گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
21 بهمن» ايران پيشنهاد گفتگو را به شدت رد کرد، گزارش اشپيگل آنلاين از کنفرانس مونيخ، برگردان از الاهه بقراط18 بهمن» وقتی میگويند ما تروريست نيستيم، الاهه بقراط، کيهان لندن 12 بهمن» بازگشت به قرون وسطا با هواپيما، روزنامه اتريشی "دی پرسه"، برگردان از الاهه بقراط 11 بهمن» حکومت پينهبسته ايران، الاهه بقراط، کيهان لندن 5 بهمن» در زمستان استبداد جای مردم خاليست، الاهه بقراط، کيهان لندن
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "دکتر عزراييل" مرده است، درباره یک جنایتکار فراری نازی، معروف به "جلاد ماتهاوزن"، روزنامه دی تسايت، برگردان از الاهه بقراط* دکتر آريبرت هايم، يکی از مخوفترين جنايتکاران نازی، در اوايل دهه هشتاد در مصر به دين اسلام در آمد و نام طارق فريد حسين را بر خود گذاشت. به گزارش نيويورک تايمز، وی در قاهره به طور مرتب کيلومترها راه میرفت تا در مسجد الازهر حضور يابد و با مهربانی بين فرزندان دوستانش که وی را «عمو طارق» میناميدند شيرينی تقسيم میکرد و هرگز نمیگذاشت از او عکس بگيرند. چهارم فوريه روزنامه نيويورک تايمز و خبرگزاری آلمان خبر دادند آريبرت هايم يکی از مخوفترين جنايتکاران نازی که به «دکتر عزراييل» مشهور بود سالها پيش در قاهره به علت بيماری سرطان درگذشته است. جمهوری فدرال آلمان سالها پس از آنکه از ضربات ناشی از جنگ جهانی دوم به خود آمد، با پشتکار وتکيه بر همکاری سازمانهای اطلاعاتی کشورهای ديگر، از جمله اسراييل، به پيگرد جنايتکاران نازی در سراسر جهان پرداخت و هنوز با گذشت بيش از شصت سال از پايان جنگ جهانی دوم از آن دست بر نمیدارد. برخی از اين جنايتکاران با تغيير مشخصات و محل زندگی خود در آلمان ماندند و بسياری از آنها به ويژه به کشورهای آمريکای لاتين گريختند. «دکتر عزراييل» نيز سالها در آلمان ماند و به کار طبابت پرداخت. روزنامه نيويورک تايمز و شبکه دو تلويزيون دولتی آلمان در يک تحقيق و پيگرد مشترک رد پای او را در مصر پيدا کردند. چگونگی ماجرا را به نقل از گزارشهای روزنامه آلمانی «دی تسايت» میخوانيد: به گزارش خبرگزاریها، آريبرت هايم يکی از مخوفترين جنايتکاران نازی که مسلمان شده بود به مصر گريخت و در سال ۱۹۹۲ بر اثر بيماری سرطان درگذشت. گفته میشود آريبرت هايم که عمدتا حدس زده میشد در آمريکای لاتين زندگی کند، بيش از شانزده سال پيش مرده است. تحقيقات مشترک نيويورک تايمز و شبکه دو آلمان (ZDF) روز چهارشنبه اين خبر را اعلام کردند. بر اساس اين خبر «دکتر عزراييل» از پزشکان اردوگاههای کار اجباری روز دهم اوت سال ۱۹۹۲ در قاهره درگذشت. آريبرت هايم در سال ۱۹۱۴ در اتريش به دنيا آمد و پس از جنگ جهانی دوم که آلمان خود را بيشتر بر روی بازسازی و رشد معجزآسای اقتصادی متمرکز کرده بود تا پيگرد جنايتکاران نازی، در بيمارستانی در شهر فريدبرگ در ايالت هسن کار میکرد و عضو يک تيم هاکی روی يخ در اين ايالت بود. وی پس از آن در شهر بادن بادن به عنوان پزشک زنان به کار پرداخت. اين پزشک اتريشی ابتدا تلاش کرد با دريافتت تابعيت آلمانی از قرار تعقيبی که در اتريش برای او صادر شده بود فرار کند. ولی موفق نشد و هنگامی که در سال ۱۹۶۲ دستور اجرای اين قرار صادر شد، وی از آلمان گريخت. به گفته پسرش، روديگر هايم، وی از طريق فرانسه، اسپانيا و مراکش به مصر رفت و خواهرش خرج زندگی وی را که مبلغ اجاره يک خانه در برلين بود، برای وی میفرستاد. اين خانه در سال ۱۹۷۹ به مناقصه اجباری گذاشته شد تا حکم جريمه نقدی که بطور غيابی عليه هايم صادر شده بود، اجرا گردد. مسئولان پيگيرد جنايتکاران نازی در آلمان رد پای او را که برای يافتناش صدها هزار يورو جايزه تعيين شده بود، تا آمريکای لاتين دنبال کردند.
روديگر هايم، پسر «دکتر عزارييل» میگويد تازه در سال ۱۹۷۹ از گزارش رسانهها بود که از اتهامات پدرش با خبر شد. او در گفتگويی با شبکه دو تلويزيون آلمان گفت: «طبيعی است که آن زمان از وی پرسيدم که آيا او واقعا همان شخصی است که روزنامهها میگويند. من که نه دادستان هستم و نه قاضی، در اينجا تنها آنچه را دوباره میگويم که وی به من گفت. پدرم تمامی اتهامات را رد کرد». هايم که يکی از مخوفترين جنايتکاران نازی به شمار میرفت، در در اردوگاههای ساکسن هاوزن (۱۹۴۰)، بوخنوالد (۱۹۴۱) و ماتهازون (۱۹۴۱) به کار پزشکی مشغول بود. شاهدان عينی گزارش میدهند وی که به «جلاد ماتهاوزن» نيز مشهور بود، پوست دباغی شده قربانيان يهودی را میداد تا برای فرمانده اردوگاه آباژور درست کنند و از جمجمه قربانيان به عنوان تزئين روی ميز تحرير استفاده میکرد. يکی از اتهامهای سنگين او اين است که در اردوگاه ماتهاوزن صدها زندانی را با آمپول سمی و بنزين که مستقيم در قلب آنها تزريق میشد به قتل رساند و اعضای داخلی بدن زندانيان را بدون آنکه دليل پزشکی داشته باشد، از بدن آنها خارج میکرد. اين تحقيقات از سوی بسياری از شاهدان نيز تأييد شدهاند از جمله پسر «دکتر عزارييل» که در شهر بادن بادن زندگی میکند. او در گفتگويی با شبکه دو تلويزيون آلمان گفت: «بله، پدر من در قاهره زندگی میکرد». او افزود نخستين بار اواسط دهه هفتاد بود که پدرش را در قاهره ملاقات کرد. پسر هايم گفت که پس از عمل سرطان پدرش در اوايل ۱۹۹۰ نيز ماههای متمادی از وی مراقبت کرده است. نيويورک تايمز نيز در نسخه آنلاين خود نوشته است هايم در قاهره به طور مرتب کيلومترها راه میرفت تا در مسجد الازهر حضور يابد. وی اغلب در کافه مشهور گروپی کيک شکلاتی میخريد و برای دوستانش که وی را «عمو طارق» میناميدند، میفرستاد و با مهربانی بين فرزندان دوستانش شيرينی تقسيم میکرد. هايم که سرش را به عکاسی گرم میکرد، هرگز نمیگذاشت از او عکس بگيرند. افريم تسوروف رييس مرکز ويزنتال معتقد است: «در نگاه اول اين تحقيقات جدی به نظر میرسند. ولی مدارک مهم مانند گور، جسد و آزمايش ژنتيک وجود ندارد. از آنجا که عده زيادی وجود دارند که مايلند ديگران را متقاعد کنند که هايم ديگر زنده نيست، بايد اين اطلاعات را به ديده ترديد و احتياط نگريست». پيش از اين کشورهای مختلفی مطرح میشدند که ممکن بود «دکتر عزراييل» در آنها مخفی شده باشد. از جمله دانمارک و اسپانيا. ولی اين نيز مطرح بود که ممکن است وی از آنجا به آمريکای لاتين فرار کرده باشد. حدس مرکز ويزنتال در اورشليم در مورد محل اقامت هايم بيشتر روی آرژانتين و شيلی بود و اين در حاليست که سالها پيش از اين با اطمينان از اقامت او در اوروگوئه سخن میرفت. Copyright: gooya.com 2016
|