دستگاه های اطلاعاتی فاسد و بی کفایت استبداد حاکم که در نتیجه دشمن، یعنی رژیم کودک کش آپارتاید اسرائیل، به عمیق ترین لایه ها و زوایای ساختار نظام فاسدشان وارد و آن ضربات را وارد کرد، برای رفع مسئولیت از خود، تصمیم به قربانی کردن بسیاری از هموطنان مهاجر افغانستان ( بارها گفته ام که مردم افغانستان را از هر منظر، چه تاریخی، چه زبانی و چه فرهنگی، را در مجموعه ایران زمین می دانم.) گرفت. اینگونه، دستگیری تعداد قلیلی از تکفیریان و داعشی ها که در میان مهاجران خود را جا زده و به جاسوسی برای اسرائیل مشغول شده بودند را بهانه کرد و به بسیاری افغانستانی های ساکن وطن یورش برد و همه را به یک چوب راند. یعنی همان روش ارتش جنایتکار اسرائیل در غزه که می گوید در غزه، بی گناه وجود ندارد.
این گونه رفتار، بسیار شبیه رفتار رژیم بعثی عراق در زمان حسن البکر در سال 1350 می باشد که بین 350 تا 650 هزار ایرانی را، از زن و مرد و کودک و پیر، که مدتها در عراق زندگی کرده بودند از عراق بیرون کرد و بسیاری از آنها را سوار کامیونهای کمپرسی کرد و در مرز قصر شیرین در زیر آفتاب سوزان، بیرون ریخت.
این وحشیگری بعثی ها را و زخم عمیق روانی را که وارد کرد، با وجودی که اطلاع رسانی رسانه ای بسیار کم بود، نسل ما هیچگاه فراموش نکردند و حال با شرم بسیار شاهد تکرار آن و این بار از طرف رژیم ایران هستیم.
فیلمهای بسیاری را می بینیم که چگونه همشاگردی ها و معلمان ایرانی در غم و اندوه هم کلاسی های خود سخت شریک هستند و نمی خواهند که با دوستانشان اینگونه رفتار شود ولی از بالا دستور صادر شده است. این دستور را که داده است؟
- آقای خامنه ای که از شدت شجاعت، پنهان شده است و دچار سقوط آزاد شده است؟ پس احتمالا او نمی توانسته داده باشد.
- آقای پزشکیان صادر کرده است؟ جایی ندیدم که مسئولیت این شرمگین ترین عمل را بر عهده گرفته باشد؟
- پس می ماند دستگاه های اطلاعاتی و دولت پنهان که رسانه های دولتی را هم برای توجیه بکار گرفته اند.
در هر حال، این تصمیم را هر که گرفته باشد، شرم آن برای همیشه برای ایران و ایرانی خواهد ماند. این در حالیست که موجی از اعتراض از اینگونه رفتار بیرحمانه در جامعه مدنی و اقشار مردم وسعت گرفته است. امید است که این اعتراضات شدت هر چه بیشتری بگیرند تا در نتیجه، دولت را مجبور کنند تا روشهای زیر را پیش بگیرد:
- ابراز ندامت و عذر خواهی از ظلمی که بر بسیاری از ایران رانده ها شده است.
- باز گرداندن کودکان و خانواده هایشان به مراکز تحصیلی خود و باز گشت به میان دوستان خود.
- باز گرداندن اخراج شدگان به مراکزی که در آن به کار اشتغال داشتند.
- دادن غرامت بابت ظلمی که بر آنها تحمیل شده است.
- آنگاه سر و سامان دادن به سیستم و نظام مهاجر پذیری که بر اساس قوانین بنی المللی و انسانی انجام خواهد شد. بهای بی کفایتی دستگاه های دولتی و بی در و پیکری آن را نباید مهاجران از افغانستان می پرداختند.
آخر اینکه، این اشکها و درد ها هیچگاه نه فراموش خواهد شد و نه باید فراموش شود. تا بیدار باشی باشد و اینکه اگر مواظب نباشیم، شامل سخن سعدی «نشادید که نامت نهند آدمی» خواهیم شد.
محمود دلخواسته