سه شنبه 7 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رسول منتجب نيا، عضو ارشد حزب اعتمادملی: ديگر جايی برای تشکيل جلسات حزب باقی نمانده است!‌ در نهايت غربت و مظلوميتيم! اعتماد

-برداشت و نگاه حزب شما نسبت به صحبت های اخير مقام معظم رهبری چيست؟
صحبت های مقام معظم رهبری در روز عيد فطر نوعی استمالت بود نسبت به برخی از نخبگان و مردم و به عبارت ديگر راه حلی بود برای برون رفت از مشکلاتی که در آن قرار گرفته ايم چرا که سرآغاز اين بحران و مبداء مشکلات فعلی تهمت، افترا و تخريب هايی بود که از طرف بعضی از کانديداها و هواداران شان و به خصوص در مناظره های تلويزيونی ارائه شد. آن بداخلاقی ها و تخريب ها موجب شد حريم ها شکسته شود و حرمت ها زير پا قرار بگيرد و معنايی که به وجود آمده بود يعنی فضای اميد، هماهنگی و همدلی بين مردم تبديل شود به معنای تهمت، بددلی و بدبينی. وقتی قرار باشد به جز يک کانديدا بقيه کانديداها همگی دزد، خائن و غارتگر بيت المال باشند، وقتی قرار شود تمامی مسوولان بعد از انقلاب همه خائن يا حداقل ضعيف و ناتوان باشند و تنها اين دولت، دولت موفقی باشد و فقط يک کانديدا، کانديدای واحد و شايسته باشد طبيعی است که اين حرکت بذر اختلاف را بين همه مردم و نخبگان می افشاند و صف بندی های زيادی از آنجا آغاز می شود. بنابراين می توان گفت مبدأ و آغاز اين مشکلات توهين و تخريب بود و اگر بخواهيم اين بحران را خاتمه بدهيم و اين روند پايان يابد بايد اين قضايا خاتمه بپذيرد و فضايی به وجود بيايد که کسی نتواند ديگری را به سادگی متهم و تخريب کند، چه برسد به مسوولان بلندپايه نظام و کسانی که در انقلاب نقش بسيار موثری داشتند. اگر اين جرات و جسارت از افراد گرفته شود آنگاه امنيت بر جامعه حاکم می شود و به دنبال آن دوستی و صميميت جای اين خصومت ها و دشمنی ها را خواهد گرفت و به اين ترتيب مردم می توانند با يکدلی به وظايف خودشان عمل کنند، همين طور نخبگان و مسوولان.

-چطور می توان جلوی اين تخريب ها را گرفت؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در خصوص بعضی ها نمی توان با تذکر و نصيحت در مقابل اعمال شان ايستاد زيرا آنها متکی هستند به زور و قدرت و دستگاه های تبليغاتی. همين طور متکی به بعضی از پشتوانه ها هستند که با توجه به پشتوانه هايشان ارزشی برای تذکر و نصيحت ناصحان قائل نمی شوند. تنها راه مقابله با اين افراد اين است که با آنها برخورد کنند، يعنی اگر مسوولی، فعال سياسی، حزبی و روزنامه يی اقدام به توهين کرد با آن برخورد شود، حتی اگر اين کار توسط رسانه يی ملی انجام شده باشد. البته متاسفانه رسانه ملی در اين مرحله بيشترين نقش را در تخريب و بحران سازی ايفا کرده است. حال بايد بپرسيد چه کسی برخورد کند. همه مسوولان نظام.
مقام معظم رهبری يک بار عنوان کردند قوه قضائيه برخورد کند، مجلس برخورد کند. در مجلس اگر يک وزيری يا حتی شخص رئيس جمهور صحبتی کردند مجلس آنها را بخواهد و از آنان سوال کند و توضيح بخواهد و برخورد قانونی بکنند. در اينجا قوه قضائيه نقش ويژه يی دارد چون وظيفه اش پيشگيری از وقوع جرم و تعقيب مجرمان است. انتظاری که از آقای لاريجانی و ديگر همکاران ايشان وجود دارد اين است که تلاش کنند فضايی به وجود بيايد که مردم کاملاً احساس امنيت کنند، نخبگان احساس امنيت کنند و در نتيجه دشمنان احساس ناامنی کنند. اما اگر کسی انتقاد کرده است نبايد به گونه يی برخورد شود که او احساس ناامنی کند. اين رسالت و وظيفه قوه قضائيه است. ما اميدواريم جناب آقای حجت الاسلام لاريجانی بتوانند چنين فضايی به وجود بياورند و همان طور که شما گفتيد به صحبت های مقام معظم رهبری عمل شود تا فضايی صميمانه به وجود بيايد.

-حزب اعتماد ملی برای اينکه سهم خودش را در اين خصوص ادا کرده باشد چه برنامه يی دارد؟
ببينيد جناح ما امروز در نهايت غربت و مظلوميت است. الان که من در خدمت شما هستم روزنامه ما توقيف شده است. سايت های ما را تعطيل کرده اند. حتی دفتر حزب اعتماد ملی، يک حزب سراسری را پلمب کرده و نگفته اند که چرا پلمب کرده اند، و قوه قضائيه هنوز توضيح نداده چه جرمی در اين حزب صورت گرفته است که اين حزب را پلمب کرده اند، در حالی که حزب ما مدعی پيروی از خط امام است و مدعی است در چارچوب نظام مشغول فعاليت است و برای محکم تر کردن سرمايه های نظام و انقلاب فعاليت می کند. حالا پلمب دفتر آقای کروبی هم که جای خود دارد. در حال حاضر ما هيچ مکانی برای انجام فعاليت های حزبی نداريم. حزب اعتماد ملی در حال حاضر نه دفتری دارد که در آن فعاليت کند، نه روزنامه و سايتی که بخواهد به وسيله آنها نظر خودش را منعکس کند. ما هيچ روزنامه و رسانه يی در دست نداريم. گروه های ديگر اصلاح طلب هم همين وضعيت را دارند. بنابراين دست ما هم کاملاً بسته شده است. يعنی جبهه اصلاحات کاملاً دستانش در بند است. تمام امکانات را از آنها گرفته اند، حتی اگر بخواهند پيشنهادی را عنوان کنند نمی توانند پيشنهادشان را مطرح کنند. در اين بين صدا و سيما هم قسم خورده است با اصلاح طلب ها مخالفت کند و تا اين مديريت صدا و سيما است تماماً تريبون هايش به دست دولت و جناح اصولگرا خواهد بود. با اين شرايط انتظار انجام کاری از ما درست نيست. جالب است که به شما بگويم ما نتوانستيم بيانيه يی را که برای روز قدس تهيه کرديم برای سايت ها و روزنامه ها فکس کنيم. برای فکس اين بيانيه ناچار شديم از دفتر اين و آن استفاده کنيم. اين مظلوميت در حال حاضر برای جناح خط امام، جناح اصلاح طلب و از جمله حزب اعتماد ملی به وجود آمده است و اگر بنا باشد ما فعال شويم بايد اين کارهايی که تا به حال انجام شده است، متوقف شود. روزنامه را از توقيف دربياورند، دفتر حزب را از پلمب دربياورند. الان صدها نفر از نيروهای ما بيکار شده اند. در روزنامه، در دفاتر حزب و... همه بيکارند و دست روی دست گذاشته اند.

-جناح اصولگرا بر مدعای ولايت پذيری خود تاکيد فراوان دارد. به نظر شما آنها تا چه حد توانسته اند به رهنمودهای مقام معظم رهبری پايبند باشند و به آنها عمل کنند؟
به جز چند نفر از چهره های شاخص و سنتی جبهه اصولگرايان مثل آقايان مهدوی کنی، ناطق نوری و باهنر که صحبت از وحدت و اتحاد کردند از ديگران چيزی نشنيده ايم. حتی دولتی ها اظهار کرده اند با اين شرايط صميميت امکان پذير نيست و شرايط سنگينی گذاشته اند تا بخواهند اين وحدت را ايجاد کنند. ما عملاً ديده ايم خيلی از مدعيان ولايتمداری در عمل با نظرات ولايت فقيه مخالفت می کنند و به عکس خيلی ها که معتقد به ولايتمداری نيستند در عمل اطاعت می کنند. مقام معظم رهبری در چندين زمينه صحبت هايی کرده اند ولی دولت اعتنا نکرده است. برای مثال در مورد آقای مشايی مگر مراجع و مقام معظم رهبری نگفتند ايشان معاون اول نباشد و مسووليت نداشته باشد؟ در ابتدا درنگ کردند بعد هم زمانی که ايشان را از معاون اولی کنار گذاشتند آقای مشايی را به عنوان رئيس دفتر و مسوول قرار دادند. يعنی در حال حاضر مهم ترين کار دولت را برعهده آقای مشايی گذاشته اند. هر کس بخواهد با رئيس جمهور ديدار کند، هر کس بخواهد با رئيس جمهور مکاتبه کند، هر لايحه يی و مصوبه يی قرار باشد به امضای شخص رئيس جمهور برسد بايد از کانال آقای مشايی عبور کند، يعنی در واقع گلوگاه دولت و دفتر رياست جمهوری در اختيار آقای مشايی است.
اين مورد را ما کم توجهی صريح به رهبری و مراجع تقليد می دانيم و با اين کار نشان دادند اگر ادعای ولايتمداری می کنند اين ادعا، ادعای صحيح و درستی نيست و عملاً مخالفت می کنند. همان طور که عرض کردم به جز چند نفری که پيش از اين هم پيشنهاد وحدت ملی کرده بودند کس ديگری اقدامی انجام نداده است. برای مثال صدا و سيما بعد از فرمايشات مقام معظم رهبری چه کار کرده است، روزنامه کيهان چه کار کرده است؟ آيا روزنامه کيهان حاضر شده است يک روز دست از تخريب خاتمی و کروبی بردارد؟ آيا يک شماره روزنامه کيهان به احترام فرمايشات رهبری از تخريب دست برداشته است؟ نه، آنها عمل نکرده اند، به همين دليل ما معتقديم ادعای آنها ادعای درستی نيست.

-در بين صحبت هايتان به پيشنهادهای مطرح شده از سوی عده يی از اصولگرايان سنتی اشاره کرديد. می خواهم بدانم چرا پيشنهاد صلح حسنی که از سوی آيت الله مهدوی کنی مطرح شد فقط مورد توجه عده يی خاص از اصولگرايان قرار گرفت؟
ببينيد بايد در نظر داشته باشيد آقای کنی و ديگر دوستان شان در جريان سنتی اصولگرايی امکانات چندانی در دست ندارند، دولت در اختيار آنها نيست. دولت در اختيار جريانی است که نه اصلاح طلب است و نه اصولگرای سنتی. دولت در اختيار يک نوع تفکر خاص است. اين تفکر، تفکر اصولگرايان سنتی نيست. حتی خانم مريم بهروزی که دبير يکی از نهادهای اصولگراست بارها از وضع دولت انتقاد کرده، تخريب آقای هاشمی را به ضرر انقلاب دانسته است. خانم بهروزی يک اصولگراست و هيچ گرايشی به اصلاح طلبی ندارد. بنابراين همان طور که اشاره کردم جناح حاکم که قدرت را در اختيار دارد هيچ تمايلی به وحدت و صميميت عملاً نشان نداده است، اما تعدادی از اصولگرايان سنتی که از پيش اين پيشنهاد را داشته اند طرح را دنبال کرده اند و اصلاح طلب ها هم هميشه به دنبال اين قضيه بوده اند. مضاف بر اينکه اصلاح طلب ها الان در نهايت مظلوميت قرار دارند.

-برای برون رفت از وضعيت فعلی تاکنون چه اقداماتی انجام داده ايد؟
همان طور که خدمت تان عرض کردم حزب اعتماد ملی در حال حاضر مکانی برای تشکيل جلسات حزب ندارد.

-يعنی در حال حاضر جلسات حزب اعتماد ملی برگزار نمی شود؟
خير، جلسه يی به آن صورت نداشتيم، مگر جلسات چهار پنج نفره که پراکنده برگزار شده باشد يا ديدارهايی که با آقای کروبی برگزار شده باشد وگرنه جلسات حزبی به آن شکل نداشته ايم اما در ذهن ما راهکار زياد است. اولين راهکار اين است که به دو طرف آتش بس داده شود. در حال حاضر جناح اصلاح طلب چيزی ندارد که بخواهد دعوا کند. اصلاح طلب ها را خلع سلاح کرده اند. آن طرف هم بايد خلع سلاح شوند و سلاح شان را زمين بگذارند. نيش قلم شان را کنترل کنند تا آتش بس تحقق يابد تا اگر قرار است ريشه يی برخورد شود اين عمل امکان پذير باشد و يک جمع نخبه و بی طرف بررسی کنند و اگر حقی از کسی ضايع شده است حقش را بپردازند. در واقع راهکار اصلی اين است که جلوی تخريب گرفته شود. من يکی از پيشنهادهای کارساز را اين می دانم که سپاه و بسيج به مسووليت های قبلی شان بازگردند. يعنی از فعاليت های حزبی و سياسی خارج شوند و به کارهايی که امام و قانون برای آنها تعيين کرده است، بازگردند. ورود آنها مبداء مشکلات شده است و تا زمانی که سپاه و بسيج می خواهند امور را در دست بگيرند اين مساله ادامه پيدا می کند. آنها بايد امور سياسی را برعهده سياستمداران بگذارند و حرمت امام و خط امام را رعايت کنند. راهکار ديگر اين است که سايت و روزنامه هايی که بدون دليل توقيف شده اند رفع توقيف شوند و کارشان را شروع کنند و کسانی که دادگاهی شده اند به صورت قانونی هرچه سريع تر تکليف شان مشخص شود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016