Wednesday, Jul 30, 2025

صفحه نخست » ایرانِ آزاد و دشمنانش، قسمت سوم - شمشیر چوبین "مخالفان" در مبارزه با جمهوری اسلامی، دارکوب

cracked.jpgخانم فروهر و آن 1151 نفر!

باید در جنگ بین مردم و ج ا، یک طرف را انتخاب کنید! با شمشیر زدن در هوا برای کشتنِ دشمن خارجی نمی‌توان از زیر این انتخاب نهایی گریخت.

وقتی جنگ اتفاق افتاد، تمام کاری که نیروهای میانی باید انجام دهند این است که طرف خود را انتخاب کنند چون پیروزی هر طرف بسته به میزان قدرت یکی از طرفین است. فعل یا ترک فعل نیروهای میانی در انتخاب، توازن قدرت را برهم خواهد زد. همچنانکه سال 1401 در اوج جنبش مهسا و قبل از نشست جرج تاون، توازن قوا به نفع مخالفان چربید و جنبش انقلابی به اندازه‌ای قدرت یافت که جهان آمادگی یافت تا در راستای شنیدن نام خاندان پهلوی از خیابان‌های ایران، و با تایید نیروهای میانی، دولتِ در تبعید به رهبری رضا پهلوی را به رسمیت بشناسد. اما نیروهای میانی به جای حمایت از شاهزاده و ایستادن در کنار وی، در رؤیای رهبری خود غرق شدند و فضای دو قطبی نیروها را دوباره به فضای سه قطبی چرخاندند و جنینِ انقلاب مهسا همانجا در نشست جرج تاون سقط شد.

آنان حد خود نگه نداشتند و نخواستند بپذیرند که مردم برای خاندان پهلوی حساب دیگری باز کرده‌، این نام را یک برند سیاسی معتبر می‌بینند که از هر نظر امتحان تاریخی خود را به نیکی پس داده، و اینان هرگز هم‌سطح و هم‌وزن با وی نیستند و نمی‌توانند با نشستن دور یک میز و آقای پهلوی گفتن، وی را از تقدیر شاهزادگی‌اش خلع و خود را تا سطح او بالا برده، به عنوان رهبر یا شورای رهبری جا بزنند. مردم رفتار این کنشگران را بیشتر حمل بر توهم و جاه‌طلبی چندش‌آور کردند تا لیاقت و شایستگی. بله، اگر مثل لهستانی‌ها یک نمادِ اتحادِ ملی در کار نبود می‌شد حتی یک سرکارگر را به عنوان رهبر جنبش برگزید و ما از میان شما حتماً یک نفر را در خیابان فریاد می‌زدیم چون می‌دانیم که پیروزی بدون وجود رهبر غیرممکن است...

پس به نظر شما آیا بهتر نبود نیروهای میانی در جنبش مهسا با حفظ جایگاه واقعی خود به عنوان روزنامه‌نگار جسور یا فعال اجتماعی یا بازیگر یا دارنده جایزه صلح، در اتصال صدای مردم به رهبری و با فریادهای بلند در مجامع بین‌المللی، در گوش خارجی‌ها فرو می‌کردند، ای دنیا: «آلترناتیو ج ا وجود دارد» و اینگونه به ما دوزخیان روی زمین یاری می‌رساندید؟

آنان اکنون کجا هستند؟ دقیقاً کجایند! هر از گاه توئیتی، مصاحبه‌ای، اشتغال به دعاوی حقوقی یا گپ دوستانه بین خانواده‌های همدرد، اظهار وجودی که بله ما هم هستیم... البته حال ما هم بهتر از شما نیست! اجمالاً در دایره بی‌انتهای صدور بیانیه‌های توخالی و شکایات امثال شما روزگارمان را به قضا و قدر در جنگ‌های پی در پی پیوند زده‌ایم...

پس اگر این وطن شماست و آن را واقعاً دوست دارید، بفهمید که باید در کدام سمت تاریخ ایستاد و به این بحث پوچ و بیهوده جنگ و کمک خارجی و غیرخارجی خاتمه دهید. آنهم از سوی کسانی که عمری است با دخالت خارجی ایران به نفع فلسطین، هرگز مشکلی نداشته، و این دو کشور را به خاک سیاه نشاندند. بنابراین در مقام اشخاص خیلی مهم یا دولت‌ها بیانیه ضد جنگ علیه رئیس کشوری که در آن زندگی می‌کنید، صادر نکنید، چون مضمون نهایی همه این بیانیه‌ها علیه ملت ایران است. به جای این ادا اطوارهای سیاسی و حقوق بشری که مطلوب ج ا ست، طرف خود را انتخاب کنید و ما اجمالاً فهمیدیم که شما و همه آن 700 نفر دوستانتان که با رمز 450، پروژه طبیعی سرنگونی ج ا را فعلاً خنثی کردند، طرف ج ا هستید. چون:

تریبون‌های شما و دوستانتان با ایجاد جوّ تهمت، ارعاب و تهدید، همگام و همسو با صدا و سیمای ج ا صدای بسیار زیادی ایجاد کرد تا صدای یگانه آلترناتیو ج ا در این بزنگاه تاریخی، محو و بی‌اثر شود، و تقریباً موفق شدید به‌طور موقت آن بخش از سیاستمداران محافظه‌کار درون دولت ترامپ را از خلاء قدرت پس از سرنگونی ج ا بترسانید و فعلاً جهان متمدن را قانع سازید که طیف وسیع اپوزیسیون ایرانی هنوز خواهان براندازی ج ا نمی‌باشد چون آلترناتیو حی و حاضری که مورد اتفاق این "اپوزیسیون" پر سر و صدا باشد، موجود نیست و برای ج ا «وقت» خریدید و با این کار باعث شدید:

1) حضور ما مردم در جهنم ج ا به مدت نامعلوم تمدید شود که البته با توجه به امکان آغاز مکانیزم ماشه و بی‌نظیر بودن زجر پیامد آن، فرصت‌های بیشتری برای فعالیت حقوق بشری شما و صدور انواع بیانیه فراهم شده است.

2) ج ا فرصت خواهد یافت تا با فراغ بال فعالان حامی مردم و نیروهای نظامی و انتظامی را که از طریق کیوآرکد با رهبری جنبش ارتباط برقرار کرده‌اند شناسایی و شبکه اجرایی بازوی مردم را در اعتراضات آتی خیابانی خنثی سازد و جدیدی‌ها را از پیوستن بترساند. لااقل در این جهت تمام تلاش خود را انجام خواهد داد.

3) با این مهلتی که نصیب ج ا شد، مبادرت به سازماندهی مجدد منابع اتمی و موشکی خود خواهد کرد که این بار آرایش پدافندی را از بیابان‌ها و کوه‌های اطراف که اکنون می‌فهمد کاملاً در دسترس دشمن است خارج، و به میان شهرها، بیمارستان‌ها و مدارس منتقل خواهد نمود تا با وجود سپر انسانی کافی، هزینه انسانی حملات اسرائیل بالا رود. قبول ندارید؟ یعنی از حکومتی که از هواپیمای مسافربری برای حمل سلاح، از کشتی تجاری برای حمل موشک، از آمبولانس برای حمل ماموران سرکوب، مکان شکنجه و تجاوز و از کامیون بستنی برای جا به جایی پلیس ضد شورش استفاده می‌کند، تونل‌های ترور و وحشت در غزه می‌سازد بعید است؟! هنوز نمی‌دانید که «سرکوب» هم علاقه، هم تنها تخصص ج ا است؟

خانم فروهر!

کار «کثیف» این است که شما و دوستانتان کاری کنید که ج ا حتی لحظه‌ای دیگر باقی بماند، نه آنکه شما از اکراه صدر اعظم آلمان برای انجام کارِ دشوارِ پاک کردن این «کثافت» توسط یک کشور متمدن به غلط برداشت کرده‌اید! هیچیک از این کشورهای غربی حاضر نبود دست به این نجاست بزند و اسرائیل تنها کشوری در جهان بود که این خطر را پذیرفت چون مثل ما مردم می‌دانست دیر یا زود باید با این تعفن روبرو شود و این کثافت را از روی زمین بر دارد و اینگونه هدفمند سعی کرد تا با حداقل خسارت، این کار بزرگ را انجام دهد، کار چندش‌آوری که همه قبول داشتند باید روزی انجام شود اما هیچ کشوری داوطلب انجام آن نبود. (از منظر حقوق سیاسی این موضوع شایسته تحقیقی جداگانه است)

اگر بیشتر مایلید در مورد کار کثیف بدانید فقط کافی است اندک نگاهی به بُعد فرامرزی فعالیت ج ا را در سوریه، یمن، لبنان، عراق و غزه بی‌اندازید. سوریه را ببینید که چگونه بشار اسد را گام به گام به سوی سرکوب مردمش به آن طرز فجیع قانع کردند. کار کثیف، کاری بود که در غزه توسط شبکه اتاق فکر ایران طراحی و به اجرا گذاشته شد و این دقیقاً همان مدلی است که رهبر فرزانه برای انتقام از خوشحالی مردم از حملات اسرائیل در فکر انجامش برای همه شهرهای ایران است...



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy