پنجشنبه 26 دی 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اطلاعيه کميته هماهنگی جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائيک ايران (واحد پاريس) در باره فاجعه غزه

نزديک به سه هفته از تهاجم ارتش اسرائيل به نوار غزه و حملات موشکی حماس به شهرهای مرزی اسرائيل می گذرد و اين در شرايطی است که عليرغم کشتار ها و خرابی ها ی عظيم ناشی از اين جنگ که به ساکنين نوارغزه تحميل شده و بحق بايد بعنوان يک جنايت جنگی دولت اسرائيل شناخته شود, چشم انداز روشنی در برقراری آتش بس به چشم نمی خورد.
قطعنامه ۱۸۶۰ شورای امنيت سازمان ملل (مورخه ۰۶ ژانويه ۲۰۰۹) که طرفين متخاصم را به يک آتش بس فوری دعوت می کند, هم از سوی اسرائيل و هم توسط حماس رد شده و ارتش اسرائيل ورود به سومين فاز عمليات نظامی خود را اعلام کرده است که در واقع به معنای آن است که جهان بايد شاهد فراز جديدی از کشتار مردم، به ويژه در ميان کودکان و جوانانی که اکثريت عظيم مردم اين منطقه را تشکيل می دهند، توسط دولت تجاوزگر اسرائيل در درون شهرهای نوار غزه باشد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اگر چه از نظر نظامی قدرت ارتش اسرائيل با نيروهای حماس تناسبی نداشته و تلفات و خسارات وارده به فلسطينی ها در نوار غزه غيرقابل قياس با تلفات و خسارات وارده بر اسرائيل بوده و در نتيجه مسئوليت اصلی و عظيمی متوجه دولت اسرائيل است, اما مسئوليت حماس هم در مصائب وارده, ولو فقط به مردم فلسطين قابل چشم پوشی نيست.
حماس همواره تمامی مذاکرات صلح ميان دولت اسرائيل و سازمان آزاديبخش فلسطين را رد کرده و امروز نه تنها با رد قطعنامه شورای امنيت در ادامه جنگ ( نظير اسرائيل) مسئول شناخته می شود بلکه با اعلام پايان دوره آتش بس با اسرائيل و پرتاب راکت بسوی شهرهای اسرائيل در آستانه سال نو ميلادی بهانه های لازم را برای تهاجمات بی حد و مرز ارتش اسرائيل به نوار غزه فراهم نمود.
از نظر سياسی اين جنگ محصول و نتيجه تقابل دو سياست ارتجاعی است که طی سالهای اخير از طرف دولت اسرائيل و حماس دنبال شده و در عرصه بين المللی هم توسط دولت بوش از يک سو و جمهوری اسلامی از سوی ديگر پشتيبانی شده اند. اگر اسرائيل با پشتيبانی سياسی, مالی و نظامی آمريکا عملاً از پذيرش استقرار يک دولت مستقل فلسطينی شانه خالی می کند, حماس هم به پشتوانه کمک های مالی, نظامی و سياسی جمهوری اسلامی، سوريه، حزب الله لبنان.... هم سو با سياست دولت احمدی نژاد, خواهان نابودی اسرائيل و حذف اين کشور از نقشه جغرافيايی جهان است،.
اين دو استراتژی که در تناقض آشکار با منافع مردم فلسطين و مردم اسرائيل قرار دارند بطور مداوم يکديگر را تقويت کرده و در عين حال به طور اجتناب ناپذيری به خشونت کور, تعصب ملی، رشد بنيادگرايی دينی (اسلامی و يهودی) و جنگ دامان می زنند.

شرايط آتش بس و وظيفه عاجل نيروهای لائيک، ترقی خواه و صلح دوست!
بايد به اين جنگ نفرت انگيز که هستی مردم فلسطين در نوار غزه را به آتش کشيده فوراً پايان داد. بايد عمليات نظامی اسرائيل در نوار غزه و حملات موشکی حماس بسوی اسرائيل متوقف شوند. استقرار نيروهای صلح سازمان ملل در مناطق مرزی نوار غزه به منظور نظارت بر آتش بس, خروج ارتش اسرائيل از نوار غزه, پايان دادن به محاصره مصيبت بارغزه و تأمين امنيت مردم و نيز کنترل مرزها ضروری است. تاکنون نه دولت اسرائيل و نه حماس حاضر به پذيرش اين شرايط نشده اند, اما فشارهای بين المللی می تواند و بايد آنها را مجبور به پذيرش آتش بس و بازگشت به پشت ميز مذاکره کند. نيروهای ترقی خواه , لائيک و صلح دوست بايد به دولت های خودی برای فعاليت ديپلماتيک جدی در جهت برقراری آتش بس و صلح پايدار فشار آورند. اين هدف نه با موضع گيری های يکجانبه و نه با شرکت در تظاهرات و متينگ های طرفداران حماس يا اسرائيل بلکه با سازماندهی اقدامات مستقل در جهت برقراری آتش بس, صلح و حل واقعی مسئله فلسطين يعنی اجرای قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل و تشکيل يک دولت مستقل فلسطينی در کنار دولت اسزائيل قابل تحقق است.

کميته ی هماهنگی جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائيک ايران (واحد پاريس)
۱۴/۰۱/۲۰۰۹





















Copyright: gooya.com 2016