوز به همان سیاق فرماندهی می کند و شاید بدتر.
کم سوادی، پایین بودن آی کیو فرماندهان سپاه، طبقه اجتماعی که به آن تعلق دارند، تاجرمسلک بودن و دست داشتن در معامله های اقتصادی مانع می شود تا نظامیان حاکم خطر بمب افکن های استراتژیک رادارگریز بی ۲ یا بمب های جی بی یو را دریابند. همین شجاعت باعث شد تا سال گذشته دو عملیات موشکی علیه اسراییل انجام شود که دستاورد آن تقریبا هیچ و بر باد رفتن همه پدافند هوایی کشور بود.
دیروز کارشناسان مسئولان نظام را از دلار صد هزار تومانی می ترساندند، ولی امروز از دلار ۱/۵ میلیون تومانی و تورم ۳۰۰ــ ۴۰۰ درصدی.
دیروز برای دور زدن تحریم ها پز می دادند ولی امروز حتی نخست وزیر عراق افشا می کند که آخوندها با اسناد جعلی عراق نفت ایران را صادر می کنند.
دیروز از حمایت روسیه اطمینان داشتند و امروز شاهدیم که روسیه سهم خود را در اکراین دارد دریافت می کند و بیت را رها کرده تا ترامپ آن را بدرد.
بازی تقریبا در نقطه پایانی قرار دارد. جمهوری اسلامی در این میان دو انتخاب بیش ندارد که گزینش فقط یکی از آنها مردم و منابع کشور ایران را نجات می دهد. عواقب انتخاب دوم بی شک باعث می شود در سراسر کشور حتی دو آجر ساختمان های بی شمار حوزه های علمیه بر هم سوار نباشند:
این دو انتخاب یکی تسلیم شدن، استعفای شجاعانه علی خامنه ای، و برگزاری رفراندوم و واگذاری امور به مردم است و اینکه بتوان کشور ایران را از نو و بدون فعالیت هسته ای سازماندهی کرد.
دومین انتخاب، ادامه سرنوشت حسن نصرالله و حزب الله لبنان است در انتهای چاله های پنجاه شصت متری که بمب های ۱۵ تنی جی بی یو در مراکز هسته ای و موشکی و پهپادی ایجاد می کنند. خود دانید!
:::

نه، من این آزادی را نمیخواهم!