Wednesday, Sep 3, 2025

صفحه نخست » آیا اقتصاد ایران در معرض فروپاشی است؟ احمد علوی

Ahmad_Alavi.jpgمقدمه

اقتصاد ایران طی چهار دهه اخیر در چرخه‌ای معیوب از بحران‌های ساختاری گرفتار شده است. وابستگی مزمن به درآمدهای نفتی، تورم دو‌رقمی و پایدار، ناکارآمدی نهادی و فساد سیستماتیک، تنگناهای زیست محیطی، همراه با فشارهای خارجی و تحریم‌های گسترده، مجموعه‌ای پیچیده از آسیب‌پذیری‌ها را شکل داده‌اند. در اینجا لازم است در خصوص مفاهیمی همچون ناترازی، بحران، ابربحران و فروپاشی توضیحاتی به عمل آید. مقامات حکومتی تلاش می کنند تا با تحریف مفاهیم تنگناهای ساختاری را زیر عنوان " ناترازی" پنهان کنند. حال آنکه تنگناهای اقتصادی مزمن، ساختاری و بزرگ را نمی تواند با ناترازی توصیف کرد. ناترازی، بحران، ابربحران و فروپاشی مراحل مختلفی در فرایند افزایش تنگناهای اقتصادی هستند که شدت و گستردگی متفاوتی دارند. ناترازی به عدم تعادل محدود و موقت در بخشی از اقتصاد (مثل کسری بودجه ایران) اشاره دارد که در کوتاه مدت با اصلاحات قابل‌کنترل است.

بحران وقتی رخ می‌دهد که مشکلات به شکل پایدار تشدید شده و بخش‌هایی از اقتصاد را مختل کند، مثل شوک ارزی 1397 ایران که حتی پس از آن هم ادامه داشت. ابربحران وضعیت شدیدتری است که بخش‌های اصلی اقتصاد را درگیر می‌کند و با ناآرامی‌های اجتماعی همراه است، مانند وضعیت 1397-1400 ایران با تورم بالا و کمبود کالاها مواجه شد. فروپاشی بخشی آنگاه رخ میدهد که یک بخش از اقتصاد مانند بخش تولید برق از ارائه خدمات مربوطه به شکل عمده یا بخشی ناتوان می ماند. فروپاشی کامل، توقف همه جانبه کل سیستم اقتصادی است که ایران هنوز به آن نرسیده، اما نشانه‌هایی مثل تورم لجام‌گسیخته و مزمن، افزایش شدید قیمت ارز، و کاهش اعتماد عمومی آنرا کم یا بیش تایید می کند.

این مراحل از ناترازی قابل‌مدیریت تا فروپاشی غیرقابل‌جبران در یک طیف قرار دارند و ایران به دلیل تحریم‌ها و سوءمدیریت داخلی در معرض خطر حرکت به سمت مراحل شدیدتر است. اینک با نزدیک شدن به فعال شدن مکانیسم ماشه، افزایش قیمت ارزهای معتبر بین المللی، تداوم تورم با نرخ بالا، و همچنین بحران آب و برق این پرسش مطرح است که آیا اقتصاد ایران در معرض "فروپاشی" است؟

آگر این اقتصاد در معرض "فروپاشی" است این فروپاشی از کدام نوع است؟ طبیعی است که بدون تقسیم بندی انواع " فروپاشی" نمی توان به این پرسش پاسخ داد و تحول متغیرهای اقتصادی را به شکل دقیقی رصد کرد. در ادبیات اقتصاد سیاسی، فروپاشی اقتصادی انواع گوناگونی دارد:

فروپاشی تدریجی (Gradual collapse) در برابر فروپاشی ناگهانی (Sudden collapse): فرسایش مداوم در برابر واکنش شدید به یک شوک بزرگ.

فروپاشی بخشی (Partial collapse) در برابر فروپاشی عمومی (General collapse): فروپاشی محدود به یک یا چند بخش حیاتی (مانند انرژی یا آب) در برابر فروپاشی کلان که به فلج‌شدن ساختار اقتصادی منجر می‌شود.

فروپاشی ناشی از عوامل داخلی (Internal drivers collapse) مانند فساد و سوءمدیریت، در برابر فروپاشی ناشی از عوامل خارجی (External drivers collapse) مانند جنگ، محاصره یا تحریم‌های اقتصادی.

بر اساس این چارچوب، وضعیت ایران در ادامه به بررسی بررسی گذاشته می‌شود.

انواع فروپاشی در اقتصاد ایران

۱. فروپاشی تدریجی

ایران دهه‌هاست با تورم مزمن (۳۰ تا ۵۰ درصد)، سقوط ارزش ریال، وابستگی شدید به نفت، بیکاری ، کاهش تولید و افزایش فقر دست و پنجه نرم می‌کند. این فرسایش آرام اما مستمر موجب کاهش استاندارد زندگی، افزایش فقر، تشدید شکاف طبقاتی، و مهاجرت نخبگان شده است.

علل اصلی: سوءمدیریت مالی، سیاست‌های ناکارآمد، فساد ساختاری، ستیزه جویی با جهان و تحریم ها، و وابستگی تک‌محصولی.

پیامدها: فرسایش تدریجی سرمایه اجتماعی و اقتصادی.

۲. فروپاشی ناگهانی

شوک‌های بزرگ می‌توانند اقتصاد ایران را به لبه سقوط ببرند. نمونه بارز آن، بحران ارزی پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ بود که باعث سقوط شدید ریال و جهش ناگهانی قیمت‌ها شد.

علل: تحریم‌های شدید، بحران‌های بانکی بالقوه، اعتراضات اجتماعی (مانند آبان ۱۳۹۸).

پیامدها: جهش قیمتی، کمبود ناگهانی کالاهای اساسی، بی‌ثباتی سیاسی.

۳. فروپاشی بخشی

برخی بخش‌ها در ایران نشانه‌های روشن فروپاشی بخشی دارند:

بحران آب: خشکسالی گسترده، نابودی کشاورزی، مهاجرت روستاییان.

بحران برق و انرژی: خاموشی‌های مکرر، فرسودگی زیرساخت‌ها، کمبود گاز در زمستان.

پیامدها: اختلال زنجیره‌ای در تولید، افت سرمایه‌گذاری، تهدید امنیت غذایی.

۴. فروپاشی عمومی

اگر فروپاشی بخش‌های حیاتی (آب، انرژی، بانکی) هم‌زمان شود، خطر فروپاشی عمومی وجود دارد.

ویژگی‌ها: فلج کامل تولید و تجارت، فروپاشی اعتماد عمومی، مهاجرت گسترده.

وضعیت ایران: هنوز به این مرحله نرسیده، اما مسیر فرسایش تدریجی می‌تواند به آن منتهی شود.

۵. فروپاشی ناشی از عوامل داخلی و خارجی

داخلی: چاپ پول، سیاست‌های ارزی نادرست، فساد، ناکارآمدی بوروکراتیک.

خارجی: فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید و تعمیق محاصره اقتصادی تحریم‌های، انزوای بانکی، شوک‌های جهانی (مثلاً کرونا).

پیامدها: افزایش فشار مضاعف بر اقتصاد، تداوم چرخه نزولی رشد.

نتیجه‌گیری

بررسی شاخص‌های کلان نشان می‌دهد که ایران هم‌اکنون درگیر فروپاشی تدریجی و بخشی است. بحران آب و انرژی چهره بارز فروپاشی بخشی است و تورم مزمن، کاهش ارزش ریال و افزایش فقر، نمود فروپاشی تدریجی میباشد. هم‌زمان، تحریم‌های خارجی و سوءمدیریت داخلی، شرایط را به سمت یک فروپاشی ترکیبی سوق داده‌اند. در چنین فضایی، یک شوک ناگهانی- نظیر فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید و تعمیق محاصره اقتصادی- می‌تواند این روند را به فروپاشی عمومی تسریع کند. اقتصاد ایران در شرایط فعلی در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد. اگرچه تاکنون دسترسی به منابع طبیعی نظیر درآمدهای نفتی، نیروی انسانی و ساختار حکومتی متمرکز مانع از فروپاشی عمومی شده‌اند، اما نشانه‌های فروپاشی تدریجی و بخشی به‌وضوح مشهود است. بدون اصلاحات بنیادین اقتصادی و نهادی و بدون کاهش تحریم های خارجی، چشم‌انداز اقتصاد ایران به سوی فروپاشی عمومی محتمل‌تر خواهد شد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy