Wednesday, Jul 30, 2025

صفحه نخست » چه باید کرد، الف. ارجمند

poem.jpg

الف. ارجمند - ویژه خبرنامه گویا

:

وطن افتاده در گرداب سرگردان، چه باید کرد

به هرسو می کشد، می افکند توفان، چه باید کرد

:

چو دیدم آسمان قهر است با او از سرِ خِسّت

ز چشمم می دَوَد هر روز و شب باران، چه باید کرد

:

گرفته دیو خشکی از جنوب و شرق سرتاسر

رسیده پایش اکنون مرکز و تهران، چه باید کرد

:

نه تنها مرکز و شرق و جنوب و غرب خشکیده

تنیده خشکسالی تا دلِ گیلان، چه باید کرد

:

بزرگی گفت خشکیده است کشت ما جوار کشت همسایه

همان همسایه گر خشکانده کشت مان، چه باید کرد

:

چو جمشید از وطن راندیم و با ضحّاک پیوستیم

نپرسیدیم با ماران بد دندان، چه باید کرد

:

گنه کردیم و پی در پی نبیذ توبه می نوشیم

کنون با قلب توبه کرده و پژمان، چه باید کرد

:

به هرسو گردش و دور فلک برنامرادی هاست

برای تابش روی خوش دوران، چه باید کرد

:

وطن چون بیژنی درچاه افتاده است بس تاریک

نگیرد دست او را رستم دستان، چه باید کرد

:

شکوه کوروش و دارا کجا شد، داد کیخسرو

برای بازگشت دور نوشروان، چه باید کرد

:

همه فرزند ایرانیم، با هر گوهر و گفتار

الا فرزند ایران، گو که با ایران چه باید کرد

:

جوانان جمله بیکارند و پیران روز و شب بیمار

ابا این خیل بیکاران و بیماران چه باید کرد

:

شفای ما تو گویی نیست در قانون بوسینا

نمی دانم که با این درد بی درمان، چه باید کرد

:

هنوز از خوان دی نگذشته، خوان دیگری زاید

بگو با پیلتن در تنگۀ هر خوان، چه باید کرد

:

هرآن کو پرّ و بالی داشت، مهر آشیان بگذاشت

برای آشیان مرغ سرگردان، چه باید کرد

:

تو گویی نیست امّیدی که ایمانی برافروزد

زبهرِ بازگشتِ قدرتِ ایمان، چه باید کرد

:

نشسته در دل میهن، هزاران شوکِ اهریمن

برای شوکتِ مام وطن، ایران، چه باید کرد

:

به جای جبهه و حزب و شعار راستی یا چپ

به هم آییم و بندیشیم ای یاران، چه باید کرد

:

الا پیر خِرَد، ای آسمان، ای چرخ، ای یزدان

بگو با این «چه باید کرد» بی پایان چه باید کرد

:



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy