شنبه 16 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اطلاعيه دفتر تحکيم وحدت: تحت تاثير سياست های غلط دولت نهم حاکميت ملی به شدت در حال تضعيف است

خبر ناگوار و تکان دهنده کشتار هفت سرباز وظيفه، که توسط گروهی تروريستی به گروگان گرفته شده بودند، قلب هر ايرانی متعهد را جريحه دار می نمايد. سربازان بيگناهی که برای دفاع از وطن خود به چنگال شوم تروريسم گرفتار آمدند و امروز قربانی متحجرانی بی منطق که تنها با زبان گلوله سخن می گويند شده اند. اين گروه از چند سال پيش به اين سو بر آن است تا با سوء استفاده از مطالبات به حق مردم محروم استان سيستان و بلوچستان و اقليت دينی اهل تسنن اين منطقه، پيگيری اين مطالبات را به شکلی خشن و در قالب عمليات تروريستی به پيش ببرد. امروز طعم تلخ تروريسم را بسياری از ملت های جهان چشيده اند و اين شيوه در نظر تمام جهانيان مطرود و منفور است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اين گروه تروريستی در حالی دست به کشتار وحشيانه ۷ تن از فرزندان پاک اين سرزمين زده است که به دروغ ادعای احقاق حق بخشی از ملت ايران را دارد. چگونه می توان ادعای احقاق حق مردم را داشت اما بر روی سربازان و فرزندان همين مردم اسلحه کشيد و ناجوانمردانه آن ها را قربانی کرد؟! بديهی است استفاده از عمليات تروريستی نه تنها هيچ نتيجه ای برای سردرمداران آن در پی ندارد، بلکه کشور و منطقه را به سيکل معيوب و خطرناک حرکت های خشونت بار سوق می دهد. حرکت های خشونت باری که راه را بر فعاليت های مدنی و مسالمت آميز سد خواهد کرد و قطعا متضرر اصلی آن مردم خواهند بود.

از اين رو دفتر تحيکم وحدت نسبت به آغاز متقابل برخوردهای خشن و بی منطق از سوی حاکميت در آن منطقه، که تجربه نشان داده که دود آن به چشم مردم بيگناه می رود، هشدار می دهد و اين مسئله را ناشی از مشکلات و معضلات پيچيده ای می داند که حل آن نياز تدبير و کار کارشناسی و فنی دارد، که مهم ترين آن حل مشکلات و کمبودهای منطقه سيستان و بلوچستان، خصوصا تبعيض های ناروا عليه مردم اهل تسنن اين منطقه، است. اين کمبودها بايد هر چه سريعتر شناسايی شود و با برنامه ای مشخص از اين منطقه محروم، محروميت زدايی صورت گيرد تا زمينه های سوء استفاده از مطالبات به حق مردم آن منطقه از سوی تروريست ها برطرف شود.

اما نبايد فراموش کرد که سوی ديگر اين ماجرای اسفناک قطعا دولت نهم و سياست های غلط آن است. زمانی که دولت تمام توجه خود را متوجه مواجهه با قدرت های جهانی کرده و سياست تخاصم با تمام دنيا را، که نتيجه ای جز انزوای هر چه بيشتر ايران در صحنه بين المللی ندارد، در پيش گرفته است، زمانی که نيروی انتظامی به جای حراست ار مرزهای کشور گويی دغدغه ديگری جز پليسی کردن فضای شهرها ندارد، زمانی که رسالت اصلی سازمان های امنيتی کشور دفاع از دولت نهم در مقابل کوچکترين انتقادی است، بايستی انتظار چنين درازدستی را از جانب يک گروه کوچک تروريستی داشت.

در جايی که تروريست ها فرزندان اين مملکت را به راحتی می ربايند و در فرای مرزها آن ها را از دم تيغ می گذارنند، فرماندهان بی کفايت نيروی انتظامی به جای دفاع از اين مرز و بوم، هر روز به دنبال طرح و ايده ای جديد جهت دخالت در زندگی شخصی مردم، نصب دوربين در سطح شهر، برخورد با فعالين زن و… هستند. فرماندهانی که سال گذشته قلدرمآبانه پوشيدن چکمه توسط شهروندان را مصداق «تبرج» می ناميدند و بر سر هيچ و پوچ با زنان و دختران بيگناه اين سرزمين آن گونه برخورد می کردند، امروز نيز سرافرازانه خبر کشته شدن ۷ سرباز توسط تروريست ها را تاييد می کنند. شرمتان باد که چنين مسئولينی قدر می بينند و بر صدر می نشينند و در کنار آن ملک و مملکت در آتش بی تدبيری ها و خشک مغزی ها می سوزد و به بی راهه می رود.

کجا هستند سازمان های اطلاعاتی و امنيتی کشور که مقابل تهديدات واقعی کشور ايستادگی کنند؟ کيست که به اين سازمان ها، که در دولت نهم به قدرت بلامنازع بدل شده اند، نهيبی بزند و از آن ها سوال کند که دستاورد سه سال فعاليت آن ها ذيل سايه دولت نهم چه بوده است؟ جز بازداشت دانشجويان بيگناه؟ جز بازداشت و برخود با فعالين زنان، کارگران، معلمان و…؟ جز آن که در سايه کم توجهی به وظيفه اصلی خود، به اعتراف خود ايشان، امروز فعاليت های جاسوسی در کشور شکلی جديد و پيچيده به خود گرفته است؟ جز آن که پس از چندين سال آرامش بار ديگر يکی از شهرهای پرجمعيت و مهم کشور، شيراز، هدف بمب گذاری قرار گرفت؟

در جای ديگر با کمال تاسف مشاهده می کنيم در حالی که شيخ نشينان حاشيه خليج فارس ادعای گزاف مالکيت بر جزاير سه گانه ايران را دارند، رئيس جمهور مملکت، که کباده وطن پرستی و مقابله با دشمنان کشور توسط او گوش فلک را کر کرده است، در موضعی از سر ضعف، خفت و ذلت، که حقا دون شان ملت ايران است، در نامه ای روز ملی امارات را تبريک می گويد. اما در مقابل شيخ امارات نه تنها اين نامه را بی پاسخ می گذارد که در مراسم روز ملی اين کشور بار ديگر ادعاهای زياده خواهانه خود را در خصوص جزاير سه گانه ايرانی تکرار می کند. زهی تاسف که دولت نهم دون کيشون وار در حالی با شمشير چوبين خود به مبارزه با «استکبار جهانی» رفته است که در همين نزديکی قدرت های ناچيز عرب منطقه به خود اجازه می دهند ادعای مالکيت بر خاک ايران را داشته باشند.

چگونه ممکن است از سويی به علت اصرار بر داشتن چرخه سوخت و «حق مسلم» خواندن آن کشور را در انزوای بين المللی قرار داد و انواع و اقسام فشارهای اقتصادی را برای مردم به وجود آورد، اما در جايی که کشورهای ضعيفی چون امارات با سوء استفاده از شرايط انزوای ايران ادعای مالکيت گوشه ای از خاک ايران را می کنند، سکوت کرد و يا حتی برای آن ها پيام تبريک فرستاد؟! دولت عملکرد متناقض خود در زمينه سياست خارجی اش را چگونه توجيه می کند؟!

در جايی که پليس ايران به اسم مقابله با اشرار به طور ناگهانی به منزل شهروندان حمله می کند، بدون هيچ توضيحی به ضرب و شتم وحشيانه آن ها می پردازد، تن رنجور و کبود آن ها را جلوی چشم همگان بر زمين می کشد، در کمال بی شرمی و وقاحت و با پا گذاشتن بر هر گونه کرامت انسانی افراد آفتابه بر سر و گردنشان آويزان می کند و جهت تفنن آن ها را در محل می گرداند، به راستی چه چيز مانع از آن می شود که پليس امارات حرمت و کرامت ايرانيان را پاس دارد؟ چه چيز مانع از اين می شود که مسافران ايرانی توسط پليس اين کشور در فرودگاه دوبی بی شرمانه عريان نشوند و در کمال بی احترامی مورد بازرسی قرار نگيرند؟! وقتی پليس يک کشور با مردم خود اين گونه برخورد می کند، چه انتظاری از بيگانه می توان داشت؟!

دفتر تحکيم وحدت ضمن محکوميت شديد زياده خواهی دولت های عربی منطقه نسبت به سرزمين مادری مان، ايران، و همچنين محکوميت شيوه برخورد پليس اين کشور با مسافران ايرانی، نسبت به تضعيف حاکميت ملی و لگدکوب شدن حيثيت ايرانيان در سطح جهان، که ناشی از سياست های غلط دولت محمود احمدی نژاد و ارگان ها و سازمان های تحت امر دولت است، هشدار می دهد. دانشجويان منتقد راه حل اصلی برون رفت از معضل فعلی را خارج شدن ايران از انزوای بين المللی می دانند. دفتر تحکيم وحدت همچنين بار ديگر ترور هفت سرباز ايرانی را توسط اشرار را شديدا محکوم می کند و ضمن عرض تسليت به خانواده اين عزيزان، خواستار جلوگيری از بروز اين گونه اتفاقات توسط دولت، نيروهای نظامی، انتظامی و امنيتی کشور است.

روابط عمومی
دفتر تحکيم وحدت

۱۵ آذرماه ۱۳۸۷





















Copyright: gooya.com 2016