ایران وایر - پیام یونسیپور
طی کمتر از ۲۴ ساعت، ورزشکاران و چهرههای سرشناس و مردمی ورزش ایران، نسبت به خطر اجرای حکم اعدام سه زن فعال حقوق کارگری در ایران واکنش نشان دادهاند.
«وریا غفوری» کاپیتان پیشین استقلال و بازیکن سابق تیم ملی ایران در صفحه اینستاگرام خود، با انتشار تصاویر «شریفه محمدی»، «وریشه مرادی» و «پخشان عزیزی» خواهان آزادی این سه زن شد.
«محمدرضا فغانی» داور بینالمللی سابق فوتبال ایران نیز با انتشار تصاویر این سه زن فعال حقوق کارگری و مدافعین حقوق کودکان در ایران، خواهان لغو حکم اعدام این سه شد.
«الناز رکابی» دختر صخرهنورد ایران نیز در صفحه اینستاگرام خود تصویری از شریفه محمدی، وریشه مرادی و پخشان عزیزی منتشر کرد و به دو زبان انگلیسی و فارسی از مردم و نهادهای بینالمللی خواست که برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام این سه زن تلاش کنند. «علی دایی» کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران نیز برای آزادی این سه چهره، تصویری از آنها در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
از این سه زن چه میدانیم و چرا چهرههای ورزشی ایران در قبال آنها احساس مسوولیت کردهاند؟
از سه زن کُرد فعال کارگری که به اعدام محکوم شدند چه میدانیم؟
پخشان عزیزی ۳۹ ساله است، فعال زنان کُرد اهل مهاباد. او در رشته مددکاری اجتماعی از دانشگاه «علامه طباطبایی» تهران فارغالتحصیل شده و پیشازاین که در مرداد۱۴۰۲ در خانه پدر و مادرش در شهرک «خرازی» تهران بازداشت شود، «مددکار اجتماعی داوطلب» بود.
پخشان عزیزی پس از حدود یک سال بازداشت موقت، ۳مرداد۱۴۰۳ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «ایمان افشاری»، با اتهام «بغی» یا همان «مبارزه مسلحانه علیه حکومت اسلامی»، به اعدام و چهار سال زندان محکوم شد.
دادگاه، امدادرسانی «پخشان عزیزی» را به زنان زخمخورده از نیروهای داعش در سالهای ابتدایی دهه ۱۳۹۰ در سوریه و عراق، مصداق مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی دانسته بود.
«شریفه محمدی» ۴۶ ساله فعال کارگری و زندان سیاسی اهل آذربایجان شرقی است که ۱۴آذر۱۴۰۲ به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» در منزل مسکونی خود در رشت بازداشت شد. بر اساس گزارشها او در دوران بازجویی و در سلول انفرادی تحت شکنجه و فشار شدید بازجوهایش بوده و به اتهام عضویت در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به اعدام محکومشده است.
سومین نفر را اما فصل مشترک ورزشکاران و دلیل همراه شدن برخی از اهالی جامعه ورزش با کمپین «نه به اعدام» است. وریشه مرادی، مربی و داور حرفهای کونگفو که به کودکان آواره سوریهای که تحت حملات داعش بودند، کمکرسانی میکرد و آموزش کونگفو میداد.
وریشه مرادی یا آنگونه که خودش دوست دارد خطاب شود، «جوانا»، اواسط مردادماه ۱۴۰۲ در جاده مریوان به سنندج با خشونت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. بیش از ۴ ماه حتی اعضای خانوادهاش از وضعیت، سلامت و مکان او بیاطلاع بودند. او تحت بازجویی شدید و شکنجههای روانی و فیزیکی قرار داشت و درنهایت به او اتهام «بغی» زده شد که در قوانین جمهوری اسلامی، پیامدی به نام «اعدام» دارد.
حکم اعدام وریشه مرادی چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
هرچند جامعه ورزشکاری ایران، بدون استثنا گذاشتن میان این سه زن فعال کارگری، خواهان توقف حکم اعدام آنها شدند، اما باید توجه داشت که اعدام ورزشکاران، ازجمله خط قرمزهای کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیونهای جهانی است.
صفحه رسمی «کمپین آزادی وریشه مرادی» ۲۹بهمن۱۴۰۳ با انتشار تصاویری از سالهای نهچندان دور، از مربیگری و داوری وریشه مرادی در رشته کونگفو خبر داده بود. بر اساس این تصاویر، خانم مرادی بهصورت رسمی، هم مربی و هم داور رسمی کونگفو ایران است که درخطر اعدام قرار دارد.
یکی از نزدیکان خانواده وریشه مرادی به «ایران وایر» گفته است: «وریشه زمانی که ۱۵ ساله بود وارد رشتههای رزمی شد و از سال ۱۳۷۹ بهصورت رسمی رشته کونگفو را در استان کردستان آغاز کرد. او خیلی زود مربیگری و بعد داوری را آغاز کرد و به سطح ۲ و بعد به سطح یک داوری ملی رسید.»
وریشه مرادی حدفاصل سالهای ۱۳۷۹ تا بیش از یک دهه، از بهترین داوران و مربیان کونگفوی استان کردستان محسوب میشد و پسازآن نیز از داوران ملی کونگفو ایران بود.
چه سازمانهایی برای نجات وریشه مرادی اقدام کردند؟
طبیعی است که کمیته بینالمللی المپیک فعلا در قبال اخبار منتشرشده در مورد احتمال اجرای حکم اعدام وریشه مرادی سکوت کرده باشد؛ به نظر میرسد IOC در حال رصد کردن آخرین اخبار و احتمالات است.
اما نهادهای بینالمللی بهکرات حساسیت کمیته بینالمللی المپیک را برانگیزند. بهصورت نمونه «سازمان عفو بینالملل» (Amnesty) در گزارشی که ژانویه ۲۰۲۵ در مورد حکم اعدام وریشه مرادی منتشر کرد، خطاب به کمیته بینالمللی المپیک و نهادهای ورزشی غیردولتی نوشت: «مجازات اعدام نقض حق حیات است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلامشده و مجازاتی بسیار ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز است. سوابق خانم مرادی نشان میدهد که او یک ورزشکار انساندوست بوده و باید از این حکم دور بماند.»
«ناهید نقشبندی» سرپرست پژوهشگری در واحد خاورمیانه و شمال آفریقا ۳بهمن۱۴۰۳ با اشاره به سوابق وریشه مرادی در کمکرسانی و آموزش ورزش به کودکان در گزارشی نوشت: «این اقدام دستگاه قضایی، بخشی از استفاده رژیم ایران از اعدام بهعنوان سلاحی برای سرکوب است.»
در همین مقطع زمانی، ۱۸ نهاد حقوق بشری در بیانیهای که نسخهای از آن برای IOC نیز ارسال شد، خواهان توقف حکم اعدام سه زن کنشگر اجتماعی ایران یعنی شریفه محمدی، وریشه مرادی و پخشان عزیزی شدند.
روزنامه «گاردین» نیز در گزارشی مدعی شد که نشانههایی جدی از اعترافات این سه زن، تحت شکنجههای شدید و فشار روانی و جسمی در بازداشتگاهها وجود دارد.
سازمان ACAT-France (کمپین مسیحیان برای لغو شکنجه) یک دی۱۴۰۳ در گزارشی، تحت شکنجه قرار گرفتن وریشه مرادی را تایید و نوشته بود: «او با شلیک گلوله و با ضرب و شتم بازداشت شد. هفتهها مورد آزار، شکنجههای شدید و تهدید قرار گرفت تا به آنچه بازجوها تاکید داشتند و خود مرتکب نشده بود اعتراف کند.»
پارلمان اروپا در قطعنامهای که آوریل ۲۰۲۵ صادر کرد، بهصورت جدی خواستار توقف حکم اعدام شهروندان ایرانی شد و بهصورت مشخص از وریشه مرادی بهعنوان «ورزشکاری صلحطلب که درخطر مرگ است» نام برد.
دراینبین برخی رسانهها نیز به دستنوشتههای تاثیرگذار وریشه از زندان اشاره کردند.
یادآور جملاتی از فروزان عبدی
وریشه مرادی ۹بهمن۱۴۰۳ پس از تایید شدن حکم اعدامش از سوی دیوان عدالت، در نامهای از زندان اوین به مناسبت سالگرد کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» نوشت: «یا باید زندگی را نزیست و یا باید بامعنا و متعالی زیست. هر گام در راه آزادی میتواند یک آزمون باشد و ما با فدا کردن جانمان در راه آزادی از این آزمون سربلند بیرون میآییم.»
این زندانی سیاسی در بخش دیگری از این بیانیه تاکید کرده است که بهجای تمرکز بر حکم اعدام خود، «به مبارزه، خلقها و روزهای پیش روی منطقه» میاندیشد.
وریشه مرادی پیشازاین در ۱۶مرداد۱۴۰۳ پس از صدور حکم اعدامش از سوی «ابوالقاسم صلواتی» در نامه نخست خود از زندان اوین نوشته بود: «داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد.»
دستنوشتههای او شاید یادآور فروزان عبدی ملیپوش والیبال ایران باشد که در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی اعدام شد.
فروزان عبدی را سال ۱۳۶۱ در کرج به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق دستگیر میکنند.
فروزان عبدی تا سال ۱۳۶۷ در زندان «گوهردشت» یا همان «رجایی شهر» کنونی در حبس و زیر شکنجه بود. وقتی میخواستند فروزان عبدی را برای اجرای حکم ببرند، یک جمله گفته بود: «اینها از دستمان خسته شدهاند، میخواهند آزادمان کنند.»
روی دیوار یکی از سلولهای انفرادی زندان گوهردشت، سالهای سال چنین جملهای به چشم میخورد: «خدایا فروزانم کن تا چون عبدی در راه تو بمیرم.» دستنوشتهای از فروزان عبدی که با سنگ روی دیوار حکشده بود.
رفت و دیگر برنگشت؛ او جزو اعدامیانی بود که ابراهیم رییسی در «هیات مرگ» دستور به اعدامش را داد. هنوز نشان دقیقی از خانوادهاش هم حتی در دست نیست.

واکنش جنجالی کتایون ریاحی به موفقیت تیم المپیاد نجوم

نقد «امتگرایی» موجود و تأکید بر لزوم بازگشت به مردم