گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
9 اردیبهشت» نتيجه تفأل احمدی نژاد به حافظ، حاشيه های سفر احمدی نژاد به شيراز، انتخاب9 اردیبهشت» کشته و مجروح شدن دانشجويان دختری که به استقبال احمدینژاد میرفتند، آفتاب 9 اردیبهشت» هاشمی رفسنجانی به احمدینژاد: اسمت را ننويس؛ اذيتت میکنند! آفتاب 7 اردیبهشت» احمدی نژاد: کارگر و کارفرما شريک هم هستند، ۷۲ درصد کارگر موقت به معنای اين است که آرامش نسبی در زندگی آنان حاکم است، مهر 7 اردیبهشت» احمدینژاد در گفتوگوبا ای. بی. سی: از تغيير استقبال میکنيم، در حال اضافه کردن مسائل جديدی به قلمرو مذاکرات هستيم، ايسنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! احمدی نژاد: انحلال سازمان مديريت طرح رجايی بود، مديران سابق: اظهارات احمدی نژاد صحت ندارد، فردابرخلاف نظر آقای احمدینژاد، هسته اوليه برنامهريزی پس از انقلاب در دولت شهيدرجايی گذاشته شد. در زمان رياستجمهوری آقای رجايی و نخستوزيری شهيد باهنر پايه مجدد برنامهريزی گذاشته شد. برخی از اعضای کابينه شهيد رجايی و مديران و روسای سابق سازمان مديريت، به سخنان محمود احمدی نژاد واکنش نشان دادند. به گزارش«فردا» رئيس جمهور در سفر به قزوين، گفت که طرح انحلال سازمان مديريت متعلق به شهيد رجايی بوده است. او گفت: «شهيدرجايی با درک الهی و اسلامی دستور داد سازمان مديريت را منحل و سازمانی براساس انديشه دينی پايهگذاری کنند اما با شهادت ايشان اين امر بر زمين ماند تا سال ۱۳۸۶ که با الهام از برنامه او، اين سازمان دچار تحولات بنيادين شد.» روزنامه اعتماد ملی در همين باره و طی گزارشی آورده است: «موسی خير» اگرچه نخستين رئيس سازمان برنامه و بودجه پس از انقلاب نبود اما او از ديگر روسای سازمان، پس از انقلاب، انقلابیتر بود بنابراين با استفاده از مصوبه شورای انقلاب، ۱۷ روز درهای سازمان برنامهوبودجه را به روی برخی کارشناسان بست اما خود و برخی از مديران وقت سازمان، همچنان در محل کار خود حاضر میشدند. مدتی بعد، با حکم شهيد باهنر، محمدتقی بانکی به رياست سازمان برنامهوبودجه منصوب شد و در حالی که رجايی هنوز زنده بود، محمدجواد باهنر از محمدتقی بانکی خواست تا برای اداره کشور، برنامهای جامع تهيه و تدوين کند. محمدتقی بانکی و همکاران او، دو ماه پيش از شهادت رجايی و باهنر، هسته مرکزی سازمان برنامه و بودجه و کميته برنامهريزی را بنا نهادند که اين کميته تا چند سال بعد تداوم يافت و اگرچه سند برنامه تنظيم شده توسط آنها به دليل مسائل سياسی در مجلس اول شورای اسلامی رد شد اما حقيقت اين است که برخلاف نظر آقای محمود احمدینژاد، هسته اوليه برنامهريزی پس از انقلاب در دولت شهيدرجايی گذاشته شد. محمدتقی بانکی، معاون نخستوزير و رئيس وقت سازمان برنامه و بودجه، به خاطر ندارد که شهيدرجايی چنين رويکردی را رد میکند. گذشته از آن، دکتر علينقی مشايخی که معاون اقتصادی محمدتقی بانکی بوده است نيز چنين اعتقادی ندارد و معتقد است: سازمان فقط برای مدت کوتاهی آن هم به دليل تسويهحساب با برخی کارشناسان (غيرانقلابی) سازمان به صورت موقت حدود دو هفته تعطيل شد. مسعود روغنیزنجانی که پس از محمدتقی بانکی در دوره نخستوزيری موسوی و رياستجمهوری هاشمی، رياست سازمان برنامه و بودجه را برعهده داشته است، نيز میگويد: مخالفان اصلی سازمان، روحانيون نبودند و امام(ره) نيز هرگز موافق انحلال سازمان برنامه و بودجه نبودند و در عوض از گزارشهای کارشناسی سازمان استقبال میکردند. محمدتقی بانکی که در دولت شهيد رجايی پس از موسیخير مسووليت سازمان برنامه را برعهده گرفت در واکنش به اين اظهارنظر که شهيد رجايی به دنبال تغيير رويکرد سازمان برنامه بود، گفت: بررسی هر پديده بايد با توجه به مقتضيات زمانی و مکانی آن صورت بگيرد، زيرا اگر غير از اين باشد نتيجهگيریها و فهم از کل ماجرا زير سوال است. بانکی با اشاره به شرايط انقلابی آن زمان اظهار کرد: در آن دوره نظام کارشناسی بهدليل تغيير ساختاری که در کشور صورت گرفته بود با انديشه مديران جديد ناآشنا بود. رئيس سازمان برنامه در دوران شهيد رجايی با تاکيد بر اينکه ابهام بهوجود آمده مختص کارکنان سازمان برنامه نبود و تمامی دستگاهها را دربرمیگرفت، ادامه داد: به همين دليل با ورود برخی چهرهها که هم با خواست انقلابيون آشنا بودند و هم الزامات حوزه کارشناسی را درک میکردند شکاف بهوجود آمده رفع و دستگاههای اجرايی به روند حرکتی خود ادامه دادند. بانکی در پاسخ به اين سوال که احيای برنامهريزی پس از تعطيلی چندروزه چگونه انجام گرفت، گفت: در زمان رياستجمهوری آقای رجايی و نخستوزيری شهيد باهنر پايه مجدد برنامهريزی گذاشته شد. بانکی ادامه داد: اتفاقا شهيد باهنر بر احيای سازمان برنامه به شکل کارشناسی خود تاکيد داشتند و در مذاکراتی که با من داشتند، خواهان آن بودند که هر چه سريعتر اين کار صورت بگيرد و کارشناسان سازمان برنامه کار خود را مجددا از سر بگيرند. وی با روايت احيای مجدد سازمان برنامه با بهرهگيری از اقتصاددانانی نظير محمد طبيبيان، علينقی مشايخی، طهماسب مظاهری، علی کلاهدوز و... افزود: حضور اين چهرهها کمک کرد که نظام کارشناسی و مديران اجرايی به يک درک مشترک از برنامهريزی برسند. بانکی شاهد سخن خود را نطق ميرحسين موسوی در هنگام اخذ رای برای نخستوزيری عنوان و اظهار کرد: مهندس موسوی در نطق خود به شدت بر تقويت و ارتقای جايگاه سازمان برنامه تاکيد داشت و اين همان خواستی بود که شهيد باهنر از من و همکاران در سازمان برنامه داشتند زيرا پس از مشخص شدن جايگاه اين سازمان در نظام مديريتی آنها به دنبال اتخاذ رويکرد علمی و کارشناسی از سازمان بودند. وی افزود: شهيد باهنر اعتقاد داشت سازمان برنامه در نظام تيمسازی بايد محور قرار گيرد. Copyright: gooya.com 2016
|