
و حقیقت، نه در فریاد، که در زمزمه پنهان است،
رواداری، آن نسیم بیادعاست
که از لابهلای خارهای تعصب میگذرد
و بوی انسان میدهد.
در جهانی که داوری آسانتر از شنیدن است،
و حذف، سادهتر از گفتوگو،
رواداری، هنرِ دشوارِ دیدنِ دیگریست
بیآنکه خود را مرکز جهان بدانی.
رواداری: فضیلتی فراتر از مدارا
رواداری، در سادهترین تعریف، یعنی پذیرش وجود دیگری--با تمام تفاوتها، کاستیها، و خطاهایش.
اما در معنای عمیقتر، رواداری یعنی پرهیز از داوری پیشرس، پرهیز از حذف، و پرهیز از تقدسسازی خود و باورهایمان.
در جامعهای که نقد با تهدید پاسخ داده میشود، و شوخی با نمادها جرم تلقی میگردد، رواداری نهتنها فضیلت، بلکه مقاومت است.
رواداری، برخلاف تساهل منفعل، کنشی آگاهانه است:
پذیرش تنوع، شنیدن صداهای متفاوت، و حفظ کرامت انسانی در دل اختلاف.
چشم مرکب: ابزار دیدنِ روادارانه
محمد مختاری در مقالهی «چشم مرکب» از نوعی نگاه دفاع میکند که چندصدایی، انسانی، و برخاسته از تجربهی زیستهی مردم است.
این چشم، برخلاف عقل کلهایی که از موضع قدرت داوری میکنند، از دل زندگی واقعی میبیند.
چشم مرکب، نه داوری میکند، نه حذف؛ بلکه میشنود، میپرسد، و میفهمد.
در خدمت رواداری، چشم مرکب یعنی:
- دیدنِ دیگری بدون پیشداوری
- شنیدنِ صداهای ضعیف، ناهنجار، یا غیررسمی
- اعتبار دادن به تجربههای حاشیهای، نه فقط روایتهای رسمی
چشم مرکب، ابزار اخلاقی و معرفتی برای تحقق رواداریست؛ نگاهی که به جای سلطه، به همزیستی میاندیشد.
روشنفکری و داوری از بالا
روشنفکری، اگر از موضع بالا سخن بگوید، اگر نقد را با تحقیر بیامیزد، اگر گفتوگو را با داوری جایگزین کند، از رواداری فاصله گرفته است.
در واکنش به شوخی زینب موسوی با شاهنامه، برخی روشنفکران با زبان تحقیر و تقدسسازی پاسخ دادند--نه با گفتوگو.
در مقابل، برخی روشنفکران منصف، از حق نقد دفاع کردند، بیتوجه به جایگاه اجتماعی یا میزان سواد گوینده.
اینها نمونههایی از رواداری در عمل بودند:
شنیدن، زمانی که نمیپسندی؛
گفتوگو، زمانی که رنجیدهای؛
پرهیز از حذف، زمانی که مخالفی.
رواداری، یعنی پذیرش حق نقد--حتی برای ضعیفترین صداها.
رواداری و عدالت فرهنگی
رواداری، پیششرط عدالت فرهنگیست.
عدالت فرهنگی یعنی دسترسی برابر به بیان، دیده شدن، و شنیده شدن برای همهی گروهها.
چشم مرکب، ابزار تحقق این عدالت است، چون از حاشیه میبیند، از پایین میشنود، و به تجربههای خاموششده اعتبار میدهد.
در جامعهای که فقط یک روایت رسمی، یک زبان فاخر، یا یک طبقهی فرهنگی حق دیده شدن دارد، عدالت فرهنگی از بین میرود.
رواداری، یعنی بازگرداندن حق دیدن و شنیده شدن به همه، بیتوجه به قدرت، جایگاه، یا سلیقه.
رواداری در شعر فارسی: حافظ و عطار
شعر فارسی، قرنها پیش از مختاری، رواداری را ستوده است.
حافظ میگوید:
> «با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا»
و عطار در «از این دریا» مینویسد:
> «از این دریا عُر هم گر برآید، باید شنیده شود.»
این دو بیت، با فاصلهی قرنها، به یک اصل مشترک اشاره دارند:
شنیدنِ همه، بیتوجه به قدرت، زیبایی، یا رسمیت صدا.
نتیجهگیری: رواداری، راهی به سوی جامعهی انسانی
در نهایت، رواداری نه فقط یک فضیلت اخلاقی، بلکه یک ضرورت اجتماعیست.
در جهانی که تکصدایی، تقدسسازی، و داوری از بالا در کمیناند، رواداری یعنی مقاومت؛
یعنی دیدنِ همه، شنیدنِ همه، و اعتبار دادن به همه، بیتوجه به ناهنجاری، ضعف، یا ناپختگی.
چشم مرکب محمد مختاری، در خدمت این رواداریست--نه برعکس.
و این، جوهر زیستن در جامعهای انسانیست.
مطلب قبلی...

آیا اقتصاد ایران در معرض فروپاشی است؟ احمد علوی

آیا اقتصاد ایران در معرض فروپاشی است؟ احمد علوی
مطلب بعدی...

سرود ستایش دستگاه امنیت، مهدی استعدادی شاد

سرود ستایش دستگاه امنیت، مهدی استعدادی شاد