جمعه 15 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محسن ميردامادی در کنگره يازدهم جبهه مشارکت: قرار نبود در نظام جمهوری اسلامی آزادی و دموکراسی و حقوق بشر مغفول بماند، ايسنا

- نمی‌توان در برابر اين وضع، راه صبر و انتظار و عافيت و انفعال در پيش گرفت
- قطار اقتصاد ايران از ريل خارج شده است

يازدهمين کنگره جبهه مشارکت ايران اسلامی همزمان با دهمين سالگرد تاسيس اين حزب برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين نشست ابتدا حسين کاشفی، معاون دبيرکل حزب به ارائه گزارشی از عملکرد يک ساله حزبش پرداخت و افزود: اميد است جبهه مشارکت ايران اسلامی بتواند با بهره‌گيری از تجربيات ده ساله و اين اندوخته گران‌سنگ و نيز نيروهای خود در جهت گسترش فرهنگ حزبی و پيشرفت کشور گام بردارد.

وی در ادامه ياد و خاطره محمد سعدايی، عضو فقيد جبهه مشارکت ايران اسلامی را گرامی داشت.

سپس از خانواده‌های شهيد احمد دادمان و مرحوم بورقانی، مرحوم سعدايی و نيز سعيد حجاريان عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت به عنوان « جانباز اصلاحات» تقدير و سپس پيام ابراهيم يزدی به يازدهمين کنگره جبهه مشارکت ايران اسلامی قرائت شد.

در اين نشست سيدمحمد خاتمی، سيدياسر خمينی، معصومه ابتکار، محمدرضا عارف، محمد صدر، عبدالله ناصری، حبيب‌الله بی‌طرف، عزت‌الله سحابی، محمد توسلی، محمد سلامتی، مصطفی معين، عمادالدين باقی، عباس عبدی، مصطفی کواکبيان، فيض‌الله عرب‌سرخی، مرتضی الويری، حبيب‌الله پيمان و جمعی از سفرای کشورهای خارجی و برخی ديگر از فعالان سياسی حضور داشتند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سخنرانی دبير کل

دبير کل جبهه مشارکت ايران اسلامی در يازدهمين کنگره اين جبهه که همزمان با دهمين سالگرد اين حزب برگزار شد، با قرائت آياتی از قرآن مجيد، درباره امر به معروف و نهی از منکر سخنرانی خود را آغاز کرد و با سلام و درود به پيامبر اکرم (ص) و خاندان پاکش، هم‌چنين حضرت امام و شهدای انقلاب اسلامی و خانواده‌های آنان و گراميداشت روز دانشجو و شهدای ۱۶ آذر، ياد درگذشتگانی چون آيت‌الله توسلی، احمد بورقانی و محمدعلی سعدايی را گرامی داشت.

وی هم‌چنين با خير مقدم به مهمانان کنگره افزود: ما در حضور ارزشمند شما يازدهمين کنگره جبهه ‌مشارکت‌ ايران ‌اسلامی را با پشت سرنهادن يک دهه پرفراز و نشيب از تلاش‌های اصلاح‌طلبانه حزبی آغاز می‌کنيم؛ تلاش تازه‌ای که به مدد و همت جمع چشمگيری از فرزندان انقلاب اسلامی و وفاداران به انديشه‌ها و آرمان‌های والای امام راحل، در متن جنبش اصلاحات و با ايمان به ضرورت تحقق مردم‌سالاری به عنوان پايه اساسی پيشرفت و توسعه همه‌جانبه ايران شکل گرفت؛ در واقع مهم‌ترين جان‌مايه جبهه مشارکت همين سرمايه انسانی آن و برخورداری از انديشه و تلاش خالصانه کسانی است که در حوزه نظر و عمل سخت‌ترين دوران انقلاب و دفاع مقدس و پيچيده‌ترين مراحل اصلاحات را با پايداری و ثبات قدم پيموده‌اند و اکنون هم اميد دارند به اتکای تجربه و عزم تشکيلاتی خود بتوانند به عنوان يکی از پيشگامان تحزب در عصر اصلاحات گامی در راه پيشبرد جامعه مدنی و سياسی به پيش نهند.

دبير کل جبهه مشارکت با تأکيد بر برنامه‌ريزی و آينده‌نگری در پی آن خاطرنشان کرد: با وجود همه تنگناها و دشواری‌ها، خلأ ديرين تاريخ سياسی اين کشور، يعنی فقدان برنامه مشخص در عرصه سياسی و ضعف روحيه کار جمعی در مسير توسعه و کمبود نهادها و گروه‌های منسجم و مجرب و توانا و فراگير در عرصه اجتماع، را برنامه‌ريزی و آينده‌نگری تا حدی می‌تواند جبران کند. جبهه مشارکت در اين راه خوشبختانه توفيق‌های بزرگی داشته است و اين توفيق را مرهون تلاش‌های بی‌وقفه جمع کثيری از نيروهای حزبی می‌داند که بی‌ادعا و بی‌نام و نشان و در گوشه‌های دور و نزديک کشور با همدلی، همفکری و همکاری فعاليت کرده‌اند و زير بار فشارهای طاقت‌فرسای طبيعی و تحميلی بر آرمان‌ها و عزم خود ايستاده‌اند. جا دارد در همين جا ياد کنيم از مرحوم دکتر رحمان دادمان که پايه‌گذار نظام برنامه‌ريزی حزب بود و از مرحوم مهندس محمدعلی سعدايی که در سامان‌دادن فعاليت‌های پارلمانتاريستی حزب مصممانه قدم برداشت.

وی هم‌چنين با يادی از هادی قابل ابراز عقيده کرد که وی به ناروا و بر اساس آنچه سهم و سرنوشت حزبش در سياست، می‌خواند، متأسفانه جا در زندان دارد.

ميردامادی در ادامه گفت: قرارگرفتن در آستانه سی‌امين سالگرد پيروزی انقلاب اسلامی ايجاب می‌کند به تحليل و بازشناسی علل وقوع و پيروزی و تداوم اين رخداد بزرگ و بازخوانی اهداف و آرمان‌های آن و فاصله بين آنچه می‌بايد باشد و آنچه الان هست، بپردازيم؛ به ويژه آن که اکثريت جامعه ايرانی را اکنون جوانانی تشکيل می‌دهند که پس از انقلاب پا به جهان نهاده‌اند و از بزرگ‌ترين حادثه پس از انقلاب يعنی جنگ تحميلی نيز فاصله زمانی چشمگيری دارند و طبيعتاً کمتر از اين رويدادهای مهم خاطره‌های ملموس دارند.

وی افزود: به يقين نقش امام خمينی(ره) در راهبری و هدايت انقلاب اسلامی بی‌بديل است و پيروزی اين انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی مرهون بينش، منش، درايت و دورانديشی مثال‌زدنی او بود؛ او که به خداوند اتکاء و به ملت اعتماد داشت و در طول حيات خود نگذاشت هيچ عاملی جای مردم را در تحولات سياسی بگيرد. او برای مردم ايران فرصت حضور در صحنه و اعتماد به نفس را فراهم کرد و به آن‌ها همواره ياد داد که اجازه ندهند سرنوشتشان را ديگران رقم بزنند. تأسيس جمهوری اسلامی، بر پايه خواسته‌های تاريخی ملت ما، يعنی استقلال و آزادی و پيشرفت در چارچوب نظامی بود مردم‌سالار و بر پايه آيين رحمانی و اسلام محمدی(ص) که در آن ابزار اعمال حاکميت، نه زور و قوه قهريه بلکه رضايت و حکومت بر دل‌هاست؛ نظامی که بتواند به بهترين نحو منافع ملی ايران را پی بگيرد، کشور را آباد کند، ظرفيت‌های جامعه را توسعه دهد، مردم را به رفاه برساند، صاحبان انديشه و دانش و قلم را آزاد سازد و به طور خلاصه ايران را عزيز و سربلند و دارای جايگاه شايسته در جهان کند، نظامی که در آن دروغ و ريا و فريب و نفاق جايی نداشته باشد و اصحاب قدرت در همه سطوح پاسخگوی عملکرد خود نه تنها در محضر خداوند که در پيشگاه مردم هم باشند، نظامی که در آن فضيلت‌هايی چون صداقت و شجاعت و حق‌گويی در مقابل صاحبان قدرت، منشأ ارتقاء باشند. امام خود از نظامی که مد نظر داشته است، چنان با صراحت سخن گفته که امروز نيز می‌توان ابعاد و مؤلفه‌های آن را به دور از هر تفسيری يافت.

وی در ادامه با بيان اين که « قرار بود نظام ما جمهوری اسلامی باشد و جمهوری آن به تعبير ايشان همان جمهوری است که در ساير کشورها هست و قرار بود ميزان رأی ملت باشد»، از آنچه آن را تنگ‌کردن دايره معتقدان به نظام و انقلاب خواند انتقاد کرد.

وی هم‌چنين با انتقاد از نحوه نظارت بر نامزدهای انتخابات مجلس افزود: جمهوری اسلامی مورد نظر امام ذاتی دموکراتيک داشت، به همين دليل بود که حتی در رفراندوم تعيين نوع حکومت نيز ايشان با عنوان جمهوری دموکراتيک اسلامی از آن رو مخالفت داشتند که اين شائبه را به وجود می‌آورد که گويا «جمهوری اسلامی» يا «اسلام» دموکراتيک نيست.

وی ادامه داد: قرار نبود در نظام جمهوری اسلامی معنويت و اخلاق و مليت در جامعه ايرانی تضعيف شود و يا آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و عقلانيت و توسعه و همه آن مفاهيمی که به دنيای جديد و تجربه‌های موفق بشر مربوط است، مغفول بماند. قرار نبود دين خرج سياست‌ها و برنامه‌های غلط مسؤولان شود، قرار نبود به نام دين ظرفيت‌ها و فرصت‌های کشور از ميان رود و دنيا به کام مردم تلخ شود، بلکه قرار بود با درايت و مديريت شايسته نشان داده شود که مؤمنان با الهام از آموزه‌های دينی می‌توانند علاوه بر تضمين زندگی معنوی و سعادت اخروی که خود انسان‌ها بايد آن را بخواهند و بسازند، دنيای مردم را نيز آباد کنند.

دبير کل جبهه مشارکت هم‌چنين گفت: قرار نبود با ارائه تصويرهای خشن و عملکردهای نادرست به نام دين بخشی از جوانان را از دين گريزان کنيم و عده‌ای ديگر را به سوی خرافی‌ترين و قشری‌ترين برداشت‌ها از دين سوق دهيم، بلکه قرار بود برای مردم دنيا پيام رحمت و انسانيت و عقلانيت را نشر دهيم و دين الهی را که چيزی جز عدل و حکمت و محبت نيست به انسان سرگشته امروز و جوانان جستجوگر فردا عرضه کنيم. قرار نبود فقر و فساد و نابرابری بنيان‌ها و نهادهای جامعه ما را به مخاطره بيندازد و احساس نااميدی و بی‌اعتمادی زوايای پنهان و آشکار جامعه را فرا بگيرد، بلکه قرار بود پايه‌های قدرت و منزلت بر کفايت و صداقت و شجاعت قرار گيرد. قرار نبود دينداری و عدالت‌خواهی و انقلابی‌گری به انحصار جمعی اندک و آزاد از هر محدوديت درآيد، بلکه قرار بود راه مسؤوليت به روی شايستگان و انديشمندان اين ملک و مملکت باز شود. هم‌چنين قرار بود در سايه اسلام مبشر آزادی، دگرانديشان حتی آن‌ها که با اساس انقلاب مخالف بودند به شرط توطئه نکردن و دست نبردن به اسلحه از آزادی کافی برای ابراز عقيده برخوردار باشند.

وی هم‌چنين با انتقاد از آن چه دوگانگی در برخورد با موضوع آزادی بيان، حقوق اساسی و فريب‌کاری برخی رسانه‌ها، هم‌چنين استيلای ارزش‌های ضدانسانی و ضداخلاقی، در عرصه داخلی و خارجی خواند، خواستار توجه به اين امور در داخل کشور نيز شد.

ميردامادی هم‌چنين با انتقاد از برخی روش‌ها در سياست خارجی، با اشاره به قانون اساسی از آنچه آن را اجرانشدن برخی فصول مربوط به حقوق ملت خواند انتقاد کرد.

وی افزود: ما قانون اساسی را بازتاب دهنده خواست تاريخی ملت و متناسب با هويت اسلامی و ايرانی و ميثاق ملی اين دوران می‌دانيم. قانون اساسی عهد و پيمان حکومت با ملت است و چنانچه نقض عهدی از سوی حکومت صورت گيرد اميدی به تداوم اين عهد از سوی ديگر باقی نخواهد ماند.

دبير کل جبهه مشارکت در ادامه سخنانش خطاب به حاضران گفت: خانم ها و آقايان با صراحت می‌گوييم آن جنبشی که در دوم خرداد ۱۳۷۶ به منصه ظهور رسيد و بارها و بارها از زبان خاتمی خواسته‌های ملت را بيان کرد، بازگشت به همين قرارها و عهد و پيمان ها بود، قرار به پی‌گيری همه آرمان های انقلاب بود، قرار به پيشبرد و تحقق انديشه‌های مردم‌سالار امام بود. قرار به نشان دادن ظرفيت دين در دفاع از آزادی، استقلال، عدالت و پيشرفت و پاسداشت حرمت و حقوق همه مردم بود. قرار به اجرای تام و تمام همه ظرفيت‌های قانون اساسی بود. واقعيت اين است که در طول سی سال گذشته تا به امروز مجاهدت‌های فراوانی صورت گرفته است تا ايران و ايرانی به جايگاهی شايسته خود دست يابند و تهديدهای مختلف ملی و بين المللی به فرصت‌هايی برای پيشبرد آزادی و استقلال و پيشرفت در قالب جمهوری اسلامی تبديل شوند. در اين مسير موانع و مشکلات فراوانی بر سر راه ملت ايران وجود داشته است که در بسياری از موارد با درايت مسؤولان و حمايت بی‌شائبه مردم به خصوص در تحمل مشکلات خنثی شده است. ما قدردان همه اين تلاش‌ها بوده و هستيم. هزاران هزار خدمتگزار اين ملت در بخش‌های دولتی و غيردولتی در سرتاسر کشور کوشيده‌اند تا چرخ‌های حرکت اجتماعی و اقتصادی و سياسی و فرهنگی ايران با کمترين هزينه‌ای به گردش درآيد، بر همين اساس بايد شرايطی را فراهم آورد تا اين انگيزه و اعتماد و هم‌نوايی بيشتر و بيشتر شود.

وی ادامه داد: جنبش اصلاحات و تجربه‌های موفق دولت و مجلس اصلاحات تنها بخش کوچکی از اين تلاش‌هاست. دستاوردهای بزرگ آن دوران در عرصه اقتصاد و سياست و فرهنگ، امروز بخشی از حافظه تاريخی مردم و نخبگان شده است اما بايد متأسف بود که چرا آن وضعيت مساعد اقتصادی، اجتماعی و سياسی و بين‌المللی نه تنها استمرار نيافت بلکه به وضع نامطلوبی تبديل شد که يکی از بدترين شرايط تاريخ سی ساله پس از انقلاب را در برابر جامعه ما قرار داد. اکنون عبور از اين مرحله خطير نيازمند تدبير و حضور فعالانه همه کسانی است که می‌توانند در اين برهه، تهديدها را کاهش دهند و حتی الامکان آنها را به فرصت تبديل کنند. رنج‌ها و آلام ملت را کم و سرمايه وجودی خود را وقف کشور کنند.

دبير کل جبهه مشارکت با بيان اين که "امروز ما شديداً نيازمند ارتقای منزلت کشور، اعتبار نظام و اعتماد ملت و بهبود سريع و مؤثر شاخصه‌های انسجام و امنيت ملی و حفظ استقلال و يکپارچگی ايران هستيم" خاطرنشان کرد: اين امر ممکن نيست جز اينکه معيشت و رفاه شهروندان و اميد آنان به آينده افزايش يابد و اين ميسر نمی‌شود مگر اينکه کشور از مرحله سراشيبی اقتصادی و آشفتگی اجتماعی به مرحله ثبات و شتاب توسعه اقتصادی، علمی و فنی وارد شود و اين امر هم وقتی قابل حصول است که دانش، تجربه، خلاقيت و توانمندی‌های علمی و فرهنگی و اقتصادی آحاد ايرانيان به کار گرفته شود و برای تحقق آن حقوق شهروندان به تمامی معنا به رسميت شناخته شده و مورد حمايت و عمل قرار گيرد. برای اين کار بايد مهم‌ترين بخش سرمايه اجتماعی اين سرزمين که اعتماد و مشارکت سياسی نخبگان، دانشگاهيان، انديشمندان، هنرمندان، کارشناسان و کارآفرينان، است، بازگردد و به جای انفعال و انزوا و عزلت صاحبان انديشه و تجربه و سرمايه‌های مادی و معنوی کشور، حضور و فعاليت و شور و شعور و اثربخشی آنان بنشيند. بايد به واقع ميزان رأی مردم شود و برگزاری انتخابات سالم و عادلانه در دور دهم رياست‌جمهوری سرلوحه کار همه کسانی قرار گيرد که دغدغه اسلام و ايران و انقلاب دارند. در کنار همه اين‌ها تأمين عزت ايران و ايرانی، رفع تهديدها و تحريم‌ها با اتخاذ سياست خارجی عزتمند، عقلانی، واقع‌گرا، مصلحت‌انديش و به دور از شعار و تنش و مبتنی بر تفاهم و گفت و گو و متکی بر منافع ملی ضرورتی غيرقابل انکار است.

ميردامادی اضافه کرد: ايران با تنوع قومی و نژادی خود متعلق به همه ايرانيان است و ساخته نخواهد شد مگر آنکه همه ايرانيان در ساختن آن احساس همبستگی و مشارکت داشته باشند. تهديدها نيز بر طرف نخواهد شد مگر آنکه همه ايرانيان چه شيعه و چه سنی و چه معتقدان ساير اديان، جمهوری اسلامی را چنانکه از آن همه آنان بوده است، همچنان از آن خود بدانند.

توزيع عادلانه و برابر فرصت‌ها اعم از سياسی، اقتصادی و به خصوص مشارکت همه ايرانيان در قدرت ضرورت اصلی توسعه همه‌جانبه و ارتقای ضريب امنيت ملی کشور است.

وی در ادامه گفت: امروز هم مانند هميشه عدالت ضرورتی است که بدون آن امکان برون‌رفت از بحران‌های اجتماعی و انسانی ميسر نيست، اما بزرگ‌ترين جفا در حق عدالت، ظاهربينی و بی محتواکردن آن و منحصرساختن آن به جنبه‌های اقتصادی آن هم در سبک‌ترين صورت‌های ممکن است. اقتصاد صدقه‌ای و حراج ذخاير ملی نه تنها دردها و مشکلات محرومان را بر طرف نمی‌کند بلکه شخصيت و حيثيت انسانی آن‌ها را نيز خدشه دار می‌سازد و بنيان‌های اخلاقی جامعه را در معرض تخريب قرار می‌دهد. آن‌ها که مدام دم از عدالت می‌زنند بايد نخست فهم خود را از عدالت به مفهوم واقعی آن نزديک کنند و به سادگی از کنار دانش و تجربه ملی و جهانی در حوزه اقتصاد نگذرند و پس از آن مسؤوليت خود را در قبال ابعاد به هم پيوسته عدالت يعنی عدالت سياسی، عدالت قضايی، عدالت آموزشی، عدالت جنسيتی، عدالت قومی و عدالت مذهبی روشن کنند.

دبير کل جبهه مشارکت در ادامه با ابراز نگرانی از آنچه شکل‌گيری پرمخاطره ترين انواع فساد اقتصادی و اقدامات ضد عدالت خواند، از سپردن کارهای اقتصادی به نظاميان نيز انتقاد کرد و گفت: اين روند نه فقط می‌تواند نيروها و نهادهای نظامی کشور را در معرض تهديد و انحراف قرار دهد بلکه ملت را نيز می‌تواند از پشتوانه بی‌بديل اعتماد به فرزندان ايثارگر و فداکار خويش و نقش مؤثر آنان در دفاع از تماميت ارضی و حاکميت ملی دور سازد. افتخار ما و ملت ما برخورداری از نسل انقلابی و جهادگر و نيروهای مسلح ايثارگری بوده است که در سخت‌ترين مراحل حيات اين کشور جان بر کف گذاشته‌اند و به چيزی جز اعتلای اسلام و ايران در مقاطع و مهلکه‌های مختلف نينديشيده‌اند. اين سرمايه از آن تمامی ملت است، از اين رو نبايد آن را در مسير منازعه‌ها و معامله‌های جناحی و سياسی وارد و تخريب کرد.

ميردامادی در ادامه با انتقاد از دولت نهم در بخشهای مختلف ابراز عقيده کرد: همه اين عوامل سبب شده است ما در سه سال و نيم گذشته، شاهد فراموشی و تضعيف بسياری از دستاوردهای انقلاب و جمهوری اسلامی، از جمله نهادهای اجرايی، و نظام مديريتی و روندهای معقول و قانونی سياست‌گذاری و برنامه‌ريزی کشور باشيم. بايد به راستی توجه کنيم آن چه نمی‌تواند به سادگی قابل جبران باشد تضعيف پايه‌های اعتماد مردم و تضعيف مبانی اخلاقی جامعه و مناسبات انسانی مردم است که بايد بيش و پيش از هر چيز به اين مهم بينديشيم.

ميردامادی تاکيد کرد: همه ما خوب به خاطر داريم که نقطه کانونی سخنان آقای احمدی‌نژاد در ايام تبليغات انتخابات رياست جمهوری نهم تکيه بر شعارها و وعده‌های اقتصادی و بهبود وضعيت معيشتی مردم به ويژه اقشار فرودست و متوسط اجتماعی بود. ايشان بر آوردن درآمد نفت به سر سفره‌های مردم و رنگين ساختن سفره فقرا و محرومين ، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض اقتصادی و باندهای مافيايی و تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی تأکيد داشت و از همين منظر نقد و نفی و تخطئه عملکرد همه دولت‌های پس از انقلاب، از حافظه مردم پاک نمی‌شود.

وی افزود: البته ايشان با تکيه بر همين شعارها و وعده‌ها توانست در دور دوم انتخابات پيروز شود و رياست قوه مجريه و اداره کشور را به دست گيرد. از آنجا که امسال سال آخر مسئوليت دولت نهم و در واقع سال ارزيابی دولت و پاسخگويی در قبال همه شعارها و وعده ها و عملکردها به ملت است، بهتر است نگاهی دوباره و سريع به کارنامه عملکرد اقتصادی اين دولت که بيشترين سهم را در شعارهای انتخابات داشته است، بيندازيم.

دبيرکل جبهه مشارکت اظهار کرد: دولت آقای احمدی‌نژاد در حالی مسئوليت اداره کشور را در نيمه سال ۸۴ به دست گرفت که شرايط کشور در مقايسه با همه دولتهای پس از انقلاب به ويژه از لحاظ اقتصادی بهتر و ممتاز بود . ذخائر ارزی کشور در دولت آقای خاتمی به رقمی بالغ بر ۵۰ ميليارد دلار رسيده بود و حدود ۱۵ ميليارد دلار نيز در قالب « حساب ذخيره ارزی » تحويل دولت نهم شد. اين در حالی بود که روند افزايش قيمت نفت از زمان روی کار آمدن دولت نهم شدت گرفت و در سه و نيم سال گذشته به بالاترين حد خود رسيد و درآمد بی‌نظير ۲۵۰ ميليارد دلاری را در اختيار اين دولت نهاد . در زمينه اقتصادی نيز جهت‌گيری‌ها و روند حرکت همه شاخص‌های کلان اقتصادی کشور مثبت بود و افق اميدوارکننده‌ای را به نمايش می گذاشت . به لحاظ نظری و راهبردی نيز نظام تصميم‌گيری کشور در عالی‌ترين سطوح و با بهره‌گيری از تمام تجارب نظری و اجرايی سال‌های پس از انقلاب با تدوين و تصويب سند چشم‌انداز توسعه بيست ساله و قانون برنامه چهارم توسعه، بستر ذهنی و حقوقی مناسب و همواری را برای جهش اقتصادی فراهم ساخته بود، طبعا انتظار جامعه اين بود که با روی کار آمدن دولت جديد، شاهد بهبود اوضاع اقتصادی و معيشتی خود و افزايش رفاه همگانی و پيشبرد عدالت اقتصادی و اجتماعی باشد.

دبير کل جبهه مشارکت افزود: پس از روی کار آمدن دولت نهم جبهه مشارکت بيش از يکسال نسبت به عملکرد اقتصادی اين دولت سکوت پيشه کرد و به دولت فرصت داد تا در عمل به شعارها و وعده‌های خود آسوده‌خاطر پيش رود، اما در گذر زمان و با فاصله‌گيری از چارچوب سند چشم‌انداز و اجرای قانون برنامه چهارم توسعه سياست‌هايی در پيش گرفته شد که روز به روز بر نگرانی‌ها افزود.

وی آنچه را اتخاذ سياست‌های انبساط مالی و پولی از طريق افزايش ارقام بودجه با برداشت‌های پی در پی از حساب ذخيره ارزی ، کاهش دستوری نرخ سود بانکی و ....خواند موجب افزايش شتابان رشد نقدينگی برشمرد و افزود که در عين حال اصرار بر اجرای سياست تثبيت قيمت حامل‌های انرژی و برخی کالاها و خدمات دولتی و ..... باعث دامن زدن به وارادت برخی کالاها و ايجاد رانت و انحصار در واردات برخی ديگر شد و اين روند سرانجام جبهه مشارکت را به اعلام مواضع نسبت به عملکرد دولت واداشت که در مقاطع مختلف در زمينه‌های اقتصادی اعلام شده است.

وی با بيان اين اعتقاد که « متأسفانه گوش شنوايی برای شنيدن اين نظرات در دولت يافت نشد و امروز به عينه می‌توان نتايج ناگزير اعمال آن سياست‌ها را که در بيانيه‌های متعدد نسبت به آنها هشدار و پرهيز داده شده بود، ديد» اظهار عقيده کرد: امروز بايد گفت که دولت نه تنها نتوانست از يکدستی حاکميت و امکانات در اختيار و درآمد افسانه‌ای نفت برای تحقق اهداف کيفی و کمی سند چشم‌انداز و قانون برنامه چهارم استفاده کند، بلکه با فرصت‌سوزی آشکار و هزينه فراوان بدون آن که اثر چندانی بر نرخ رشد شاخص توليد ناخالص داخلی کشور نسبت به گذشته بگذارد، روند حرکت همه شاخص های کلان اقتصادی را نيز منفی ساخت. کاهش متوسط سالانه نرخ رشد سرمايه‌گذاری از ۱۱ درصد در سال‌های اجرای برنامه سوم ‌ به ۸/۴ درصد در سه سال گذشته‌، افزايش نرخ رشد نقدينگی از۹/۲۸ درصد به ۸/۳۳ درصد ، نرخ تورم از۶/۱۰ درصد در سال ۸۴ به ۴/۱۸ درصد در پايان سال ۸۶ و ۲۵ درصد در ماههای اخير و نسبت درآمد دو دهک ثروتمند به فقير در مناطق شهری از۶۲/۷ در سال ۸۳ به۳۳/۸ در سال ۸۵ و در مناطق روستايی از ۹ به ۴۹/۹ شواهدی بر اين مدعا هستند.

وی در بيان اعتقادش گفت: در يک جمع‌بندی کلی و خلاصه می‌توان گفت قطار اقتصاد ايران که در دوران دولت اصلاحات به مدد تلاش همه کارآفرينان کشور بر روی ريل قرارگرفته بود و می‌رفت که راه رشد و شکوفايی خود را بپيمايد و به تدريج سرعت گيرد، از ريل خارج شده است.

ميردامادی هم‌چنين با انتقاد از انحلال سازمان مديريت و برنامه‌ريزی و برخی ديگر از تغييرات در دولت گفت: برای اين که بهتر معلوم شود چه فرصت‌های طلايی در اختيار بوده، تنها به اين نکته اشاره می‌شود که درآمد نفتی ايران در مجموع سال‌های پس از انقلاب بالغ بر ۷۰۰ ميليارد دلار بوده است که بيش از ۲۵۰ ميليارد دلار(معادل ۳۶ % درصداز کل ) آن در سه سال و نيم گذشته حاصل شده و در اختيار دولت نهم بوده است . خوب است اين رقم مقايسه شود با درآمد نفتی هشت ساله دولت آقای خاتمی به ميزان ۱۷۴ ميليارد دلار که ۱۵ ميليارد دلار آن هم در « حساب دخيره ارزی » تحويل دولت نهم شد ، و نيز مقايسه شود يا در آمد هشت ساله دولت آقای هاشمی به ميزان ۱۲۶ ميليارد دلار.

وی در بخش ديگر سخنانش با اشاره به وضعيت اقتصادی و درآمدی مردم، ابراز عقيده کرد که در چنين شرايطی مطرح کردن طرح تحول اقتصادی بدون آنچه ارائه برنامه عملياتی و اجرايی روشن خواند، تأمل برانگيز است، به گونه‌ای که نمی‌توان از شائبه انتخاباتی بودن اين طرح به آسانی گذشت.

وی افزود: توزيع سهام عدالت نيز تغييری معنادار در اداره و مديريت بنگاه‌های اقتصادی دولتی به لحاظ کارآيی و بهره‌وری و عدم زيان‌دهی- به رغم ابلاغ سياست‌های مرتبط با اصل ۴۴ و تصويب قانون آن- به همراه نداشته و عملا بر گره کور تبديل اقتصاد دولتی به شبه دولتی افزوده و طلبکاران فراوانی را در برابر اين دولت و دولت آينده قرار داده است.

دبير کل جبهه مشارکت ادامه داد: علی‌رغم همه اين مشکلات، وقتی به ظرفيت‌های عظيم کشور و ملت ايران نظر می‌اندازيم، اين اميد در ما شکل می‌گيرد که در صورتی که اراده کنيم، خواهيم توانست نه تنها بار اين مشکلات را بکاهيم بلکه با تدبير به سوی جايگاه شايسته خود حرکت کنيم. ملتی که تکيه‌گاهش خداوند است و از فرهنگ و تمدنی زنده و زاينده برخوردار است، و توانسته است خطرها و تهديدهای بزرگ را پشت سر نهد، باز هم می‌تواند از مهلکه‌ها خود را وارهاند. ملت بزرگ ما در همين يکصد سال اخير در جنبش مشروطيت، در نهضت ملی شدن صنعت نفت، و در انقلاب اسلامی پيشگام و پيشاهنگ عدالت، آزادی، استقلال و مردمسالاری در منطقه بوده است. ايران سی سال پيش به نام خدا و با همت مردم توانست بر بزرگ ترين ديکتاتوری‌های تاريخ با دست خالی غلبه کند و هشت سال جنگ تحميلی را با سربلندی به پايان ببرد، پس بجاست که بگوييم باز هم اين ملت خواهد توانست اصلاحات را به پيش ببرد و بار ديگر بر موانع موجود غلبه کند.

وی با بيان اين اعتقاد که سرمايه بزرگ همه ما در اين زمان احساس نگرانی و تلاش ملی برای برون‌رفت از وضع موجود است و نظر تقريباً عمومی ملت و اکثريت قاطع نخبگان کشور اعم از سياستمداران، دانشگاهيان، کارآفرينان و فعالان عرصه اجتماعی از هر جناح و تفکری بر اين است که ادامه وضع موجود به مصلحت ايران نيست، افزود: البته در اين ميان اصلاح‌طلبان مسؤوليتی سنگين بر عهده دارند، تجربه هشت ساله اصلاحات و دستاوردهای موفق اصلاح‌طلبان در عرصه‌های ملی و بين‌المللی نشان داده است به رغم همه موانع و مشکلات و ضعف‌ها و ناکامی‌های گذشته راهی جز اصلاحات برای عبور از اين بحران‌ها وجود ندارد. اين واقعيتی است که آحاد جامعه را روز به روز بيشتر به سوی خود جلب کرده است. از اين روست که امروز در هر جا اصلاح‌طلب شناخته‌شده‌ای با مردم روبرو می‌شود، در برابر اين خواست قرار می‌گيرد که برای کشور بايد در صحنه انتخابات رياست‌جمهوری حضور پيدا کنند، اما متحد و منسجم و محکم و استوار.

اين فرصت تاريخی کم نظير، اصلاح‌طلبان را بر سر دو راهی سرنوشت‌سازی قرار می دهد که بايد در مورد آن تصميم بگيرند. نمی‌توان در برابر اين وضع، راه صبر و انتظار و عافيت و انفعال در پيش گرفت. بايد حضوری فعال و ثمربخش در جامعه داشت، در اين صحنه دو راه پيش روست. راهی که نه فقط می‌تواند به عدم توفيق اصلاح‌طلبان منجر شود، بلکه تا آينده ای نامعلوم سرنوشت کشور را در ابهام و در بهترين وضعيت، تداوم شرايط نامناسب قرار دهد، تفرقه و يا حضور با چهره هايی است که از هم اکنون سرنوشت انتخابات را با عدم پيروزی همراه می‌کند، راه ديگر که افق پيروزی آن هم اکنون روشن است، حضور فعال با تمام سرمايه در جبهه‌ای متحد، منسجم و مؤثر است.

ميردامادی ادامه داد: بديهی است موفقيت در انتخابات رياست‌جمهوری تنها آغاز راهی پرمشقت و طولانی است. جبران خرابی‌ها، در کنار کارشکنی‌هايی که از هم اکنون خود را نشان می‌دهند و نيز توقع بحق مردم در بهبود نسبی و حتی‌الامکان سريع وضعيت معيشتی خود، کار را برای منتخب آينده ملت بسيار دشوار خواهد کرد؛ ولی آن چه ضامن مؤفقيت در اين دوره پرخطر است، معقول و منطقی ساختن توقعات نيروهای سياسی، سهم‌خواهی نکردن‌های خودخواهانه، همبستگی‌های فداکارانه، احترام به خرد جمعی، اولويت دادن به خروج کشور از بحران اقتصادی- اجتماعی و خروج از انزوای بين‌المللی است.

وی در پايان گفت: جبهه‌ مشارکت ‌ايران ‌اسلامی در اين مرحله خطير با پرهيز از ورود به رقابت‌های مخرب انتخاباتی و با تعهد به اقدام جمعی مصمم است، در قالب جبهه اصلاحات به ايفای رسالت تاريخی خود بپردازد. جبهه مشارکت اميد آن دارد که همه اصلاح‌طلبان با درک شرايط فعلی اراده متحد خود را برای غلبه بر موقعيت دشوار کنونی و پيروزی اصلاحات به کار گيرند. ما پيروزی اصلاحات را نه تنها پيروزی سياسی حزب خود که تداوم راه انقلاب اسلامی، حاکميت تام و تمام قانون اساسی، اتمام پروژه ناتمام مردمسالاری در يکصد ساله اخير تاريخ ايران، پيشبرد آرمان‌های آزادی و استقلال و پيشرفت به نام دين و در پرتو دين و نهايتاً دفاع از مظلوميت و محروميت و محدوديت مسلمانان و آزادی خواهان جهان و پايداری در برابر زياده خواهی‌های سلطه‌طلبان و زدودن غبار از چهره دين در برابر خشونت‌طلبان و متحجران در سراسر جهان می‌دانيم.

ما ضرورت حضور فعال و پيروزمندانه اصلاحات را در عرصه سياست‌ورزی ايران فراتر از رسالت‌های صرفآً ملی و در پيوند با انديشه‌ها و راهبردهای اصلاح‌طلبی در سراسر منطقه و در جهان می‌دانيم و اميدواريم بتوانيم از تمام ظرفيت‌های ايرانی برای نشان دادن توانايی‌های اسلام در حل مسائل امروز جهان بهره گيريم.





















Copyright: gooya.com 2016