Tuesday, Dec 30, 2025

صفحه نخست » دلاریزه شدن اقتصاد ایران: مفهوم، پیامدهای اقتصادی و و حاکمیتی، احمد علوی

Ahmad_Alavi.jpg1. مقدمه

پول ملی یکی از مهم‌ترین ابزارهای اعمال حاکمیت اقتصادی دولت‌هاست و ثبات آن نقشی اساسی در عملکرد اقتصاد کلان، اعتماد عمومی و کارایی سیاست‌گذاری دارد. زمانی که پول ملی توانایی خود را در ایفای کارکردهای کلاسیک پول--وسیله مبادله، واحد حساب و ذخیره ارزش--از دست می‌دهد، فعالان اقتصادی به‌طور طبیعی به سمت ارزهای خارجی یا دارایی‌های جایگزین حرکت می‌کنند (Mishkin, 2019).

در اقتصاد ایران، استمرار تورم بالا، کاهش مستمر ارزش ریال و محدودیت‌های ناشی از تحریم‌های مالی و بانکی، زمینه‌ساز گسترش استفاده غیررسمی از دلار آمریکا و دارایی‌های وابسته به آن شده است. این وضعیت را می‌توان نوعی دلاریزه شدن غیررسمی دانست که آثار آن فراتر از عرصه اقتصادی، به عرصه حاکمیتی نیز تسری یافته است.

2. چارچوب مفهومی دلاریزه شدن

دلاریزه شدن (Dollarization) به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک ارز خارجی جایگزین پول ملی در یک یا چند کارکرد اصلی پول می‌شود (Calvo & Végh, 1992). ادبیات اقتصادی سه نوع اصلی دلاریزه شدن را شناسایی می‌کند:

دلاریزه شدن ذخیره ارزش

دلاریزه شدن واحد محاسبه ارزش کالاها و خدمات

دلاریزه شدن وسیله مبادله

در ایران، هر سه شکل به‌صورت ناقص و غیررسمی مشاهده می‌شود. خانوارها و بنگاه‌ها برای حفظ ارزش دارایی‌ها به دلار، طلا یا ارزهای دیجیتال روی می‌آورند؛ قیمت‌گذاری کالاهای سرمایه‌ای بر اساس نرخ ارز انجام می‌شود؛ و بسیاری از قراردادهای بزرگ به‌طور ضمنی دلاریزه شده‌اند. این روند نه حاصل تصمیم رسمی دولت، بلکه واکنشی عقلایی به بی‌ثباتی پول ملی است (Feige, 2003).

3. آثار اقتصادی دلاریزه شدن

3.1. اثر بر سیاست پولی

مهم‌ترین اثر اقتصادی دلاریزه شدن، تضعیف شدید اثربخشی سیاست پولی است. هنگامی که تصمیمات مصرف، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری بر مبنای ارز خارجی اتخاذ می‌شود، ابزارهای بانک مرکزی--نظیر نرخ بهره و کنترل نقدینگی--کارایی خود را از دست می‌دهند (IMF, 2015). در چنین شرایطی، افزایش پایه پولی به‌سرعت به تورم تبدیل می‌شود و امکان مدیریت چرخه‌های اقتصادی محدود می‌گردد.

3.2. اثر بر ثبات پولی و مالی

دلاریزه شدن به تضعیف نقش ریال به‌عنوان وسیله مبادله و ذخیره ارزش منجر می‌شود و اقتصاد را در برابر شوک‌های ارزی آسیب‌پذیرتر می‌سازد. وابستگی فزاینده به دلار در شرایط تحریم، ریسک کمبود ارز و بی‌ثباتی مالی را افزایش می‌دهد. استفاده گسترده از طلا در مبادلات کلان نیز نشانه‌ای از کاهش اعتماد به نظام پولی داخلی است.

3.3. اثر بر توزیع درآمد و سرمایه‌گذاری

از منظر توزیعی، دلاریزه شدن موجب افزایش نابرابری می‌شود. گروه‌هایی که به منابع ارزی دسترسی دارند، قادر به حفظ قدرت خرید خود هستند، در حالی که حقوق‌بگیران ریالی به‌طور مستمر متضرر می‌شوند (Aizenman, 2003). افزون بر این، نااطمینانی نسبت به ارزش پول ملی، سرمایه‌گذاری مولد ریالی را کاهش داده و منابع را به سمت فعالیت‌های غیرمولد و سفته‌بازانه سوق می‌دهد.

4. آثار حاکمیتی دلاریزه شدن

4.1. اثر بر حاکمیت پولی

کنترل پول ملی یکی از ارکان اساسی حاکمیت اقتصادی است. دلاریزه شدن به معنای انتقال ضمنی بخشی از این کنترل به خارج از مرزهای ملی است و سیاست‌های داخلی را به تصمیمات نهادهای پولی خارجی، به‌ویژه فدرال رزرو آمریکا، وابسته می‌سازد (Reinhart, Rogoff & Savastano, 2014).

4.2. اثر بر حکمرانی اقتصادی

واکنش دولت به دلاریزه شدن در ایران عمدتاً ماهیت دستوری و انتظامی داشته است. تجربه نشان می‌دهد که ممنوعیت‌های قانونی و سیاست‌های تعزیری، بدون بازگرداندن ثبات اقتصاد کلان، نه‌تنها مؤثر نیستند بلکه به گسترش اقتصاد زیرزمینی و تضعیف حاکمیت قانون منجر می‌شوند.

4.3. اثر بر سیاست خارجی و مشروعیت داخلی

دلاریزه شدن داخلی می‌تواند تلاش‌های رسمی برای کاهش وابستگی به دلار در عرصه بین‌المللی را تضعیف کند. از سوی دیگر، استمرار تورم و بی‌ثباتی اقتصادی، نارضایتی اجتماعی و فشار بر مشروعیت اقتصادی دولت را افزایش می‌دهد.

5. نتیجه‌گیری

دلاریزه شدن اقتصاد ایران بیش از آنکه یک انتخاب راهبردی باشد، واکنشی ناگزیر به بی‌ثباتی مزمن، تورم ساختاری و تحریم‌های بین‌المللی است. این پدیده در کوتاه‌مدت می‌تواند نقش حفاظتی ایفا کند، اما در بلندمدت آثار منفی عمیقی بر اقتصاد و حاکمیت ملی برجای می‌گذارد. مهار دلاریزه شدن مستلزم بازگرداندن ثبات اقتصاد کلان، تقویت نهادهای پولی و احیای اعتماد عمومی به پول ملی است؛ امری که بدون اصلاحات ساختاری و نهادی پایدار امکان‌پذیر نخواهد بود.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy