یکشنبه 11 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خيزش ۱۳۸۸، بخش سوم: کهنه ثروتمندان و نوثروتمندان روياروی هم، بهروز آرمان

بهروز آرمان
رفسنجانی و احمدی نژاد پشتيبان دو مدل معاملاتی هستند. يکی ثروت مداری کهنه را نمايندگی می کند، ديگری منافع نوثروتمندانِ سپاه پاسداران را که در سال های کنونی، همپا با روحانيون حکومتی يک امپراطوری اقتصادی برپا کرده اند، به پشتيبانی می گيرد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


[email protected]

در بخش نخستِ اين نوشتار به پاره ای از ريشه های تاريخی "خيزش ۱۳۸۸" و همسانی های آن با انقلاب مشروطه و بويژه نقش "پائينی" ها در آن پرداختم. در بخش دوم، روند رويدادها، آرايش نيروهای سياسی و اجتماعی، و نيز کنش ها و واکنش های "بالايی ها" و "پايينی ها" پيش از خيزش را، برش داديم. در اين ارزيابی، لايه های اجتماعی، نهادهای پيوسته به آنان، و انگيزه های اقتصادی تنش های سياسی در "بالا" را، به ارزيابی می سپريم.

بخش سوم
"لازم می دانم ابتدا از مردم ايران عذرخواهی کنم ... پيش از همه اذعان می کنم که بسياری از شما پيشتر و دقيق تر می دانستيد که چه خواهد شد و متوجه شده بوديد، همان گاه که می پرسيديد «چه تضمينی برای آرای ما وجود دارد»، يا زمانی که می گفتيد «نتيجه ی انتخابات معلوم است و شما آب در هاون می کوبيد." با اين همه می خواهم بگويم از کرده ی خود پشيمان نيستم ... ما برای تغيير آمده بوديم، گرچه نيروهای غيبی و ظاهری مانع تغيير در قوه مجريه شدند. با اين همه فراتر از اين، تغييری در شرايط کشور و روحيات جامعه و آگاهی مردم بيش از آنچه تصور می شد، صورت گرفت و اذعان می کنم که اين تغيير به مراتب فراتر از تصميم من بود."
بيانيه مهدی کروبی، نه خرداد هشتاد و هشت

اين بخش از بيانيه ی مهدی کروبی، راديکال ترين نامزد دهمين دوره ی انتخابات رياست جمهوری، روشنگر دو نکته ی برجسته است که با انگيزه هایِ خيزشِ کنونی پيوندی نزديک دارند: نخست، نقش آگاهانه و خواست-گرايانه ی مردم، و دوم، دگرديسی در موزاييک سياسی و همراهی بخشی از نيروهای اصلاح طلب با توده ها برای "تغيير" در سامانه ی "ولايی".
در همگامیِ گروهی از "بالايی ها" با مردم ، گذشته از فشار "پائينی ها"، عواملی نقش داشتند چون، ژرفش بحران ساختاری در "نظام" پس از توان گيری اقتصادی سپاهيان و روحانيون حکومتی (يا "قفل شدن نظام")، ناخرسندی روزافزون گروهی از نيروها در اوج کانون های زمامداری و يکان های دولتی و نيمه دولتی و خصوصی، شکاف ميان "بالايی ها" پيرامون چگونگی برون رفت از بحران و تعيين "سهم" در سامانه ی اسلامی، و نيز کوشش اصلاح طلبانِ راستين برای پيش بردِ ديدگاه های خود زير تاثير جنبشِ برنامه-گرایِ توده ای.
برآيندِ ناگزيرِ اين کنش ها و دگرگونی ها، چيزی نبود جز تنش های روزافزون ميان لايه های اجتماعی، مانند بازاريان و روحانيون و سپاهيان و سرمايه دارانِ کم و بيش غيربازاری-بوروکرات از يک سو، و نهادها و سازمان ها و حزب های برآمده از آنان يا نزديک به آنان از سوی ديگر. مناظره های تلويزيونی نامزدهای رياست جمهوری و نامه ی رفسنجانی به "ولی فقيه" در آستانه ی انتخابات و اخطار وی برای "سرِ چشمه گرفتن"، اين درگير های درونی در بالاترين رده های زمامداری را آشکارتر نمود.

دو مدل بازرگانی در برابر هم
نبرد در سامانه ی نظامی-دين سالار و بازاری، بويژه ميان دو نيروی توانمند اقتصادی، جريان داشت، نخست، بخشی از سرمايه داران بوروکراتيک-نفتی و بازاری به نمايندگی آشکار و نهانِ "رفسنجانی" (يا پراگماتيست ها)، و دوم، رده های بالای سپاهيان و روحانيون دولتی به نمايندگی احمدی نژاد (يا تندروان).
نشريه آلمانی "تاتس" پس از انتخابات کنونی، پيرامون اين تنش ها به درستی نوشت، "رفسنجانی و احمدی نژاد پشتيبان دو مدل معاملاتی هستند. يکی ثروت مداری کهنه را نمايندگی می کند، ديگری منافع نوثروتمندانِ سپاه پاسداران را که در سال های کنونی، همپا با روحانيون حکومتی يک امپراطوری اقتصادی برپا کرده اند، به پشتيبانی می گيرد ... او (رفسنجانی) با دارايی تخمينی يک ميليارد يورو، داراترين مرد کشور شناخته می شود. پايه ی قدرت او بر لايه ی تجاریِ بازاريان استوار است."
فعاليت گروهِ نخست، بويژه در مجمع تشخيص مصلحت نظام خود می نمود. بيشتر نامزدهای رياست جمهوری که تاکنون از دالان شورای نگهبان گذشته اند، در اين مجمع عضويت داشته اند. رفسنجانی که در کنارِ اداره ی مجمع، رئيس منتخب مجلس خبرگان نيز بود، به گفته ی نهضت آزادی، "کرسی مهمترين «نهاد حکومتی» در نظام جمهوری اسلامی" را در اختيار داشت.
در زمينه ی توان گيریِ مالیِ نهادهای نظامی هم، روزنامه ی فيگارو چندی پيش از انتخابات، از افزايش شمار پاسدارانی که به تجارت روی آورده اند، سخن راند. از آن ميان، دامنه ی فعاليت های ‏قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا، به عنوان امپراطوری پاسداران، از بانکداری و توريسم تا تلفن همراه را شامل می شد. اين گردان نظامی-اقتصادی، بيش از دويست پروژه ی صنعتیِ در حالِ ساخت را در دست گرفته بود. هم چنين به اين تعداد می شد نزديک به هزار پروژه ی تکميل شده در آغاز دهه ی نود ميلادی را افزود. اين "نهاد معاف از ماليات" به حوزه استراتژيک نفت و گاز، که پيشتر در حوزه ی فعاليت گروه رفسنجانی قرار داشت نيز، وارد شده بود.
پيرامون "امپراطوری اقتصادی» روحانيون حکومتی هم، می توان برای نمونه به داده های عباس پاليزدار و مجله فوربس درباره ی ناصر واعظ طبسی به عنوان صحنه گردان فعاليت های آستان قدس، اشاره کرد. اين نهاد در دهه ی نود ميلادی، صدها ميليارد دلار از اموال بنياد رضوی را در بخش های سودآوری چون پروژه ی سرخس و خط آهن ايران-ترکمنستان، بزرگراه های جديد، يک فرودگاه بين المللی، و همچنين چندين هتل و ساختمان اداری تزريق کرده بود. روحانيون پس از انقلاب بهمن، نه تنها به پهنه های سنتی خويش چون دادگستری و آموزش و امور بازاری و موقوفه ای چيره شدند، بلکه بويژه با ياری و همدستی سپاهيان و بازاريان، مهمترين گلوگاه های اقتصادی و صندلی های زمامداری را زير کنترل خود گرفتند.
فعاليت گروه دوم يا تندروان (نظاميان و روحانيون حکومتی)، در در رده هایِ بالایِ نهادهايی چون بيت رهبری، سپاه پاسداران، بنيادها، موقوفه ها و قوه قضائيه، رخ می نمود. در سال های گذشته، پهنه ی عمل روحانيون دولتی و بويژه پاسداران، به زيان گروه نخست (پراگماتيست ها) افزايش چشمگيری يافت. انگيزه ی همراهیِ مشروطِ پراگماتيست ها از اصلاح طلبان، يا بهره گيری "ابزاری" از آنان را، می توان بويژه از اين چشم انداز به ارزيابی کشيد. در اين راستا، انتخابات رياست جمهوری امکانی بود برای سرمايه گذاری های کلان در «بخت آزمايی مجدد» (به گفته ی رييس اتاق بازرگانی) و بهره برداری از "رانت های دولتی" و کوشش برای تامين خواست های دو گروه توانمند زمامداری.
آماج بازاری ها از سرمايه گذاری های پنهان و آشکارِ انتخاباتی، عبارت بود از استفاده از "انتخابات پرشور" و دستگاه دولتیِ برخاسته از آن، برای ورود هر چه بيشتر کالا، بدون نگرانی از تحريم ها. بيهوده نبود که رئيس اتاق بازرگانی پيش از انتخابات با پرچم بخش‌خصوصی با «مقامات سياست خارجه کشور» هم ارتباط برقرار کرده بود تا لزوم تحريم‌شکنی را به آنها يادآوری کند. افزايش هزينه ی بخش خصوصی در نتيجه ی تحريم ها، اتاق بازرگانی را به در پيش گرفتن چنين راهکارهايی واميداشت. بازاريان بنا به گرايش تاريخی خويش برای رسيدن به "بازار خود"، ميان دو گروهِ تندروان و پراگماتيست ها در نوسان بودند. در پیِ چيرگی عرب ها و مغول ها، بازاريان نخستين گروهی بودند که با زمامداران نوين "بيعت" کردند و با آنان هم کاسه شدند.

سهم خواهی بر پايه ی رانت نفت
اين نوسان ها تنها در ميان بازاريان ديده نمی شد، بلکه در درون ديگر گروه ها نيز کم و بيش نگريستنی بود. انگيزه ی آن را می توان از جمله، به نقش نفت در فرايندهای اقتصادی-اجتماعی پيوند داد. در اين زمينه گفته های يکی از کارشناسانِ نزديک به اصلاح طلبان، پيرامون "عقلانيت نفنی" و "سهم خواهی بر اساس رانت نفت"، تا حدودی راه گشاست. در ادوارنيوز می خوانيم: " در نگاه به جناح حاکم و ارزيابی رفتارهای آن بايد به اين نکته توجه داشت که در دولتی که وابستگی تام به نفت دارد، جهت دهنده ی اصلی به قدرت، گروهی است که سهم بزرگتری از منافع نفتی را در اختيار خواهد داشت. بنابراين، محور اصلی فعاليت سياسی در يک دولت نفتی، نصيب بردن از رانت نفت است ... وقتی تمام امور بر اساس محور رانت و سهم خواهی شکل گرفت، ديگر نمی توان تشخيص داد که چه افرادی با هم رفيق هستند و منافع مشترک دارند. چرا که سهم خواهان هم، همانند دزدان، همه با هم دعوا دارند."
به ديگر سخن، مافيای نفتی-سنتی يا "کهنه ثروتمندان" به رهبری گروه رفسنجانی که از آغاز انقلاب از اين "رانت ها" بيشتر بهره برده اند (وی نخستين فرستاده ی خمينی به مناطق نفتی جنوب در کوران انقلاب بود)، و "نوثروتمندانِ" پاسدار و غيرپاسدار که از راه هايی چون بنيادها و قرارگاه خاتم االانبيا به چاه های نفتی نقب زده اند، "همانند دزدان" به جان هم افتاده بودند. پيش از انتخابات، دو خبر پيرامونِ اختصاصِ بخشی از درآمد نفت به مجمع تشخيص مصلحت نظام، و نيز ورود هرچه بيشتر بنياد مستضعفان و سپاه پاسداران به داد و ستدهای نفتی، گوشه های کوچکی از اين جدال های جنجالی در بالای هرم زمامداری، ميان روحانيون و پاسداران و بازاريان و بوروکرات ها را،آشکارتر نمود.
تازه ترين گزارش ها درباره ی گزينش وزيران در کابينه ی تازه ی احمدی نژاد را، بايد در چارچوب همين فرايند به ارزيابی سپرد. وزير پيشنهادی نفت، يکی از کليدی ترين پست های دولت دهم، کسی نيست جز فرمانده قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران. با اين گزينش می توان چشم به راهِ گسترش نفوذ سپاه و بنيادها و بيت رهبری در پروژه های راهبردی و امکانات بازرگانی-صنعتی، بويژه در صنايع نفت و گاز و پتروشيمی بود. بدين گونه، ناخرسندیِ گسترده ی پراگماتيست ها و اصلاح طلبان حکومتی از کودتای پنهان در سال ۱۳۸۴، کودتای نيمه پنهان در سال ۱۳۸۸، و نيز امکان کودتای آشکار در آينده، قابل درک است.
در اين ميان، بخشی از اصلاح طلبان ساختارشکن، در کنار توده ها، و کم و بيش بيرون از اين جدال "کوسه" ها (به گفته ی نشريه آلمانی تاتس)، بخش کوچکی از آماج های ملی و دمکراتيک انقلاب مشروطه را پی می گرفتند. اگر در گذشته "بالايی ها" بودند که از توده ها "ابزاری" بهره می گرفتند، اين بار، بيشتر "پائينی ها" بودند که برای پياده کردن خواست های خود، از شکاف "بالايی ها"، "ابزاری" سود می بردند.

در کوران خيزش کنونی و در حالی که پيرامون آينده ی دگرگونی ها -به دليل "پريشانی" و ناروشنی در ديدگاه هایِ پاره ای از گردانندگان جنبش اصلاحات و اپوزيسيون ايران- نمی توان پيش بينی قاطعی کرد، و با آرزوی آنکه، پشت پرده ی اين روزگار ،"چمنزار" توده ها نهان باشد، اين بخش از ارزيابی را به پايان می بريم.

پشت اين پرده چه پنهان و چه حال ست به آفاق
دشت زردی ست که هم رنگ پريشانی ماست؟
بام برفی
کوه ابری
باغ برگی ز تمنای جهان؟
در پی پرسش من
خنده زد مست و رها، "پرده گشای"
و چه من شسته شدم.

درد بی ناله نهفت
شوق با شعله شکفت
بام هر پرده و پرگار بسفت.

چهره برداشت کران
روی بنمود چمنزار زمان.

(اين نوشتار ادامه دارد)

دکتر بهروز آرمان
www.b-arman.com

خيزش ۱۳۸۸، بخش دوم آرايش نيروها:
http://www.b-arman.com/html/khizesh_2.html
خيزش ۱۳۸۸، بخش يکم خامی های تهرانيان:
http://www.b-arman.com/html/khizesh_1.html
کنکاشی در دگرگونی های روبنايی و زير بنايی نوين:
http://www.b-arman.com/html/g__penhan.html
نگاهی به تاريخ پانصد سال گذشته و ويژگی های آن
http://www.b-arman.com/html/t-part_3.html
"رگبار مسلسل برای چه":
http://www.b-arman.com/html/ragbar.html
درباره عوامل بازدارنده ی رشد در سامانه ی کنونی و از آن ميان "بنيادها":
http://www.b-arman.com/html/bonyad.html
پيرامون نقش نفت در فرايندهای اقتصادی و اجتماعی و سياست های منطقه ای:
http://www.b-arman.com/html/a-naft.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016