دوشنبه 4 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دولت نهم، زمانی برای بازنشستگی استادان، ترانه بنی يعقوب، روزنامه کلمه سبز

هنوز محافل دانشگاهی و دانشجويی کشور بحث بازنشستگی استادان دانشگاه ها را پيگيری می کنند؛ بحثی که هر خبر جديدی درباره آن سوالات زيادی را به ذهن دانشجويان و استادان دانشگاه ها می آورد.

آيا دانشگاهها بدون حضور اين استادان برجسته که هر کدام سابقه بيش از ۳۰ سال تدريس را دارند لطمه نخواهد خورد؟ دسته ای ديگر هم می پرسند آيا زمان آن نيست که اين استادان برجسته اما خسته از تلاش سال ها کار، تدريس و پژوهش جای خود را به استادان جوان و تازه نفسی دهند که چه بسا در سال های آينده جای خالی آنها را پر کنند؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اين بحث ها در روزهای نزديک به انتخابات دهم رياست جمهوری ابعاد تازه ای هم يافته است . زمانی که وزير علوم و رئيس دانشگاه تهران چند روز قبل خبر از بازگشت تعدادی از اين استادان به دانشگاههای کشور دادند .
قرهاد رهبر ،رئيس دانشگاه تهران از دريافت مجوز بازگشت به کار ۵۶ استاد بازنشسته اين دانشگاه می گويد : «فهرست تمام استادان بازنشسته دارای ويژگی‌های تعيين‌شده را به وزارت علوم ارائه کرديم و اين وزارتخانه با بازگشت اين افراد موافقت کرد».

موضوع بازنشستگی استادان دانشگاه های کشور از تيرماه سال ۸۵ که اولين بازنشستگی ها در دانشکده حقوق دانشگاه تهران رخ داد آغاز و سپس به دانشکده ادبيات اين دانشگاه نيز رسيد و بعدها دامنه اش تا دانشگاه علامه طباطبايی نيز گسترش يافت. اين موج با خبر بازنشستگی حسين بشيريه پدر جامعه شناسی سياسی ايران و دکتر ميرجلال الدين کزازی فضای آکادميک ايران را تحت تاثير قرار داد. پيش از آنها نيز استاد حقوق مدنی، دکتر رضا رئيس طوسی استاد اقتصاد سياسی نفت و دکتر احمد ساعی استاد مسائل جهان سوم مشمول حکم بازنشستگی شده بودند.

جرقه اين بحث در سال ۸۶ با خبر بازنشستگی حدود ۳۰ عضو هيات علمی دانشگاه تهران ادامه يافت ؛ آن موقع زمزمه هائی شنيده می شد: «فرهاد رهبر در پی اجرای دقيق قانون بازنشستگی استادان است.»
اکنون نيز اين بحث در آستانه برگزاری انتخابات رياست جمهوری با همان دقت پی گيری ميشود .

محمد فاضلی جامعه شناس در اين باره می گويد :«هر چند در همه دنيا استادان بازنشسته وجود دارند اما ارتباط آنان با دانشگاه قطع نمی شود و اتاق و کلاسهای درس شان همچنان حفظ می شود آنچه موضوع بازنشستگی استادان در اين دوران را شک بر انگيز کرده است انتخاب افراد ی با گرايشهای فکری خاص بوده است . هرچند کسی از بازگشتن اين استادان به دانشگاه ناراحت نمی شود و خيلی هم همه از آن استقبال می کنند اما بازگشت شان درست هنگام انتخابات عجيب است و اين سوال را به ذهن می آورد که آنها چرا اصلا ۴ سال قبل بازنسشته شدند ؟ مگر ملاک دولت در همه اين سالهابرای بازنشسته کردن استادان موضوع سن آنها نبوده است .اگر استادی در ان زمان در سن ۷۰ ساگی بازنشسته شده اکنون که ۷۴ ساله و پيرتر هم شده است . من تصور می کنم طرح اين بازگشت در آستانه انتخابات بيشتر شعاری انتخاباتی است .»

آنچه موضوع بازنشستگی استادان دانشگاه های کشور را تبديل به موضوعی جنجال آفرين کرده است موضوع تبعيض هايی است که گاه وبيگاه درباره انتخاب اين استادان و نحوه بازنشستگی شان مطرح می شود. برخی معتقدند بازنشستگی استادان با توجه به ديدگاه سياسی آنان انجام گرفته است .

طبق گفته مسئولان وزارت علوم اما بازنشستگی استادان دانشگاه در اين سالها مطابق با ماده ۳۶ آيين نامه استخدام اعضای هيات علمی مصوبه هيات امنای دانشگاه تهران انجام شده است . ماده ۳۶ اين آيين نامه می گويد که اعضای هيات علمی دانشگاه ها با درجه دانشياری و استادی با ۳۰ سال سابقه تدريس و ۶۵ سال سن بازنشسته می شوند البته بندی از اين ماده اضافه می کند اگر درجه علمی مشمولان استاد تمام باشد اظهار نظر گروه علمی درباره ادامه تدريس آنها مدنظر قرار می گيرد.

علی اصغر سعيدی عضو هيات علمی دانشگاه تهران معتقد است که در شرايط کنونی امکان بازگشت استادان بازنشسته به دانشگاه در شرايطی که از انها اتاق و کلاسهای درس شان گرفته شده بعيد به نظر می رسد :«در هنگام بازنشستگی اصلا با اين استادان برخورد خوبی نشد من خود شاهد بودم که اتاق استادان بازنشسته را از آنها گرفتند تا به ديگری بدهند. حالا چگونه با اين برخوردها سخن از بازگشت اين استادان است ؟ آيا اين فقط يک ژست تبليغاتی نيست ؟»
او با انتقاد از اين روند می گويد :«علم فرايند انباشته ای دارد و بازنشستگی در ان معنائی ندارد در همه جای دنيا برای استادان با تجربه امکانات بيشتری فراهم می کنند تا آنها با شرايط راحت تری تجربيات شان را در اختيار ديگران قرار دهند. مثلا برای انها دستيارانی انتخاب می کنند تا در کارها ياری شان دهد مگر می توان کشوری را از منابع انسانی مهم ان خالی کرد ؟ هيچ دولتی نمی تواند درباره اين موضوع اظهار نظر کند .همچنين دنيا وارد عصری شده است که با افزايش اميد به زندگی همه تبعيض ها از جمله تبعيض در سن به پايان رسيده است .

او با اشاره به اينکه هيچ مصوبه ای نمی تواند درباره رفتن يا بازگشتن استاد به دانشگاه نظر دهد ادامه می دهد :«دانشگاه يک سازمان حرفه ای است و نه يک نظام بوروکراتيک و در اين باره بايد خود اعضای حرفه درباره موضوعات شان تصميم بگيرند . همان گونه که در ساير سازمان های حرفه ای مانند نظام پزشکی يا نظام مهندسان اعضای حرفه درباره خودشان تصميم می کيرند . دولت چرا اجازه نمی دهد برای يک جامعه حرفه ای حرفه ای ها تصميم بگيرند ؟»

برخی از دانشجويان دانشگاه تهران می گويند ناصر کاتوزيان و محمد آشوری، برخلاف نظر مثبتی که گروه علمی حقوق خصوصی و حقوق جزا به آنها داشته اند با حکم بازنشستگی يا انتظار برای بازنشستگی روبه رو شدند ؟
يکی از دانشجويان حقوق دانشگاه تهران با لحنی عصبی می پرسد : «عميد زنجانی با اينکه مشمول حکم بازنشستگی است هنوز حکم اش را دريافت نکرده است؟»

سوال دانشجوی دانشگاه تهران دامنه اش بارها به کنفرانس های مطبوعاتی خبرنگاران با مسوولان دانشگاهی هم رسيده است.

در ماه های پايانی سال ۸۶ که فرهاد رهبر به جای عميد زنجانی رياست دانشگاه را به عهده گرفته بود وزير علوم در حاشيه مراسم توديع و معارفه مديرانش گفت عميد زنجانی پس از کنار رفتن از رياست دانشگاه تهران بازنشسته نمی شود. بسياری از خبرنگاران آن روز را به ياد دارند؛ روزی که محمد مهدی زاهدی به همراه محافظانش از در سياه رنگ و شيشه ای تالار علامه امينی دانشگاه تهران می گذشت در پاسخ به سوال خبرنگاری که می پرسيد آيا آيت الله عميد با داشتن بيش از ۷۰ سال سن بازنشسته نخواهد شد؟ سری تکان داد و گفت: «شما سن ايشان را از کجا می دانيد؟ نه، ايشان همچنان در دانشگاه حضور دارند. استادان زيادی داريم که با وجود سن بالا بازنشسته نشده اند مثل داوری و شريعتمداری.»


چند نفر از دانشجويان دانشکده حقوق دانشگاه تهران درباره موضوع مهمی که همه شان را در اين سالها به خود مشغول کرده است، نظرات متفاوتی دارند.

يکی از آنها که دختر جوانی است با هيجان سخن می گويد: «برای من نشستن بر سر کلاس استادانی چون کاتوزيان و گلدوزيان و... افتخار بزرگی بود من فکر می کنم حتی ساعتی درس گرفتن از اين استادان به سال ها و ترم ها شاگردی استادان ديگر می ارزد.» اما دوست دانشجوی اين دختر جوان عقيده ديگری دارد: «من با اينکه برای اين استادان برجسته ارزش زيادی قائلم ولی گاه احساس می کنم آنها به دليل سن و سال و مشغوليت های زيادشان بهتر است جای شان را به استادان تازه نفس ديگری بدهند و خود به کار های ارزشمند ديگری بپردازند.»

در ميان استادانی که در سالهای عمر دولت نهم مشمول حکم بازنشستگی شده اند می توان نام کريم مجتهدی، محمدرضا شفيعی کدکنی، دکتر محسن جهانگيری و دکتر غلامحسين ابراهيمی دينانی استادان ادبيات دانشگاه تهران را ديد .
حسين بشيريه استاد علوم سياسی، ايرج گلدوزيان، ناصرکاتوزيان و عرفانی استادان قانون جزا، حقوق مدنی و قانون تجارت، دکتر گرجی استاد حقوق اسلامی، هادی سمتی استاد دانشکده حقوق و علوم سياسی، تجليل استاد دانشکده ادبيات، سيدحسين صفايی استاد دانشکده حقوق و دکتر داوری استاد فلسفه دانشگاه تهران نيز در اين سالها مشمول حکم بازنشستگی شده اند تعداد ديگری از استادان برجسته دانشگاه ها هم در اين سالها بازنشسته شده اند هرچند که اسامی دقيق همه شان اعلام نشده است.





















Copyright: gooya.com 2016