پرسش: آیا ایالات متحده باید تدابیر امنیتی خود را برای حفاظت از دیپلمات‌ها و منافع اسرائیل در خاک خود تقویت نماید؟
پاسخ: بدون تردید. فقدان سیاست‌گذاری مسئولانه در ایالات متحده، به برگزاری تجمعات دانشگاهی ضداسرائیلی در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ انجامید. لابی‌های بدنام وابسته به جمهوری اسلامی ایران، در پشت‌پرده به تبلیغ گفتمان ضداسرائیلی در فضای دانشگاهی آمریکا دامن زدند. با وجود احترام به جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، ضعف سازمانهای اطلاعاتی آن کشور به ویژه «اف بی آی» و «دی اچ اس» مانع از شناسایی سلول‌های خفته تروریستی وابسته به رژیم ایران در خاک آمریکا و آمریکای لاتین شده است.

پرسش: آیا می‌توان جمهوری اسلامی ایران را عامل بی‌ثباتی و ایجاد احساسات خصمانه در کشورهای غربی دانست؟
پاسخ: بی‌تردید. بررسی کارنامه ۴۸ ساله خلافت اسلامی شیعه نشان می‌دهد که ریشه رفتارهای خشونت‌آمیز و بی‌ثبات‌کننده این رژیم، در ایدئولوژی مخرب و ضدغربی خمینیسم نهفته است ـ ایدئولوژی‌ای غیرعقلانی که بر پایه دشمنی بنیادین با ایالات متحده و اسرائیل بنا شده است. اظهارات اخیر مقامات جمهوری اسلامی ـ از جمله علی لاریجانی ـ نشان می‌دهد که رژیم تلاش دارد از طریق عوامل نفوذی و مزدوران خود در واشنگتن و دیگر نقاط جهان غرب، به تحریک ناآرامی‌ها پرداخته و با ایجاد بحران ساختگی، روند فعال‌سازی مکانیزم ماشه را به تأخیر اندازد. بسیج بر این باور است که گسترش توانمندی‌های هسته‌ای برای آینده‌ی رژیم اسلامی حیاتی است و مذاکرات هسته‌ای نیز در چارچوب منافع حاکمیت انجام می‌گیرد، نه در راستای منافع ملت ایران. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی مدعی است و چنین وانمود می‌کند که نظام در این عرصه برنده بوده است. سازمان انرژی اتمی ایران نیز با تهدید به اقدام نظامی، به‌صورت علنی و صریح اعلام کرده است که دستیابی به بمب هسته‌ای برای جهان اسلام و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، که از آن به‌عنوان خمینیسم رادیکال و افراطی یاد می‌شود، ضروری است. با توجه به این شرایط، چه انتظاری می‌توان داشت؟ عملاً هیچ. اسرائیل باید با قاطعیت در برابر اقدامات حکومت تهران ایستادگی کند، در غیر این صورت احتمال حمله‌ی مجدد از سوی نیروهای وابسته به جریان تروریسم اسلامی وجود خواهد داشت.