یکشنبه 21 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از شور و شوق تا شگفتی: پوشش رسانه های غربی از انتخابات ریاست جمهوری دهم، مجید محمدی

مطبوعات غربی در چند هفته ی اخیر دو مرحله را در گزارش وقایع ایران تجربه کردند. در مرحله ی اول یعنی فضای پیش از انتخابات با روی باز حکومت مواجه شدند و آزادانه به گزارش رویدادها پرداختند. در این مرحله آنچه در رسانه های غربی مشاهده شد شور و شوق مردم بود برای شرکت در انتخابات و این که این بار عموم مردم می خواهند علی رغم نظارت استصوابی در انتخابات شرکت کنند و تحریم از سوی عموم نیروهای مخالف کنار گذاشته شده بود. حکومت نیز در پی آن بود که نمایشی از شرکت مردم در انتخابات را در برابر چشم جهانیان به اجرا در بیاورند تا بتوانند رژیم را از حیث تهدیدات ناشی از پی گیری برنامه‌ی اتمی و گرایش های صد غربی بیمه کنند.

آنجه در رسانه های غربی در این مدت دیده و شنیده می شد آن بود که اولا مردم ایران و باورها و فرهنگ و سبک‌های زندگی آنان را نمی توان به رژیم اسلامی و اخمدی نژاد تقلیل داد. ثانیا علی ر؛م تبلیغات صد غربی دستگاه های رسانه ای رژیم، مردم ایران نگاهی واقع بینانه نسبت به غرب دارند. و ثالثا بواسطه‌ی امید به تغییر در دوره‌ی انتخابات نسبت به آینده نیز کاملا بد بین نیستند و در جارجوب محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی تلاش می کنند راه برون رفتی پیدا کنند. تا اینجای کار هیج شکایتی از سوی حکومت و دولت ایران در مورد رسانه های غربی مشاهده نمی شد و این رسانه‌ها هدایت شده توسط صهیونیسم و استکبار جهانی تلقی نمی شدند. همچنین هیچ نکته‌ای از سوی مقامات ایران در این باب گفته نشد که دولت های غربی می خواهند از طریق رسانه ها در امور داخلی ایران دخالت کنند.

هنگامی که نتایج به سرعت و به روشی غیر معمول اعلام شد و نامزدهای رقیب احمدی نژاد و عموم مردم، از جمله برخی از نیروهای اقتدارگرا شوکه شدند، و نامزدها تقلب گسترده را اعلام کردند و مردم برای اعتراض به نحو خودجوش به خیابان ها ریختند ورق برگشت و رسانه های خارجی در چشم حاکمان نظام به سرعت به پایگاه و عوامل دشمن مبدل شدند.

دولت ایران می خواست به غربیان بنمایاند که حدود 39 میلیون شرکت کننده در انتخابات به نظام رای داده‌اند و امدی نژاد حتی بیشتر از خاتمی رای آورده است اما حضور حدود سه میلیون معترض در خیابان های تهران در رزو دوشنبه 25 خرداد 1388 (بنا به گزارش محمد باقر قالیباف که خود از اردوگاه اقتدارگرایان است) واقعیت دیگری را بیان می کرد که در گزارش های رسانه‌ا‌های خارجی بخوبی منعکس می شد. خبرنگاران خارجی شگفت زده از تحولات در این مرحله در یکی دور روز اول توانستند گوشه‌ای از اعتراضات را گزارش کنند اما دولت سریعا آنها را زمین گیر کرد: از گروهی خواسته شد که کشور را ترک کنند و گروهی دیگر که هنوز ویزایشان اعتبار داشت مجبور شدند در اتاق هتل یا دفتر خود بمانند. آنها همچنین مواجه بودند با بازداشت های گسترده‌ی فعالان سیاسی و روزنامه نگاران، اختلال در تلفن همراه، توقف سیستم ارسال پیامک، کند شدن انیترنت علاوه بر سرکوب و کشته شدن معترضان در خیابان‌ها.

در این مرحله روایت رسانه های غربی کاملا تغییر کرد و حتی پس از خروج خبرنگارانشان با اتکا بر پیام های شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و توئیتر یا ویدئوهای گذاشته شده در یوتیوب به خبررسانی خود از این رویدادهای مهیج ادامه دادند. در این مرحله، رسانه‌های غربی علی رغم عدم امکان صحت سنجی اخباری که از ایران می رسید مجبور بودند به نیاز شدید بازار برای کسب اطلاع پاسخ دهند. تجربه نشان داد که شهروند- خبرنکاران ایرانی در عموم موارد قابل وثوق بودند و از این جهت مشکلی برای رسانه‌های غربی ایجاد نکردند.

در این مرحله همجنین رویکرد حکومت و دولت نسبت به رسانه‌های غربی کاملا تغییر یافت. حکومت در مواجهه با گزارش‌های این رسانه‌ها در برابر گزارش رسمی رسانه‌های دولتی که کشور را در حال جشن و سرور برای پیروزی احمدی نژاد نشان می داد تظاهرات را نه خود جوش و نه خانگی بلکه سازمان دهی شده از سوی بیگانگان با استفاده از رسانه ها بالاخص رسانه های فارسی زبان در اروپا و امریکا معرفی کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


علی رغم این اتهامات، رسانه های غربی در نشانه روی انگشت به سوی تصمیم گیر اصلی و مسئول مستقیم تقلب در انتخابات و سرکوب اعتراضات عمومی پس از آن یعنی خامنه ای بسیار کند بودند. حتی رسانه‌ی فراسی زبانی مثل تلویزیون فارسی زبان بی بی سی تنها پس از یک هفته، هنگامی که خامنه‌ای در نماز جمعه مردم را به کشتار و سرکوب تهدید کرد به نقش وی در این ماجرا تا حد محدودی پرداختند. خامنه‌ای که قدرت مطلقه را در کشور در اختیار دارد اما پاسخگو و مسئول در برابر مردم نیست همان طور که در داخل مورد پرسش قرار نمی گیرد در رسانه های خارجی نیز از این جهت مورد توجه قرار نمی گیرد.

در شرایطی که رسانه های داخلی غیر حکومتی کاملا فلج شدند – روزنامه‌ها یا بسته شده یا مطالبشان در چاپخانه تغییر داده می شد، وب سایت ها غیر قابل دسترش شدند، و دفاتر روزنامه ها مورد تهدید واقع شدند – و رسانه‌های فارسی مستقر در خارج از کشور قیلتر شده یا روی سیگنتال آنها پارازیت فرستاده می شد، تنها این رسانه های خارجی بودند که می توانستند صدای بخش محذوف جامعه‌ی ایران را به جامعه‌ی جهانی و نیز داخل کشور منعکس سازند. این رسانه‌ها که شکننده‌ی انحصار رسانه ای داخل کشور هستند توانستند موج اعتراضی داخل و انعکاس آن در میان ایرانیان خارج کشور را بخوبی منعکس کنند در عین آنکه از ایفای نقش بازیگر و تهییج کننده برای تداوم اعتراضات پرهیز کردند. اما از نگاه حاکمان ایرانی که رسانه به دستگاه تبلیغاتی تقلیل می یابد اگر رسانه ‌های خارجی برای حکومت ایران تبلیغ نمی کند بنابر این مبلغ "دشمن" است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016