حمايت جمعی از جوانان اصلاح طلب از کانديداتوری ميرحسين موسوی، ايلنا

تهران- خبرگزاری کار ايران
جمعی از جوانان اصلاح طلب پس از حضور در مرقد امام(ره) و تجديد بيعت با آرمان‌‏های بينانگذار فقيد جمهوری اسلامی با صدور بيانيه‌ای از ميرحسين موسوی برای حضور در انتخابات دهم رياست جمهوری دعوت ‌کردند.
به گزارش ايلنا، متن اين بيانيه به شرح ذيل است؛
۱- به نظر می‌رسد که يکی از بحران‌های موجود در ايران -در مقطع فعلی -بحران « عدم اعتماد» به سياستمدارانی است که برای ورود به ساختار قدرت، در گفتار بی‌پروا و شعارگرا بوده اما در عمل مسير متفاوتی را پيموده و در ساليان گذشته مردم را بی‌اعتماد کرده‌اند. ورود مهندس موسوی به عرصه انتخابات، شايد آغاز فرايندِ ايجادِ اعتماد به سياستمداران و ترميم شکافی باشد که بر پيکرِ سياست و بازيگری در عرصه قدرت در ۲۰ سال گذشته بوجود آمده است.

۲- صداقت در گفتار و رفتار، وجه تمايز رقابت انتخاباتی و ورود به ساخت قدرت در يک کشور اسلامی و غربی است. ليکن در ساليان گذشته، ساحت سياست محل جولان افرادی گرديده است که «تشنگی قدرت» در آنان، گوی سبقت را از «شيفتگی خدمت» ربوده و تداوم چنين سياست ورزی در مقابل چشم‌های حقيقت جوی نسل‌های جديد، بر پديدار شدن برخی از بداخلاقی‌ها دامن زده است و بدون ترديد يکی از مؤلفه‌های مهم و مؤثر در جلوگيری از رسوخ فرهنگهای مغاير با شريعت مقدس اسلام، تصحيح رفتار سياستمداران است و مهندس ميرحسين موسوی شاخص نيروهای سياسی بعد از پيروزی انقلاب اسلامی بوده است که بر اهميت تاثير چنين بداخلاقی‌هايی از سوی حاکمان در رفتارِ توده مردم واقف بوده و خود نيز در عمل سياسی با صداقت در گفتار و رفتار، بشدت بدان پايبند بوده است.
۳- ايشان «اصلاح طلبی» يا «اصول گرايی» را نه برای شعار بلکه در ساحت فردی نيز دنبال نموده‌اند به گونه‌ای که ويژگيهايی نظير ساده زيستی، ميهن دوستی، تعامل و تعاون، هوشمندی در مناسبات اجتماعی، دوری از تبعيض، عدم احتراز از تعامل با طبقات پايين دست، دوری از کسانی که شائبه تعاون در استفاده از رانتهای اقتصادی داشته‌اند، و دهها صفت انسان دوستانه که برگرفته از آرمانهای انقلاب اسلامی است خود را ملزم دانسته و پايبندی عميقی از خويش نشان داده است. به عبارت ديگر، ايشان از حاملان زر و زور و تزوير در سی سال گذشته دوری گزيده و برخلاف ديگران که ايده‌های خويش را بدون برنامه عملی و روشن و تنها در ساحت اجتماع دنبال می‌نمايند؛ ايشان در ساحت فردی نيز خود را مقيد به رعايت نموده اند.
۴- هدفمند کردن يارانه‌ها که جزو تاکيدات برنامه چهارم توسعه کشور است و مطابق ماده ۹۵ آن دولت مکلف است «به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی، کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله درآمدی و توزيع عادلانه درآمد در کشور و نيز کاهش فقر و محروميت و توانمندسازی فقرا، از طريق تخصيص کارآمد و هدفمند منابع تامين اجتماعی و يارانه پرداختی، برنامه جامع فقرزدايی برنامه‌های متعددی را طراحی و اجرا نمايد» واکنون که طرح تحول اقتصادی دولت بصورت شتابزده و بدون جامعيت مذکور در برنامه چهارم توسعه در حال پيگيری است؛ جامعه بيش از هر زمان ديگری نيازمند رئيس جمهوری است که تجربه کافی در پيشبری چنين طرحهای اقتصادی- حمايتی را در کنار ساير طرحهای توسعه‌ای داشته باشد.
مهندس موسوی شناخت عميقی نسبت به برنامه‌ريزی برای ترميم شکاف فقر و غنا دارد و در صورت ورود به صحنه، ايده‌های جديدی در ذهن اطرافيان ايشان وجود دارد که نويد تحول جديدی برای کاستن از آلام اقشار آسيب پذير، کارگران و حتی معلمان و کارمندان و... خواهد بود.
با ويژگی‌هايی که بخشی از آن اشاره گرديد بنظر می‌رسد در صورت ورود مهندس موسوی حضور ايشان می‌تواند مورد اجماع اصلاح طلبان، اصواگرايان واقعی، اقشار مختلف جامعه و توده‌های مردم قرار گيرد. شايد تشکيل «جبهه نجات ملی» که مطرح شده بود تنها در صورت حضور شخصيت برجسته‌ای چون مهندس موسوی، بيشتر به واقعيت نزديک می‌شود و شخصيت ممتاز ايشان در بين نيروهای انقلاب موجب می‌گردد که بجز اقليتی که هم اکنون نيز به نزاع سياسی با خود مشغولند، اکثريت نيروهای فعال موجود به سمت ايشان گرايش يابند و بدين ترتيب پرچم توسعه ايران اسلامی و پرچم مبارزه با فقر و فساد، دوباره به آغوش فرزندان راستين امام (ره) بازگردد.