احسان نگارچی
ولایتی دیروز سخن گفت، اما کسی چندان گوش نسپرد. این مردِ سایهنشینِ بیت، زبان بیزبانِ سلطان است؛ هرچه گوید، پژواک تصمیمیست که در پاستور پختهاند و در مشهد و قم به آن تبرک می جویند.
او دیروز پرده را نیمه کنار زد و گفت: «آتشبسِ غزه میتواند پیشدرآمدِ پایان آتشبس در مناطق دیگر باشد!» ؛ یعنی، اگر در غزه باختیم، در جای دیگری شعله خواهیم افروخت! تهدیدی عریان، از زبانِ مشاوری که لباسِ تعقل بر تن دارد، اما در باطن، نوحهخوانِ جنگی فرسوده و باخته است.
نتانیاهو نیز در آنسو با همان لهجهی فولادین گفت: «کار هنوز تمام نشده است. مأموریت را به پایان خواهیم رساند و دایرهی صلح را گسترش خواهیم داد.»
و لاوروف، آن دیپلمات پیرِ روس، چنانکه رسم کرملین است، گفت غربیان نمیخواهند گفتوگو شود و در پیِ جنگی بزرگاند. گویی همه، همدستاند در ساختن طوفانی که هیچکس پناهش نخواهد یافت؛ نه کودکِ غزه، نه زنِ حیفا، نه سربازِ روس، نه کشاورزِ ایرانی.
و آن والی خراسان
در این میان، علمالهدی که پرچم ولایت خراسان را هم در دست دارد ، طبق عادت دیرینه، از «پیروزیهای الهی» دم زد و گفت حماس ، اسرائیل را وادار به امضا کرد!
و این دود وافور لفظ، لابد برای آرامش خاطرِ جماعتی بس بود که هر روز میانِ خماری و بیخبری نوسان میکنند.
آری ، نه حضرت آقاشان عقب نشست، نه نوری از آسمان به کمک نظام آمد و خزانه ی حکومت هم ،همچون عقل تصمیم سازان و تصمیم گیران کاملا تهی شده است .
امید که این آخرین جنگ،برای ما ایرانیان حقیقتا آخری باشد،چون دیگر جانی نمانده است .