Thursday, Aug 21, 2025

صفحه نخست » پاسخ به آقای مصطفی تاجزاده، بهروز ورزنده

Behrouz_Varzandeh.jpgراه گذار نه از نصیحت رهبر، بلکه از سازمان‌یابی ملت می‌گذرد

آقای تاجزاده،

نوشته‌ی اخیر شما بیش از هر چیز هشداری است در برابر خطر بی‌دولتی و فروپاشی نظم اجتماعی؛ خطری که خود آن را زیان‌بارتر از استمرار استبداد دانسته‌اید. این هشدار بجاست و دغدغه‌ای واقعی را بازتاب می‌دهد. شما به درستی بر این نکته انگشت گذاشته‌اید که جمهوری اسلامی به بن‌بست استراتژیک رسیده، مشروعیت خود را از دست داده و در عرصه‌ی حکمرانی ناتوان است. همچنین پیشنهاد کرده‌اید که تنها راه جلوگیری از سقوط کامل، اصلاحات بنیادین همچون تغییر قانون اساسی، حذف ولایت فقیه، بازگشت به رأی ملت و آشتی با جهان است.

اما نقد اصلی بر اندیشه‌ی شما دقیقاً از همین‌جا آغاز می‌شود. شما همچنان بخشی از امید خود را به «تنبه و اصلاح» رهبری گره می‌زنید؛ گویی می‌توان با نصیحت و هشدار، ولی‌فقیه را به عقب‌نشینی واداشت. این فرض، با واقعیت 46 ساله‌ی جمهوری اسلامی در تضاد است. هیچ تجربه‌ای نشان نداده که ساختار ولایت فقیه ظرفیت خوداصلاحی داشته باشد. درست است که در متن‌تان به احتمال عدم پذیرش تغییر از سوی رهبر اذعان کرده‌اید و امیدتان را به فشار اجتماعی گره زده‌اید، اما همچنان محور استدلال شما بر «اگر رهبر بپذیرد» استوار است.

ایراد دوم در خطاب دوگانه‌ی شماست. شما هم به ملت و اپوزیسیون توصیه می‌کنید که به منطق برد-برد تن دهند، خشونت‌پرهیز باشند و اعتصاب و اعتراض مدنی را سازمان دهند، و هم به رهبر و دستگاه ولایت نصیحت می‌کنید که با اصلاحات تن به بقای کشور دهند. این دوگانگی در عمل موجب ابهام می‌شود: آیا تکیه‌گاه اصلی شما مردم‌اند یا رهبر؟ آیا تغییر به دست ملت ممکن می‌شود یا با اراده‌ی فردی در رأس نظام؟

ایراد سوم در تصور شما از «خطر بی‌دولتی» است. شما آن را از استبداد هم زیان‌بارتر دانسته‌اید. اما واقعیت این است که بی‌دولتی محصول فرعی استبداد است، نه بدیلی در برابر آن. حتی اگر لحظه‌ای «خلأ قدرت» رخ دهد، گذراست و قابل مدیریت با شبکه‌های مدنی و محلی. آنچه ماندگار و فلج‌کننده است، تداوم استبداد است. اولویت واقعی شکستن حلقه‌ی ولایت است، نه حفظ «ثبات قبرستانی» به‌نام نظم. از این‌رو اولویت اصلی باید گذار از استبداد باشد، نه ترس از بی‌دولتی.

با این حال، نقطه‌ی قوت نوشته‌ی شما نیز روشن است: عبور از اصلاح‌طلبی حکومتی و تأکید بر تغییرات بنیادین. شما دیگر به اصلاحات سطحی باور ندارید و از «تغییر قانون اساسی» سخن می‌گویید. این موضع، شما را در کنار گفتمان گذار قرار می‌دهد، هرچند همچنان در چارچوب گذار مسالمت‌آمیز و اصلاحی.

اما گذار مسالمت‌آمیز تنها زمانی شدنی است که ملت سازمان‌یافته و دارای شبکه‌ی مدنی و سیاسی مستقل باشد. این شرط لازم در نوشته‌ی شما غایب است. در غیاب چنین سازمان‌یابی‌ای، هر دعوتی به اعتصاب و اعتراض تنها به موج‌های پراکنده محدود خواهد شد و نمی‌تواند توازن قوا را تغییر دهد.

در پایان باید گفت:
راه گذار به دموکراسی از نصیحت رهبر نمی‌گذرد. راه آن از سازمان‌یابی ملت، شبکه‌سازی مدنی، و ایجاد نیروی بدیل اجتماعی می‌گذرد. نصیحت رهبر شاید نشانه‌ی حسن نیت باشد، اما بدون تکیه بر قدرت مردم به نتیجه نخواهد رسید. آنچه باید در دستور کار قرار گیرد، نه امید بستن به تغییر اراده‌ی فردی، بلکه اعتماد به توانایی جمعی ملت است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy