Monday, Aug 4, 2025

صفحه نخست » پزشکیان در اسلام‌آباد: بازی دوگانه قدرت از تهران تا اسلام‌آباد؛ پارسا زندی

pak.jpgوقتی دیپلماسی در دستان نهادهای غیررسمی است
سابقه تاریخی و شرایط ژئوپلیتیکی ایران و پاکستان
ایران و پاکستان به‌عنوان دو کشور همسایه در منطقه جنوب غرب آسیا، همواره دارای روابطی پیچیده، چندلایه و متاثر از مؤلفه‌های ایدئولوژیک، قومی، امنیتی و ژئوپلیتیکی بوده‌اند. از زمان استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، ایران نخستین کشوری بود که این کشور را به رسمیت شناخت. با این حال، روابط دو کشور در دهه‌های بعدی بارها دستخوش نوسان شده‌ است: از نزدیکی استراتژیک در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی تا رقابت منطقه‌ای و تنش‌های امنیتی در مرزها به‌ویژه در بلوچستان.

در سال‌های اخیر، افزایش تعاملات اقتصادی، انرژی و نیز همکاری‌های امنیتی برای کنترل مرزهای شرقی ایران، نقش مهمی در گرم‌تر شدن مناسبات دو کشور داشته، اما همواره سایه رقابت‌های ژئوپلیتیکی، فشارهای ایالات متحده و رقابت ایران و عربستان سعودی بر مناسبات دوجانبه سنگینی کرده است.

جنگ ۱۲ روزه، حمایت ضمنی پاکستان از ایران، و تنش‌های نوظهور

جنگ ۱۲ روزه، که از آن به عنوان یکی از شدیدترین درگیری‌های منطقه‌ای بین نیروهای مقاومت متحد ایران و جبهه مقابل یاد می‌شود، نقطه عطفی در نگاه مجدد کشورهای منطقه به موازنه قدرت بود. در این میان، موضع ضمنی پاکستان در حمایت از ایران ــ هرچند نه آشکار، اما قابل توجه در سطح رسانه‌ها و دستگاه دیپلماسی این کشور ــ موجب خشم برخی متحدان سنتی پاکستان در غرب، به‌ویژه ایالات متحده شد.

در همین چارچوب، دعوت از ژنرال عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان، برای سفر به واشنگتن در حالی که درخواست‌های مکرر شهباز شریف برای دیدار با مقامات آمریکایی، از جمله دونالد ترامپ، نادیده گرفته شد، نشانه‌ای مهم از بازآرایی نقش‌ها و نفوذها در سیاست خارجی پاکستان به حساب می‌آید.

نقش‌های نمادین و قدرت‌های واقعی: پزشکیان و شریف در میانه معادله‌ای بزرگ‌تر

سفر رئیس‌جمهور ایران، مسعود پزشکیان، به پاکستان در شرایطی انجام شد که هر دو کشور با ساختارهایی مواجه‌اند که در آن قدرت واقعی، الزاماً در دست رؤسای جمهور یا نخست‌وزیران نیست. در ایران، پزشکیان با وجود برخورداری از مشروعیت انتخاباتی، در چارچوب ساختار جمهوری اسلامی و جایگاه نهاد رهبری، بیشتر نقشی تشریفاتی دارد تا راهبردی. در پاکستان نیز ارتش ــ به‌ویژه در دوره فعلی ــ سیاست خارجی را عملاً هدایت می‌کند.

از این منظر، ملاقات پزشکیان با مقامات سیاسی پاکستان، در بهترین حالت، بستر مناسبی برای دیپلماسی نرم، گشودن کانال‌های گفتگو و ارسال پیام‌های نمادین بود، اما تأثیر واقعی آن وابسته به موضع ارتش پاکستان، به‌ویژه ژنرال منیر، نسبت به رویکرد منطقه‌ای ایران خواهد بود.

ایران پس از جنگ ۱۲ روزه: سفر به پاکستان به عنوان گامی برای خروج از انزوای سیاسی؟

ایران پس از جنگ ۱۲ روزه در وضعیتی خاص قرار دارد: از یک‌سو نمایش قدرت نظامی و محور مقاومت موجب تقویت جایگاهش در میان برخی نیروهای منطقه‌ای شده، اما از سوی دیگر، انزوای سیاسی در سطح بین‌المللی، فشارهای اقتصادی و عدم دسترسی به ائتلاف‌های رسمی، تهران را به سمت بازیگران منطقه‌ای هم‌سو، همچون پاکستان و عراق، سوق می‌دهد.

در چنین شرایطی، سفر پزشکیان را باید در چارچوب «بازتعریف میدان بازی دیپلماتیک» ایران تحلیل کرد: سفری که کمتر از آن انتظار توافقات راهبردی می‌رود، اما می‌تواند فرصتی باشد برای ترمیم چهره بین‌المللی ایران، انتقال پیام ثبات، و جلب همراهی حداقلی در مجامع منطقه‌ای همچون سازمان همکاری‌های اسلامی یا شانگهای.

چشم‌انداز روابط: همکاری تاکتیکی یا اتحاد راهبردی؟

آینده روابط ایران و پاکستان تا حد زیادی به عواملی فراتر از اراده مستقیم دو دولت وابسته است:
1. نقش آمریکا و چین: پاکستان بین دو نیروی متضاد یعنی چین (در قالب طرح کریدور اقتصادی CPEC) و آمریکا در نوسان است. ایران نیز در حال نزدیک‌تر شدن به بلوک شرقی است. این تقارن می‌تواند زمینه‌ای برای ائتلاف تاکتیکی در موضوعاتی همچون ترانزیت، انرژی و امنیت مرزی باشد.
2. رقابت فرقه‌ای و مسأله طالبان: افغانستان و نقش طالبان، با توجه به نفوذ پاکستان و حساسیت‌های ایران، همچنان موضوعی شکننده در روابط دوجانبه خواهد بود.
3. امنیت مرزی و بلوچستان: اگرچه همکاری‌های امنیتی دو کشور در این زمینه افزایش یافته، اما بی‌ثباتی در مناطق مرزی همچنان پاشنه آشیل روابط است.
4. سیاست داخلی در هر دو کشور: در ایران، تحولات درونی و میزان هماهنگی پزشکیان با نهادهای حاکم تأثیرگذار است، و در پاکستان نیز موقعیت شریف در برابر ارتش نقش کلیدی دارد.



نتیجه‌گیری: دیپلماسی واقع‌گرا در فضای پیچیده منطقه‌ای

سفر پزشکیان به پاکستان، فارغ از نتیجه رسمی آن، یک نمایش نمادین از اراده ایران برای فعال‌سازی روابط منطقه‌ای است. با این حال، ساختارهای قدرت پنهان در هر دو کشور، به‌ویژه نقش ارتش پاکستان و نهادهای غیرانتخابی ایران، مسیر این روابط را تعیین می‌کنند.

این رابطه ممکن است به همکاری‌های موردی و مبتنی بر منافع مشترک کوتاه‌مدت محدود بماند، مگر آنکه دو کشور موفق به ایجاد سازوکارهای نهادی پایدار در زمینه‌های امنیتی و اقتصادی شوند. آنچه مسلم است، در سپهر سیاسی متغیر آسیای غربی، هیچ ائتلافی دائمی نیست، اما فرصت‌ها برای بازیگرانی که دیپلماسی واقع‌گرا و منعطف را دنبال می‌کنند، همچنان وجود دارد.
پارسا زندی ( مشاور حقوقی )



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy