حمید آصفی
دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط، از نظر موقعیت زمانی، ترکیب تیمها، محتوای پروندهها و فضای منطقهای، حساسترین دور از ابتدای مذاکرات غیررسمی تاکنون به شمار میرود. اگرچه این مذاکرات «فنی» توصیف شده، اما نتیجه آن میتواند مسیر توافق نهایی را در ماههای پیشرو ترسیم یا کاملاً تغییر دهد.
مایکل آنتون، که فردا هدایت مذاکرات کارشناسی را بر عهده خواهد داشت، برخلاف سنت رایج فاقد پیشینه تخصصی در حوزه هستهای است. اما همین انتخاب نشان میدهد که واشنگتن بهدنبال توافقی صرفاً علمی نیست، بلکه در پی مدیریت جامع پرونده ایران است؛ از فعالیتهای هستهای گرفته تا حضور منطقهای و تنشزدایی میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس. آنتون نماینده رویکردی است که بهجای اعتمادسازی، بر راهبرد فشار کنترلشده تکیه دارد. این به آن معناست که هدف آمریکا از مذاکرات مسقط، پیشگیری از غافلگیری نیست؛ بلکه مهار ایران با کمترین امتیاز ممکن است.
در چنین شرایطی، سه سناریو برای فردای مذاکرات قابل تصور است. نخست، رسیدن به پیشرفت قابل توجه و توافق بر سر چارچوب فنی. در این حالت، دو طرف درباره موضوعات کلیدی مانند سطح غنیسازی، ذخایر اورانیوم، نحوه بازرسیها و سازوکار رفع تدریجی تحریمها به تفاهم اولیه دست مییابند. این تفاهم میتواند مسیر نگارش متن توافق را در هفتههای آینده هموار کند. نیاز فوری جمهوری اسلامی به گشایش اقتصادی، تحقق این سناریو را محتملتر میسازد.
سناریوی دوم، پیشرفت جزئی و دستیابی به توافقی موقت است. اگر مذاکرات در موضوعات کلیدی گره بخورد، احتمال دارد دو طرف به سمت توافقی بروند که مثلاً شامل توقف غنیسازی بالای ۶۰ درصد در برابر آزادسازی بخشی از منابع ارزی یا تعلیق برخی تحریمها باشد. این مدل توافق میتواند تنشها را کاهش دهد، هرچند از نظر آمریکا و متحدان منطقهایاش ضمانت پایداری ندارد.
در سناریوی سوم، ممکن است به دلیل شدت اختلافات، مذاکرات برای مدتی تعلیق شود. اما شواهد نشان میدهد که این توقف بهمعنای شکست نخواهد بود، بلکه بیشتر فرصتی برای بازتنظیم مواضع و بازی با کارتهای جدید است؛ بهویژه از سوی آمریکا، که ممکن است دست به تهدیدهای نظامی غیرمستقیم یا تحریمهای هدفمند جدید بزند.
با تحلیل دادههای موجود، میتوان گفت سناریوی دوم، یعنی توافق موقت همراه با پیشرفتهای جزئی، از بالاترین احتمال برخوردار است. شواهدی همچون ترکیب کارشناسی قوی از هر دو طرف، سکوت حسابشده رسانههای وابسته به سپاه در ۴۸ ساعت اخیر، تحرکات دیپلماتیک همزمان در مسکو، ریاض و پکن، و همچنین اظهارات اخیر مقامات آمریکایی درباره «پنجره در حال بسته شدن»، همگی گویای آناند که نه توافق کامل در دسترس است و نه شکست قطعی.
مذاکرات فردا نه برای امضای توافق نهایی خواهد بود و نه برای ترک میز مذاکره. بلکه آزمونی است برای سنجش مختصات توافق آینده؛ اینکه آیا طرفین میتوانند درباره خطوط کلی تفاهم کنند یا هنوز باید هزینههای بیشتری برای رسیدن به همان نقطه پرداخت شود. برای ایران، فردا فرصتی تکرارنشدنی است تا میان تداوم بحران داخلی و خروج از بنبست جهانی، یکی را انتخاب کند. و برای آمریکا، آزمون آن است که آیا میتوان بدون جنگ، ایران را مهار کرد.