Monday, Mar 31, 2025

صفحه نخست » به راستی چه کار باید کرد؟ منوچهر تقوی بیات

Manouchehr_Taghavi_Bayat.jpgاین پرسشی است که هر ایرانی از خود باید بپرسد. در ایران ما انتخابات آزاد نداریم. مردمان ایران، مانند مردمان کشورهای آزاد، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن ندارند. ما ایرانیان بنا به روادید و دستور بیگانگان حق فرمانروایی و حکومت نداریم. از کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی ما حق نداریم در ایران حکومتی مردمی و بومی برپا کنیم. مردمان فرهیخته‌ی ما از اداره کردن کشور خود، خانه‌ی آبا و اجدادی خود، محروم هستند. در روزگار ما، مشتی بسیجی و سپاهی نادان خون بهترین فرزندان میهن ما را به خاک می‌ریزند. کشور ما اشغال شده است و به دستور بیگانگان در دست یک گروه از مردمان بد آموخته و هرزه افتاده است. نخبگان ما را زندانی می‌کنند، می‌کشند یا فراری می‌دهند، به زنان و دختران و حتا به مردان ما، بی حرمتی و تجاوز می‌کنند. بیش از هشت میلیون ایرانی در سراسر جهان پراکنده شده‌اند. از میان این همه فرهیختگان که از ایران تبعید شده و یا گریخته‌اند، شمار کلانی در فرمانروایی و اداره‌ی کشورهای پیشرفته‌ی جهان و در آموزش دانشگاه‌های گوناگون و در کارهای کلیدی و بزرگ برای کشورهای دیگر خوشبختی و رفاه می‌آفرینند. این در حالی است که میلیون‌ها ایرانی در کشور ما در فقر و بدبختی زندگی می‌کنند و یا تلف می‌شوند.

نگارنده این نوشتار بارها در سال‌های گذشته از آن میان، در تاریخ بیست و نهم مهرماه ۱۳۸۹ خورشیدی، بیستم دی ماه ۱۳۹۸ برابر با دهم ژانویه ۲۰۲۰ میلادی، دوازدهم آذر ماه ۱۴۰۱، نهم فروردین ۱۴۰۴، بیستم دی ماه ۱۴۰۴، زیر عنوان‌های گوناگون مانند؛ چه باید کرد؟ چرا کنگره ملی؟ و چگونه؟ چرا انقلاب‌ها در ایران پیروز نشده‌اند و... چنین پرسش هایی را با هم میهنان گرامی مان در میان گذاشته است. به راستی برای رهایی میهن مان از چنگ غارتگران جهانی و نوکرانشان در ایران چه کار باید کرد؟ نفت و گاز، معادن فلزهای گرانبها، نیروهای انسانی نابغه و هوشمند، حتا آب و خاک‌های ارزشمند و کانی‌های ایران را کشورهای دیگر به یغما می‌برند. با برنامه ریزی دراز مدت دریاچه ارومیه را خشک می‌کنند تا بتوانند سنگ لیتیوم گرانبهای کف دریاچه را به غارت ببرند. جنگل‌ها را ریشه کن و نابود می‌کنند؛ "صحبت از پژمردن یک برگ نیست، جنگل را بیابان می‌کنند! ".
هر ایرانی از کوچک و بزرگ باید به این بیندیشد که برای به دست آوردن استقلال و آزادی ایران چه باید کرد؟ راه رهایی از خودکامگی یک نفر با کمک و پشتیبانی مشتی مزدور چیست؟ همه می‌دانیم و حقوقدان فرانسوی؛ شارل دو مونتسکیو نیز در نیمه‌ی سده‌ی هجده میلادی گفته است که: «... حکومت یک نفره به خودکامگی و استبداد خواهد انجامید.». انقلاب کبیر فرانسه نقطه‌ی پایان بر تاریخ دیکتاتوری فرانسه گذاشت. سیصد سال پس از انقلاب کبیر فرانسه و سد و اندی سال پس از انقلاب مشروطیت، امروز میهن ما هنوز دچار خودکامگی است و از شر آخوندها رهایی نیافته است. تاریخ گواهی می‌دهد که به دعوت دولت فرانسه چهار کشور بزرگ صنعتی (آمریکا، آلمان، انگلستان و فرانسه) در ژانویه ۱۹۷۹ در جزیره‌ی گوادلوپ گرد آمدند و تصمیم گرفتند شاه را بردارند و خمینی را جانشین او کنند. خمینی به دستور اربابان خود و به پیروی از شیخ فضل الله نوری معدوم، در پایان سده‌ی بیستم با لهجه و شیوه‌ی گفتاری درهم، عامیانه و مردم پسند، با بهانه و دست آویز قرار دادن اسلام و قران، توده‌های ناآگاه را فریب داد و در ایران حکومتی خودکامه و آخوندی بر پا کرد. خامنه‌ای بد کاره با خدعه و فریب جانشین خمینی شیاد شد و آن‌ها در چهل و چند سال گذشته با زور، شکنجه و زندان کشور ما را به ویرانی و نابودی کشاند.
یک یک ایرانیان که صاحبان راستین و واقعی ایران هستند باید در اندیشه‌ی پیدا کردن راه رهایی ایران از چنگال بیگانگان و دست نشاندگان آنان باشند. برای پیدا کردن راه رسیدن به استقلال و آزادی، هر کس هر چه از اندیشه‌اش می‌گذرد می‌باید با هر ابزار و با هر ترفندی به آگاهی هم میهنان مان برساند و همه را تشویق کند تا همگان به استقلال و آزادی میهن مان بیندیشند و کاری درخور انجام دهند. من با اندوخته‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود، هر آنچه که از اندیشه‌ام می‌گذرد، تا آنجا که می‌توانم با نوشتن و با گفتن به آگاهی همگان می‌رسانم. هر مغزی با هر اندازه از توانایی می‌تواند سودمند باشد و به کار آید و راه گشا باشد. نباید از ریشخند و خرده گیری دیگران بیم داشت. جوانان ما پنج تا پنج تا یا بیشتر می‌توانند با هم یاخته‌های سیاسی دوستانه بسازند و با هم رایزنی کنند و هنگامی که مردم به گونه‌ای انبوه به جنبش در می‌آیند به آن‌ها بپیوندند. «... این ذره ذره گرمی خاموش وار ما، یک روز بی گمان، سر می‌کشد ز جایی و خورشید می‌شود» (سیاوش کسرایی).
در نوروز امسال هزاران هزار از مردمان شیراز و فارس سرودخوانان و با رقص و پایکوبی به آرامگاه کوروش رفتند، مردمان بوکان، سنندج و تبریز به گونه‌ای انبوه با هم جشن گرفتند. گاهی می‌شود که در سراسر ایران مردم یک پارچه دست به اعتراض بزنند، اگر در یکی از این فرصت‌ها، میلیون‌ها ایرانی چندین روز به خانه‌های خود نروند و همچنان در خیابان‌ها بمانند، دزدها و آدم کشان از ترس پا به فرار خواهند گذاشت و حکومت سرنگون خواهد شد. این روزها با کمک ماهواره، با تلفن همراه و دستگاه‌های ارتباط جمعی بین ایرانیان میهن دوست می‌توان ارتباط بر قرار کرد و جنبشی جهانی برای رهایی ایران از دست بیگانگان پدید آورد. این سخن‌ها نه خیال پردازی و نه شوخی است، چنین رویدادهایی تا کنون رخ داده است و باز هم رخ خواهد داد. برای بر قراری استقلال و آزادی و رهایی هم میهنان مان از زیر ستم و خودکامگی مشتی آخوند، بسیجی و مردمان بیکاره و ولگرد، باید اندیشید و باید راهی پیدا نمود و کاری کرد؛ «... من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر می‌خیزند (حمید مصدق)

منوچهر تقوی بیات
*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy