جمعه 8 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه شورای مرکزی جبهه ملی ايران درباره انتخابات: آيا در چنين اوضاع و احوالی می توانيم در انتخابات شرکت نمائيم؟

اين روزها که غوغای انتخابات فضای سياسی کشور ما را اشغال کرده است، ميهن ما روزهای بحرانی و ابهام آوری را ميگذراند و مترصد تغييرات اساسی در سياست حکومت است که هم اکنون نگران کننده و حساس شده است. هر چند به تکرار گفته ايم اوضاع کشور را از دو جهت بايد مورد مطالعه قرارداد و سرنوشت عمومی را در اين دو جهت ارزيابی کرد:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۱- اوضاع داخلی
پوشيده نيست که وضع داخلی ايران به اندازه ای درهم ريخته و نابسامان است که قلم را يارای تشريح وتوضيح آن نيست . حکومت جمهوری اسلامی ايران به حکم سيرت استبدادی، کشور را بر لب پرتگاه ورشکستگی، ناامنی، تجاوز خارجی، تحريم شديد و عصيان عمومی قرارداده و نه تنها اساسا در انديشه چاره گری و رهگشايی به سوی بهبود نيست بلکه روز به روز و ساعت به ساعت موجبات افزايش اين نگرانی ها، سردرگمی ها و نااميديها را برای ملت فراهم ميسازد. غير از ترفند و فريب و تحکيم پايه های فرمانروايی خويش به هيچ کاری نمی انديشد و به هيچ تحرک اصلاحی در شئون مختلف حياتی کشور تن درنمی دهد چنانکه کشتی حيات ملی در دريای طوفانی دستخوش امواج خودسری و لجاجت قرار گرفته و آينده هولناکی را در پيش نظر مجسم ميسازد.
اقتصاد متلاشی، تورم و فقر روزافزون، فساد اخلاق عمومی، ترويج دزدی و رانت خواری، افزايش اعتياد، رواج خشونت، ازدياد فحشا، بيکاری فزاينده، شياع بی دينی و بی اعتقادی، زوال تربيت اداری، محيط زيست مسموم و ترافيک سرسام آور و زندانی کردن جوانان به بهانه های گوناگون همه و همه دستاورد حاکميتی ست که مدت سی سال است بر کرسی قدرت تکيه زده و پيوسته از رجز خوانيهای توخالی و شعارهای بی محتوا دم ميزند. افزون بر اين گريزمغزها از کشور بر بی علاقگی به آثار تاريخی و باستانی و حتا تخريب آنها، ترويج اقتصاد دلالی، گداپروری، عدم امنيت قضائی، تضعيف قوه قضائيه و تعطيل پی درپی کارخانه ها از جمله پی آمدهای حکومتی ست که به نام مقدس دين محيط اجتماع و حيات روزانه ی مردم را مختل و بدين شيوه ی اندوهباردرآورده است .

۲- اوضاع خارجی
ازاين بابت هم سياست نابخردانه و بی کفايتی زمامداران، حيثيت و آبرويی برای ايرانيان باقی نگذاشته و شهروندان ايرانی را در انظار خارجيان بی اعتبار و مشکوک و نامعتمد ساخته است . سبکسری ها و دشمن تراشی های جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون به ويژه در چهارساله دولت نهم کشور ما را آماج دشمنی و تنفربسياری از سرزمينهای دور و نزديک ساخته و از نظرمعنوی حيثيت ما را بازيچه سبکسری و سوء سياست گردانيده است.
ستيزه گری مستمر با يک ابرقدرت جهانی و تحمل زيانهای فراوان درنتيجه مخاصمت ها و اخلالگريهای او و در برابر اين چالش بی هدف، ايجاد ارتباط با کشورهای آمريکای لاتين و باج ستانی دوستانه ی آنها و سرانجام اتلاف بيت المال با مددرسانی های مالی و تسليحاتی به کشورهايی که هيچ گاه منشاء فايده واثری برای ايران نبوده اند و نيز از دست دادن حقوق مسلم کشور در دريای مازندران وعدم توفيق به استفاده از خط لوله جيهان که قرار بود نفت آسيای مرکزی را از راه ايران به ترکيه و اروپا برساند، اينها همه نتايج ستيزه جويی با فدرت مداران است که جز انواع ضررهای کلان چيزی ببار نياورده است.
در اين سی سال هيچ يک ازدوره های رياست جمهوری جز کارنامه ای مخدوش و بی اعتبا ر چيزی از نحوه ی حکومت به دست نداده و هر يک در نامه اعمال خود نقطه های سياهی را دارا بوده اند که نهال اميد را از دلها برکنده اند. در نهايت در مدت چهار ساله دولت نهم موقعيت های استثنائی از لحاظ سرازير شدن سيل دلار از بابت عوايد نفت به کشور می توانست دوره شکوفايی برای ايران تدارک کند که برعکس اين دوره نکبت بارترين ادوار حکومت درايران به شمارآمده و ثروت سرشار ملی ميهن ما بجای حسن استفاده و ايجاد اقدامات سودآور به هدر رفته است.
اينک انتخاباتی جريان يافته است که به هيچ روی با انتخاب رياست جمهوری به معنای واقعی و صحيح و منطبق با دموکراسی حتا با قانون اساسی جمهوری اسلامی هم مطابقت ندارد زيرا کسی منتخب ملت قلمداد نخواهد شد. در ميان هفتاد ميليون جمعيت ايران تنها چهار تن برگزيده شورای نگهبا ن اند که اصلح از همگان تشخيص داده شده اند و چنان وانمود شده است که در يک ملت بزرگ ديرينه سال و با فرهنگ عظيم تنها و تنها چهار نفر شايسته حکومت کردن اند و اين مقام، محصور و محدود به اين نفرات است که يکی از آنها بايد زمام مقدرات هفتاد ميليون را رقم زند.
اين نامزدها که امروز سخنان فريبنده در وعده دادن و انتقاد کردن از ارزشهای حکومت حاضر بر زبان می رانند، از اوضاعی بدگوئی ميکنند که خود در جای جای آن شرکت داشته و برای يک بارهم اشاره به کاستی ها و کجرويهای بارز نکرده اند. اينان نه تنها زبان از اعتراض بسته بوده اند بلکه در کنار حاکميت انحرافات را صحه گذاشته و تائيد کرده اند. با اين توجه معلوم است که سخنانشان هرگز حاکی از اعتقادات قلبی نيست تنها دانه افشانی و دام گستری برای موفقيت در انتخابات است.
باری اکنون هموطنان ارجمند از جبهه ملی ايران درباره انتخابات و اين که به چه کس بايد رای داد پرسشهائی ميکنند و نظر مارا درباره آن خواستارند، پاسخ مااين است که:
با وضع خجلت آوری که مورد اشاره قرار گرفت در اين زمينه چه می توان گفت؟ اگر اين نامزدها را شما انتخاب کرده ايد به هر کدام می توانيد رای بدهيد واگر انتخاب شما نيست خود به رهنمائی خرد بايد نيک بينديشيد و با عبرت گرفتن از گذشته ها به هر چه مصلحت ميدانيد عمل نمائيد. آيا در چنين اوضاع و احوالی ميتوان در انتخابات شرکت نمود؟
همين قدر ميگوئيم که وضع موجود و چارچوبی که فراروی ماست نگران کننده و مخاطره آميز است و برای تغيير آن خردمندانه بايد گام برداشت و خيرخواهانه بايد عمل کرد .

از طرف شورای مرکزی جبهه ملی ايران - اديب برومند
تهران پنجم خرداد ۱۳۸۸





















Copyright: gooya.com 2016