جنبش "زن زندگی آزادی" فرصتی ارزشمند برای شناسایی جامعه از موقعیت خود و ارتقای قابل ملاحظه آن فراهم نمود.
قبل از این جنبش اکثریت مردان جامعه و بسیاری از زنان با مفاهیمی چون حق هر انسان بر بدن خود آشنا نبودند، خصوصا با این مساله که جمهوری اسلامی از بدن زن به عنوان یک آوردگاه و میدان جنگ استفاده میکند و با کنترل آن از طریق حجاب، استیلای خود را بر تمام جامعه را اعمال میکنند.
امری که باعث شده بود حتی در سطح الیت هم نسبت به این مساله و اهمیت آن آگاهی کامل وجود نداشته باشد و قسمت قابل توجهی از کنشگران سیاسی بحث حجاب را صرفا بحث یک "تکه پارچه" بدانند که چیز مهمی نیست و اولویتی در مبارزه با حکومت ندارد.
اما جنبش مهسا به جز دستاوردهای بزرگ خود که مهمترین آنها ایجاد بزرگترین اجماع مردمی برای گذار از حکومت پس از انقلاب ۵۷ بود و مردم را نسبت به اصلاح ناپذیر بودن نظام مطمئن کرد، واجد این دستاورد بزرگ بود که بحثهای روشنگرانه درمورد حق انسان بر بدن خود، -خصوصا در مورد زنان-در سطح جامعه عمومیت یافت و پوشش اختیاری و حق انسان بر بدن خود در دو وجه مهم انسانی و استراتژیک، خود در افکار و ناخوداگاه عمومی میلیوها ایرانی وارد شد.
تغییر نگرشی بزرگ در جامعه مدنی ایران با اثراتی چنان عمیق که بسیاری از مردم حتی مواضع قبلی خود درمورد این مساله را به یاد نمیآورند.
اول در وجه انسانی و به عنوان یک حق اولیه بشری برای تمام انسانها که تضییع آن ظلمی بزرگ و غیر قابل پذیرش است و دوم تبدیل این مفهوم به اولویت مبارزه با نظامی که به واسطه حجاب اجباری استیلای خود را بر کل جامعه توسعه داده، هرگونه چالش با آن را فروریزانندهی هیمنه، هزیمت کننده طرفداران باقیمانده و شکننده شیشه عمر خود میدید.
امروز به روشنی میبینیم که سنگر حجاب با مبارزه و فداکاریهای فراوان انجام گرفته، عملا توسط مردم فتح شده است و حکومت این ارزش ایدئولوژیک سلطهگر خود را بر باد داده است.
بابک خطی