میهن دوستی را باید از این دو ایرانی آموخت، آقای قاسم شعله سعدی و آقای فانی یزدی
کوروش گلنام - ویژه خبرنامه گویا
در بخش نخست به سخنان آقای شعلهسعدی میپردازم
اندک، اندک جمع مستان میرسند!
دفاع ملی در برابر اسرائیل؟ ادعای شعله سعدی از اهداف پنهان جنگ
خوانندگانی که با گذشته آقای شعلهسعدی آشنایی دارند حتمن بسیار شگفت زده شدند که ایشان که سالها با شعارهای تند خواستار برکناری حکومت اسلامی و شعاردهنده راه سوم بود، چگونه ناگهان رگ میهندوستیاشان به جنبش درآمده و دچار دگردیسی بزرگی شده است. من نخست از خود انتقاد کنم که سالیانی پیش که قرار بود در جایی نشستی شکل بگیرد از دوستی که از فراهم کنندگان نشست بود، خواستم که آقای شعله سعدی را نیز دعوت کنند با این تاکید وهُشدار که ایشان خیلی رهبر محور هستند و خود را شایسته رهبری نه تنها در نشستها که در حکومت آینده میداند. البته ایشان دعوت نشد و اینک با سخنرانی تازه ایشان در ده بند برای من روشن شد که به چنین کسان ضد یهودی که هرآن بنا بر امتیاز روز امکان دگردیسی و نفی گفتههای گذشته خود را دارند. نباید اعتماد داشت.
نکتههایی شگفتآور در سخنان ایشان
ایشان در این سخنرانی ده مادها ی هم نابودی سرداران تبهکار، قاتلان فرزندان ایران را تسلیت عرض نموده است و هم تهدید به نابودی علی خامنهای را محکوم نموده است. ولی بگذارید از همآن بند یک و دروغهای شاخدار ایشان آغاز کنم:
در بند نخست در باره هدف های اسراییل از بنا به گفته ایشان"تجاوز" به ایران فرمودهاند یکی هم "...تجزیه ایران، ثالثا: هموار کردن راه تشکیل «اسرائیل بزرگ بود. ایران با وسعت جغرافیایی بزرگ اش، مانع مهمی در راه تشکیل اسرائیل بزرگ است و باید به تکه های کوچک تقسیم شود."
در باره همین بند دو نکته را ایشان باید روشن نماید. نخست چه کشوری به دیگری تجاوز نموده است؟ پرسش بسیار سادهای است. اسراییل اینک نزدیک به 47 سال است که مورد تهاجم همیشگی نیروهای نیابتی حکومت ایران بوده است که با هزینه کردن میلیاردها دلار از سرمایههایِ مردم ایران بیاجازه ازمردم تشکیل داده شده است. برنامه ریزی یورش وحشیانه تروریستهای حماس با شرکت، برنامهریزی و پول حکومت ایران انجام شده است. در حقیقت این حکومت اسلامی ایران بوده است که پیش از 4 دهه به اسراییل تجاوز کرده است و اسراییل پس از یورش وحشیانه حماس ناچار کمر همت بست که به این روند پایان داده و ریشه این برنامههای جنایتکارانه را بسوزاند که بی هیچ تردید باید دامان حکومت اسلامی را نیز میگرفت که به حق گرفت.
اعضای حماس در بازار با چوب و میلههای آهنی به جان شهروندانِ غیرنظامی غزه افتاده و آنها را به جرم برداشتن بدون اجازهی غذا کتک میزنند:
⚠️Graphic content⚠️
-- GAZAWOOD - the PALLYWOOD saga (@GAZAWOOD1) September 3, 2025
Hamas is brutally beating Gazans in the market. pic.twitter.com/QJeFSAkh8j
بخش دوم این بند سراسر دروغ است. آقای شعله سعدی اگر خیلی شهامت دارد سندها در رابطه با قصد اسراییل به تجزیه ایران را منتشر کند.
بند دوم:
" اسرائیل در تجاوز به ایران هم از تروریسم دولتی برای شهادت فرماندهان ارشد نظامی استفاده کرد، هم مدتهاست تروریستهای قومی را در مناطق مرزی کردستان و خوزستان و سیستان و بلوچستان مسلح می کند تا به هدف تجزیه ایران دست یابد. اسرائیلی ها با صراحت تمام خواستار جدایی آذربایجان از ایران و پیوستن آن به جمهوری آذربایجان شده اند."
همآن پرسش نخست: آقای محترم و همیشه برحق، سندها را اگر منتشر نکنید تتمه آبرویتان بر باد رفته است. هر کودکی هم میتواند چنین ادعاهای توخالیای بنماید. شما که خود را حقوقدان پُرمدعایی میدانید برپایه چه سندهایی چنین ادعایی می کنید؟
بند سوم:"این جنگ یک جنگ ملی و میهنی برای دفع دشمن متجاوزی بود..." و فرمودهاند کسی اگر غیر از این بگوید مزدور اسراییل وخائن است!
در بند چهارم فرمودهاند:" این ادعا که اسرائیل با جمهوری اسلامی می جنگید نه ایران، ترفندی برای توجیه تجاوز اسرائیل به ایران."
آقای شعله سعدی روشن کنند که ما تا پیش از انقلاب چه دشمنی با اسراییل داشتهایم؟ دعوای فلسطین و اسراییل چه ربطی به ما دارد که حکومت اسلامی شده است کاسه داغتر از آش واین هرج ومرج و بلبشو و حنایتها را در منطقه بهراه انداخته است؟
بند پنجم ": با توجه به تخصصام در رشته دانشگاهی حقوق بین الملل و آشنایی ام با رئال پلتیکس عرض می کنم که ایران نباید تسلیم دشمن متجاوز می شد و خوشبختانه نشد..." حتمن اشتباه قلمی شده و هدف ایشان رئال پولیتیک بوده است. در پاسخ باید گفت امان ازاین تخصص! هنوز راه درازی در پیش است، شتاب نکنید.
بند ششم. این نیز شاهکار دروغگویی است: "مردم همه یکصدا علیه دشمن متجاوز متحد شدند..." کی و کجا چنین چیزی رُخ داده است؟ من آگاه نیستم که ایشان این برداشت دقیق را از کجا یافتهاند جز تکیه بر دروغ پردازیها و پروپاگاندای دستگاههای دروغپراکنی حکومت! آقای محترم مردم اگر بتوانند آزاد دیدگاه خود را بیان کنند خواهید دید که درست واژگونه دیدگاه شما خواهد بود چرا که مردم به شدت از وجود این حکومت خسته و بیزار هستند و میخواهند سر به تنش نباشد. شما در رویاهای خود غرق شدهاید.
هفتم. این یکی هم شاهکار است: "دفع دشمن بر عهده فرزندان غیور مردم در نیروهای نظامی وطن بود که بخوبی انجام وظیفه کردند."
12 روز که آسمان ایران بی دفاع بود و اسراییل با آسودگی پایگاههای نظامی حکومت از شمال تا غرب و جنوب ومرکز ایران را زد. حتا یک هواپیما برای دفاع بلند نشد و شیرازه همه چیز به هم ریخته بود، کدام دفاع آقای محترم!
چون بند هشتم نیز شاهکار است، همه را میآورم: "غیر دموکراتیک بودن رژیم سیاسی حاکم بر کشور، ایرانیان را از دفاع از وطن شان باز نمی دارد. فرماندهی کل قوا در هر کشوری بر عهده هر کس که باشد، باید دشمن متجاوز را دفع کرد و همزمان برای دموکراتیزه کردن نظام سیاسی مبارزه کرد. چنانکه مردم شوروی در دوران استالین خونخوار که بیش از ۲۰ میلیون را قتل عام کرد، تحت فرماندهی استالین آلمان نازی را عقب راندند."
نخست ایشان حکومت را تنها غیر دموکراتیک میداند نه تبهکار و جنایتپیشه! دوم تا آنجا که نگارنده آگاهی دارد و از دادهها برمیآید، بیشترین شمارمردم ایران دشمن درجه یک خود را حکومت اسلامی میدانند و واژگونه دیدگاه آقای شعلهسعدی با اسراییل و یهودیان دشمنی ندارند؛ سنجش جنگ 12 روزه با حنگ جهانی دوم هم حقیقت دیگر خیلی مسخره است. آن هنگام هیتلر در اندک مدتی بر بخش گستردهای از اروپا چیرگی بافته وآوازه هدف و خشونت ارتش اوهمه جا منتشر شده بود، بنابراین یورش ملیونها سرباز به شوروی چه استالین میبود یا نمیبود، مردم را دچار هراس کرده و چارهای جز دفاع از خود نداشتند؛ حنگ هیتلر علیه شوروی آن روزگار گستردگی جهانی داشت و گذشته از آن هیتلر برحق نبود ولی اسراییل دردفاع از خود برحق بوده است و... بقیه ماجرا که شرحی مفصل میخواهد.
نهم: "درخواست ترور فرماندهان نظامی و درخواست بمباران کشور مهمترین مصادیق خیانت به کشور در حین جنگ هستند."
فرماندهان نظامی با و برایِ مردم بودند؟ پس این همه کشتارها در خیابانها در جریان هر خیزش حقخواهانه مردم به دست و به فرمان چه کسانی انجام گرفته است؟ یک فرمانده نظامی مردمی چگونه میپذیرد که به وحشیلنه ترین شکل یه سرکوب مردم حقخواه به ویژه جوانان بپردازد؟ چه کسی خواستار بمباران کشور بوده است؟ بمباران مرکزهای نظامی کشور، پادگانها، انبارهای جنگافزار و مواد منفجره، که شوربختانه شماری مردم هم آسیب دیدند، نتیجه و تاوان 47 سال فتنهانگیزی حکومت اسلامی در منطقه بوده است.
و بند دهم نیز بنا بر روال کار نادمان، چاپلوسان و پابوسان امروز حکومت، یورش به آقایِ رضاپهلوی و خانواده او است. خوانندگان توجه کنند که این بند سبب خشنودی بسیار حکومت خواهد شد وآقای شعله سعدی خوب میداند که پشتیبانی بخشی از مردم در درون و بیرون از ایران از آقای رضا پهلوی به خاری در گلوی حکومت اسلامی مبدل شده است، بنابراین میباید در بخشی از این بیانیه به بدگویی از آقای پهلوی میپرداخت. بهگمان ایشان تدارک برگشت به ایران را دیده باشند با این خیال و رویایِ خام که شاید برای گزینش آینده رییس جمهوری کاندیدا شوند و روزگار را چه دیدی با اجازه و یاری رهبر، اگر تا آن روزگار پابرجا مانده باشد، شبیه شعبدهبازی برای پزشکیان سر از صندوق رای درآورده و رییس جمهور هم شود و به آرزوی دیرینه رهبرشدنِ خود جامه عمل بپوشاند!
در بخشی دیگر به نوشته یک میهندوست دوآتشه دیگر فانی یزدی خواهم پرداخت.

قیمتیتر از غنیسازی

زنگوله پاي تابوت متولد شد