سه شنبه 3 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کيفرخواست سردرگم، اعترافات بريده بريده، ادعاهای بی‌مدرک، برداشت "موج سبز آزادی" از دادگاه امروز

در نمايش چهارم، گاليله هم اعتراف کرد

صبح امروز چهارمين قسمت از سريال خسته کننده‌ی اعتراف‌گيری از اصلاح طلبان برگزار شد. در تصاويری که از اين دادگاه نمايشی در صداوسيما پخش شد، حجاريان روی صندلی رديف اول نشانده شده و بلندگويی جلوی او قرار دارد تا خواندن اعترافاتش را به ديگری واگذار کند. در اين جلسه همچنين اعترافات مضحکی از قول حجاريان خوانده شد که جمله جمله‌ی آن، دروغين بودنش را فرياد می‌زند. کيفرخواست نيز در اين جلسه ناگهان ريل عوض کرد و به جای افراد، لبه‌ی اتهامات به سوی دو حزب نشانه رفت؛ بدون اينکه چنين اتهاماتی پيش از اين مطرح بوده باشد.

- طنزآميزترين قسمت آغازين دادگاه، سخنان قاضی دست‌نشانده بود که از متهمان می‌خواست: در اظهارات خود هنگام محاکمه خلاف حقيقت وجدان، ادب و قوانين سخن نگفته و از اشاره به اسامی کسانی که نامشان در پرونده آنها درج نشده خودداری کنند و در صورت لزوم اين کار را در يک جلسه غيرعلنی و يا در قالب لايحه اظهارات خود را ارائه دهند. اين در حالی بود که در جلسات قبلی دادگاه نمايشی، زندانيان ديگر بارها وادار به نام بردن از افراد غايب در دادگاه شدند و آقای به اصطلاح قاضی نيز سکوت کرد و خنديد، اما حال که نوبت به سران اصلاح طلبان رسيد، به آنها اخطار قانونی می‌داد. قاضی اما با ترس و هنوز خبری نشده، زندانيان را تهديد کرد که در صورت بر هم زدن نظم دادگاه! (بخوانيد اعتراض به دادگاه نمايشی) از يک تا پنج روز بازداشت می‌شوند. جالب است او کسانی را تهديد می‌کرد که اکثرا برای بيش از دو ماه در بازداشت بودند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


- خبرگزاری فارس رأس ساعت ۱۱:۱۲ متن کامل! کيفرخواست را منتشر کرد تا اين بار همانند بارهای قبلی، با انتشار متن کيفرخواست در لحظات بعد از قرائت آن، دست خود را رو کند و نشان دهد که اين خبرگزاری تا چه حد با محفل کودتاچيان مرتبط است که حتی متن کامل را هم از قبل در اختيار دارد.

- اين بار هم نويسندگان کيفرخواست ادعاهای قبلی خود در روزنامه‌های جوان و کيهان و ايران مبنی بر ارتباط ستاد قيطريه با ايستگاه پخش تلويزيونی بی‌بی‌سی را تکرار کردند، اما باز هم حتی يک سند و مدرک يا حتی نشانه و حدسی غير از ادعای کلی در اين باره مطرح نکردند.

- کيفرخواست مضحک دادگاه چهارم برای اولين بار ادعا کرده که مهاجمان عصر روز انتخابات به ستاد قيطريه، عوامل ناجا بوده‌اند؛ عواملی که ماموران امنيتی بعدی، آنها را مجرم خواندند و عليه آنها صورتجلسه تهيه کردند و مطبوعات وابسته به کودتا نيز در ابتدا از آنها با عنوان عوامل خودسر و مشکوک ياد کردند. حال بايد ديد آنها چه مأمورانی بودند که نه حکم داشتند و نه کارت شناسايی!

- ظاهرا بانيان دادگاه نمايشی اصلا نيازی به اين نمی‌بينند که ابتدا متهم را مشخص کنند و سپس از اتهام سخن بگويند. لااقل در چهار جلسه اخير، دادگاه بارها متهم عوض کرده و اين بار موضوع از افراد فراتر رفت و حزب مشارکت مستقيما متهم شد. جالب است که کودتاچيان بانی دادگاه حتی نيازی نمی‌بينند که لااقل چند ساعتی قبل از دادگاه، خبر دهند که چه کسی قرار است در آن متهم شود!

- تقريبا همه يا لااقل اکثر اظهاراتی که از زندانيان نقل شده، جملات بی‌سر و ته و بريده‌ای است که واقعا معلوم نيست با چه مقدمه و برای چه نتيجه‌ای گفته شده و در واقع می‌توان گفت اکثر آنها نياز به بگير و ببند نداشت و سخنانی بود که بيرون از زندان هم مطرح بود. بحث‌های درون حزبی، اختلاف نظر درباره برخی متن‌ها و مواضع و تحليل‌های متفاوت از اتفاقات سياسی، فقط برای کسانی می‌تواند عجيب باشد که به اطاعت و بله قربان عادت کرده‌اند، کسانی همچون نويسندگان کيفرخواست دادگاه نمايشی.

- حجاريان هم اعتراف کرد. جملات زيبا و تاريخی کيفرخواست از قول حجاريان مبنی بر اينکه «اينکه ظرفيت نظام محدود است اشتباه است ،اصطلاح ديکتاتوری ليبرال غلط است ،توتاليتريسم در ايران منتفی است.الفاظی نظير تماميت خواه، توتاليتاريسم و سلطانيسم برای ايران اشتباه است» همه‌ی نشانه‌های يک اعتراف کاملا خودخواسته! و بی‌ارتباط با خلصی از فشارهای بازجويان را به همراه دارد.

- جالب است که کيفرخواست در موارد متعددی صرفا به شنودهای ستاد قيطريه، دفتر حزب مشارکت و جلسات حزبی متکی است و يکی نيست که به نماينده دادستان بياموزد اين شنودها هيچ اعتبار قانونی ندارد. خيلی که می‌خواهند به شنودها اعتبار بدهند، می‌گويند: «طبق گزارش های موثق منابع اطلاعاتی از جلسات محفلی اعضاء اصلی سازمان»!

- بعضی قسمت‌های کيفرخواست انصافا بسيار زيبا نوشته شده است. آنها که دکتر بشيريه «يک فرد لائيک آمريکا نشين» توصيف می‌شود و يا اين جمله: «آقای تاجبخش چند روز پيش به کارشناس پرونده خود اظهار می دارد من تا به حال کلمه الله را بر زبانم جاری نکرده بودم و از گفتن اين کلمه احساس عجيبی برای من دست می دهد، آنگاه با ابراز علاقه از بازجوی خود طهارت و نماز می آموزد و بحمد الله اينک از روی کاغذ نمازش را می خواند»

- نويسنده اين سطور، محض رضای خدا، کل کيفرخواست را دو بار خواند و يک استناد دقيق قانونی عليه متهمان قبلی (افراد) يا متهمان جديد (مشارکت و مجاهدين انقلاب) پيدا نکرد. بالاخره دادگاه، هرچقدر هم نمايشی باشد، بايد بگويد که طبق کدام ماده فلان حرف يا فلان کار جرم است و کدام قانون بايد دليل انحلال فلان حزب توسط دادگاه باشد. کميسيون ماده ده احزاب هم ربطی به دادستان و دادگاه ندارد، آيا سناريونويسان محفل کودتا، نمی‌توانستند محض رضای خدا از يک مشاور حقوقی هم استفاده کنند تا لااقل قدری ظواهر امر مراعات شود؟

- متنی که به نام حجاريان خوانده شده، با متن‌هايی که به قلم اوست و همه جا هست، قابل مقايسه است و هر فرد علاقه‌مندی با اندکی پيگيری می‌تواند بفهمد که اين متن به قلم حجاريان است يا کارشناسان! پرونده.

- اعترافات چهار صفحه‌ای حجاريان، خواننده را به ياد سريال مرد هزار چهره می‌اندازد که در آن، متهمی که سواد نداشت، چند زونکن اعتراف کرده بود! حال حجاريان را هم به ضرب گلوله ناقص کرده‌اند و به زحمت می‌تواند حرف بزند، اما اعترافاتش چند صفحه می‌شود؛ اعترافاتی که خودش اگر بخواهد آنها را از رو بخواند، چندين ساعت طول می‌کشد.

- تک جملات درخشان کيفرخواست، غير از موارد بالا:

:: اين نظريه ناهنجار و منافقانه که بازی همزمان در دو نقش دولت حاکم و نيروی معارض است و حاکی از کنارگذاشتن اخلاق انسانی در عرصه سياسی است ...

:: آقای سعيد حجاريان عضو مرکزيت حزب مشارکت با قرائت هر کدام از جملات انحرافی اسناد توسط کارشناس پرونده، هنوز جمله به آخر نرسيده دلايل انحراف و غلط بودن متن را پيش از اظهار نظر کارشناس خود بازگو ميکند (کارشناس همان بازجوی پرونده است!)

- تک‌جملات درخشان اعترافات حجاريان:

:: "هرچه گفتيم غير صحبت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم" !!!

:: هر يک از ما اگر پا را از يک انتخابات سالم فراتر گذاشته ونعمت امنيت را که پشتوانه توسعه اقتصادی است متزلزل کنيم نزد وجدان خود و نسل های آينده واز همه بالاتر پروردگار عالميان بايد انابه کنيم وطلب بخشايش نماييم .

:: مذهب غالب مردم ايران تشيع است و نظام ولايت فقيه مشروعيت خود را از ناحيه مقدسه امام زمان (عج) می گيرد وبدين لحاظ حکم ولی فقيه شعبه ای از ولايت رسول اکرم (ص) می باشد. (توجه شود که می‌گويند نويسنده اين سطور، حجاريان است، نه مصباح يزدی يا جنتی!)

:: طی ده پانزده سال اخير مقالاتی از من به چاپ رسيده که حاوی بعضی از نظريات نامربوط به شرايط کشورمان بوده که قصد دارم بعضی از مهم ترين آنها را درين مجال بشکافم و علت انحراف اين مواضع را تشريح کنم

:: من بعد از ارتحال حضرت امام (ره) و آغاز دولت سازندگی به معاونت سياسی مرکز تحقيقات استراتژيک برگزيده شدم. در آنجا بود که فهميدم برای هدايت پروژه ها تجربه علمی سياسی کار ساز نيست و لاجرم بايد آموزش دانشگاهی هم داشته باشم لذا فوق ليسانس ودکترای خود را در علوم سياسی اخذ کردم وانبوه نظريات وايدئولوژی های سياسی نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنکه بازنگری و نقد آنها را داشته باشم!

:: اميدوارم اين سخنان که از دل بر آمده بر دل بنشيند اما اين کافی نيست (بازجويان راضی نشده‌اند!) و من در تعاملات (احتمالا منظور تأملات است) تنهايی خود ريشه ها وعلل موضع گيری های خود را واکاوی کرده ام که به طور اختصار به عرض ميرسانم...

:: لازم می دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمايشات مقام معظم رهبری اعلام کرده واگر از سر تقصير يا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته‌ام حلاليت بطلبم

:: از مجموعه مباحث پيش گفته شده می توان استنتاج کرد که احساس رعب در نزد انديشمندان غربی موجب ذلّت نفس و پذيرش بی قيد وشرط نظريات آنان می شود وحضرت امام (ره) به ما آموختند که روی پای خود بايستسم. (متن‌ها با همين شکل پر غلط در خبرگزاری فارس منتشر شده)


بد نيست در پايان اين حاشيه‌نويسی، نامه‌ای را که سعيد حجاريان تنها چهار ماه قبل نوشته بود، مرور کنيم و سپس به سادگی بازجويان او بخنديم:

بسمه‌تعالی
به دليل اينکه اخيراً رسانه‌های منتسب به جريان اقتدارگرای کشور، اعم از سايت‌های خبری، خبرگزاری‌ها ، روزنامه‌ها و صدا و سيما، از قول بنده اقاويلی نقل می‌کنند که نه به لحاظ صدور، سنديت دارند و نه به لحاظ مبنا، پايه‌ای دارند، لذا بار ديگر همه اين قبيل گزارشات، مصاحبه‌ها و اخبار را پيشاپيش تکذيب می‌کنم و چون فرصت مطالعه اين دسته اقوال را نداشته و همچنين برای پاسخ‌گويی به تک تک موارد آن وقتی ندارم، حتی اگر از من تعريف و تمجيد هم کرده باشند، آن نيز مقرون به صحت نخواهد بود.
بسيار ديده‌ام که" برنا" از "فارس"، "فارس" از "رجا"، "رجا" از "درنا"، "درنا" از "ترنا"، "ترنا" از "دبرنا"، "دبرنا" از "منبع آگاه"، "منبع آگاه" از "صحبتهای به دست آمده از شنودهای داخل حزب مشارکت"، گفته‌هايی را به اينجانب نسبت داده‌اند که لابد برای خودشان به لحاظ سنديت در حکم سلسله الذهب است اما از نظر من به پشيزی نمی‌ارزند . اميد دارم که دوستان باکياست و اهل سياست بتوانند با پيگيری منشا صدور چنين اخبار آحادی، پی به مقصود پردازندگان آن ببرند.

والسلام - نامه تمام
سعيد حجاريان- ۳۱/۱/۱۳۸۸


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016