چهارشنبه 28 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پیام انجمن زنان ایرانی - کلن در تظاهرات تدارک دیده از سوی زنان فمینیست و آزادیخواه ایرانی در کلن به حمایت از مبارزات اخیر مردم ایران

با ياد همه آنان که برای ساختن جامعه ای عادلانه جان باختند.
با ياد زنان ايرانی که سرسختانه بر حضور خود پا فشردند. آنان که سر فرود نياوردند٬ نه گفتند و برای تغيير مبارزه کردند.


به شهادت همه اخبار رسيده از ايران, زنان امروز در صف مقدم دادخواهی جای گرفته اند. حضوری چنان گسترده و در بر گيرنده نسل های متفاوت نمی تواند در اين چند هفته شکل گرفته باشد. اين حضور حکايت از مبارزه ای پيگيرانه دارد. تلاشی به درازای عمر حاکميت جمهوری اسلامی. آنان که انقلاب سال ۷۹ ايران را دنبال کرده اند- و ما اعضايی از انجمن که آن را خود تجربه کرده ايم- به خوبی می دانند که قوانين مربوط به زنان اولين قوانينی بود که در بحبوحه انقلاب از سوی تازه به قدرت رسيدگان وضع گرديد و با تسلط حاکميت اسلامی رسما آپارتايد جنسی در ايران برقرار شد. اولين زنگ هشدار نيز در همان اولين ماه پس از انقلاب٬ در ۸ مارس ۷۹ در تظاهرات جسورانه زنان به مناسبت روز زن٬ به صدا در آمد. هر چند در هياهوی وعده های حاکميت جديد و نا بخردی نيروهای به نام مترقی شنيده نشد و بی پشتوانه ماند. کشيدن ديوار جدايی جنسی در جامعه و محروم کردن زنان از بيشترين امکانات خدماتی موجود، وضع قوانين ضد زن بر اساس عقب مانده ترين لايه های فکری جامعه و تبليغ و گسترش آن، با سرکوب شديد زنان آزاديخواه به نام" فريب خوردگان غرب" و يا" بی دينان کمونيست" همراه بود٬ تحميل حجاب با شعار "يا روسری يا توسری" و پاشيدن اسيد و دوختن روسری با پونز بر پيشانی دختران جوان می بايست پايه های لازمه اعمال سياست آپارتايد را فراهم می آورد. ولی زنان ايران نشان دادند که عکس العمل در مقابل سرکوب لزوما تسليم نيست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


زنان در ايران بيشترين صدمات را از حاکميت جمهوری اسلامی ديده اند. بيشترين آسيب ها را کشيده اند و بيشترين رنج را در اين مبارزات برده اند. زنان و دخترانی که در مبارزات مستقيم سياسی و اجتماعی درگير شده، جان باختند، زندان های رژيم اسلامی را تجربه کردند، مجبور به ترک وطن شدند، يا آينده شان را از دست دادند. مادرانی که ساقه گلهای به جان کشته و به جان آب داده شان را در برابرشان پرپر کردند. دختران و زنان جوانی که به نام زنان و فرزندان"شهدا" و يا " جنگزدگان" مورد سوء استفاده های جنسی نهادهای رنگارنگ دولتی همچون بنياد شهيد قرارگرفتند. زنانی که در بيداد گاه های رژيم برای رهانيدن خود از مناسبات خشونت بار خانگی و يا گرفتن کودک خود توسط حاکمين شرع و پاسداران دولت دين، مورد سوء استفاده های جنسی قرارگرفتند. نونهالانی که زير فشار قوانين و سربرآوردن سنت های عقب مانده در ميان خانواده ها، خانه و کاشانه را رها کردند و راه رهايی را در خيابان ها جستند، دخترکان شهرستانی که خود را به آتش کشيدند. به راستی ما چند نسل قربانی داده ايم؟ اين فنر فشرده شده به حق رها شده است.
اين بار نيز آنسوی اين سکه مقاومت قربانی دادن است. ولی ديگر به سکوت نمی گذرد.
ندا صالحی آقا سلطان ۲۷ ساله،ترانه موسوی ۲۸ ساله٬ پريسا کلی ۲۵ ساله٬ فهيمه سلحشور ۲۵ ساله٬ فاطمه رجب پور ۳۸ ساله٬ سرور برومند ۵۸ ساله٬ مبينا احترامی٬ فاطمه براتی٬ تينا سودی٬ مريم مهر آذين٬ ندا اسدی٬ نام زنان جان باخته ايست که تاکنون منتشرگرديده اند. و بسيار بيشتر مادرانی هستند که به سوگ دلبندان خود نشسته اند. عدم وجود سازمان ها و تشکل های مستقل امکان درز و ثبت نام بسياری از کشته شدگان و يا زخمی ها و همچنين دستگيری های گسترده اخير را محدودتر کرده است. هر چند تلاش می شود از طريق تلفن و اينترنت اين اطلاعات منتشر و جمع آوری شود.
اگر خانواده هايی در سالهای ۸۰ /۸۱ از سوی بيشرمان حاکم پس از اعدام دختر نوجوانشان جعبه شيرينی دريافت می کردند که به دخترشان شب قبل از اعدام تجاوز کرده اند تا مبادا به بهشت برود و نمی توانستند دردشان را به کسی بازگو کنند٬ اگر زمانی خانواده زهرا بنی يعقوب, دکتر جوان, مردد بود نام دخترش را بلندبگويد تا مبادا پاکی دختر جوانشان در زندان همدان به زير سوال برده شود. اکنون جامعه به اين آگاهی رسيده است تا دختران و فرزندان خود را با سربلندی مورد حمايت قراردهد و فرياد شرم بر متجاوز برآورد.
حضور فعال زنان در اين مبارزات مهر خود را در شيوه های مبارزه، در دوری از اعمال خشونت و تهييج کور زده است اما متاسفانه کماکان در شعار ها نقش زنان بيرنگ است. نگذاريم تجربه انقلاب ۷۹ تکرار شود. هيچ تعيير جدی در وضعيت جامعه بلاديده ايران صورت نخواهدگرفت مگر آنکه قوانين نوشته و نانوشته ضد زن تغيير يابد. ومبارزه سی ساله زنان نشان داده است تا زمانی که سايه "الهی" بر قوانين ايران سايه افکنده است نمی توان تغييری در قوانين ضد زن ايران انتظار داشت. جدايی دين از دولت حداقل خواست زنان است.
ما انجمن زنان ايرانی آلمانی کلن همدردی عميق خود را با خواهران عزيز از دست داده خود در ايران ابراز ميداريم. ما تلاش خواهيم کرد تا افکار مترقی جامعه بين المللی را با مشکلات٬ مبارزات و مطالبات زنان ايران آشنا کنيم و حمايت انان را برای پشتيبانی و همراهی با مبارزات زنان در ايران جلب کنيم.

با اميد به فردايی ديگرگونه

انجمن زنان ايرانی – آلمانی کلن
۱۲.آگوست ۲۰۰۹

[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016