Thursday, Jul 3, 2025

صفحه نخست » آتش بس فرصتی محدود برای تسلیم و تغییر است، حامد آئینه وند

Hamed_Aiynehvand_3.jpgفراست سیاسی اقتضا می کرد جمهوری اسلامی پس از دو رخداد مهم خروج امریکا از برجام و ترور قاسم سلیمانی می پذیرفت دوران رجزخوانی منطقه ای و لفاظی های بلند پروازانه به سرآمده است و از همان مقاطع دست کم اصلاح بنیادی سیاست خارجی ستیزه جویانه و ناسازگار با نظم منطقه ای را صرف نظر از اصلاح یا ادامه سیاست های ویرانگر داخلی اجرا می کرد. واقعیت این است که بنیاد سیاست خارجی و روندهای حاکم برآن به کلی با سیاست داخلی متفاوت است.

آنچه برخی نظریه پردازان سیاست بین الملل مبتنی براینکه سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی کشورهاست بیان کرده اند صرفا جهت برجسته کردن اهمیت نقش کارگزارانی است که نقش موثری در اداره کشور دارند و تفکرات آنها می تواند تاثیرات مستقیمی بر نگرش آنها بر سیاست خارجی داشته باشد، نه اینکه واقعا سیاست خارجی امتداد سیاست داخلی باشد. مهمترین نمونه در تائید این سخن سیاست خارجی چین است که به هیچ عنوان ادامه سیاست داخلی آن نیست و در بسیاری اوقات در مسیری معکوس آن است. کج فهمی سید علی خامنه ای و هم پیمانان در سپاه از پیام پنهان خروج از برجام و ترور سلیمانی اشتباهی استراتژیک بود و سبب شد هم چنان بررویه های ناصواب گذشته در سیاست خارجی پای فشاری شود.

نابینایی در تغیر (change blindness) یک پدیده روانشناختی است که در آن فرد متوجه تغییرات واضح و آشکاری در یک صحنه بصری نمی‌شود، حتی اگر آن تغییرات مستقیماً در معرض دید او باشند. با تسری آن به عرصه سیاست باید گفت نظام بدون محاسبه تاثیرات عمیق آن دو رخداد و فروکاست اهمیت آن و تمسخرکارزار فشار حداکثری ، به جای پذیرش شروط دولت ترامپ برای انعقاد توافقی دیگر ، اصرار کرد برجام زنده است و با دیگر اعضا به کار خود ادامه می‌دهد.

دست بر قضا کسی هم این پرت و پلا را گفت که سکاندار ریاست جمهوری وقت بود و اسمش بعد از اختفای سید علی خامنه‌ای و کاهش شانس مجتبی خامنه ای برای رهبری آینده سر زبان هاست. اگر بایدن و دموکراتها بنای بازگشت به برجام داشتند در میان پرده بازگشت ترامپ به کاخ سفید حتما به برجام باز می‌گشتند. نه تنها چنین نشد بلکه با کمک پهبادی نظام به روسیه در جنگ اوکراین و رشد غنی سازی بایدن به هنگام ترک کاخ سفید در یاداشت امنیتی برای ترامپ مهمترین مساله امنیتی امریکا را ایران عنوان کرد . اگر هوش سیاسی وجود داشت نظام در این مهم تامل می کرد و به جای اتلاف وقت و خرید زمان به این مهم می اندیشید که با کدام آمادگی می‌خواهد به استقبال بمباران به جای مذاکره برود؟

از دو رخداد مهم آغاز یاداشت که بگذریم بعد از عملیات ۷ اکتبر سلسله حوادثی روی داد که هر کدامشان به تنهایی نیز برای تغیر ریل در سیاست خارجی کفایت می‌کرد اما انکار شکست سیاست نیروهای نیابتی و رد قاطعانه جنگ و بی اعتنایی به مذاکره فرجامی جز بمباران نمی‌توانست داشته باشد باشد آن هم وقتی اسد از سوریه به روسیه گریخته و سران حزب ا... .و حماس همه در خاک خفته‌اند

آتش بس بعد از جنگ ۱۲ روزه مستهظر به مقررات بین المللی ، قطعنامه الزام آور یا حتی جلسه رسمی از سوی شورای امنیت نیست و صرفا محصول توافقی میان اسرائیل و امریکا برای دادن آخرین فرصتها به رهبری سیاسی و نظامی در جمهوری اسلامی برای از سرگیری مذاکراتی جدی و معنادار پیرامون دگرگونی اساسی و تضمین های معنادار برای ثبات منطقه است ودو بال اساسی دارد: یکی مذاکره پیرامون موشکهای بالستیک وغنی سازی و دیگری توافق آبراهام و نظم امنیتی منطقه

اگر نظام با نیت آغاز تغییرات گسترده به سمت مذاکره مستقیم با امریکا نرود به زودی عملیات نظامی جدیدی آغاز می‌شود که تا یپدا شدن نظم سیاسی جدید یا دست کم آرایش جدیدی از قدرت در جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت. سوگمندانه باید گفت کنش سیاسی مخالفان جمهوری اسلامی در اغلب گرایش ها در ایران امروز عمدتا به فعالیتهای مرتبط با عرصه وب خلاصه شده و خروجی آن هم شده است تعدای سلبریتی سیاسی و متاسفانه هیچ تشکیلات سیاسی منسجم و ساختار مندی وجود ندارد .

در نتیجه فعالان مشهور با چندین هزار فالور در شبکه های اجتماعی در میدان عمل سیاسی که توازن واقعی نیروها آنجا برقرار می‌شود چیزی برای عرضه ندارند و به دلیل همین عارضه هم نقش آتی آنها در آینده احتمالی محدود به همان کارهایی خواهد شد که حالا به آن مشغولند.

پیش بینی من این است که نظم جدید سیاسی چه با تداوم آتش بس که به معنای تسلیم و تغیر خواهد بود و چه با نقض آن که آغاز مجدد عملیات نظامی برای دست یابی به آن صورت خواهد گرفت از دل نظم فعلی بیرون خواهد آمد .



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy