چهارشنبه 8 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه محمد مصطفايی وکيل هنگامه شهيدی به دادستان تهران در باره تضييق حقوق اين روزنامه نگار در زندان، کميته گزارشگران حقوق بشر

به نام خدا
دادستان محترم دادسرای عمومی و انقلاب تهران
جناب آقای جعفری دولت آبادی
با سلام و عرض ادب،

بسيار متاسفم از اينکه می بينم برخی از مجريان قانون، چشم از مفاد صريح قانون بسته اند و فرياد رسی نيست تا به داد دادجويان رسد. متاسفم از اينکه می بينم عده ای خود را بالاتر از قانون انگاشته و از قدرتی که به آنها اعطا شده است سوءاستفاده می نمايند تا عمل غيرقانونيشان، بازتاب منفی در جامعه داشته و چهره سيستم قضايی و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی ايران را مخدوش کند و هيچ کس را توان مقابله نيست.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


از تاريخ نهم تير ماه سال هشتاد و هشت، هنگامه شهيدی، روزنامه نگاری فرهيخته که گناهش، فعاليت در تبليغات انتخاباتی حزب اعتماد ملی بود دستگير و برای اخذ اقرار، مدتها در انفرادی نگه داشته شد تا باز هم برخلاف متون قانونی، دليلی بر ادامه بازداشتش تحصيل گردد. ايشان پس از تفهيم اتهام به ارتکاب جرمی نامعلوم و با دلايلی نامعلوم، با قرار بازداشت موقت، به بند ۲۰۹ بازداشتگاه امنيتی زندان اوين اعزام گرديد. بدون اينکه مدافعی داشته باشد رنج ها و مصائب زندان را تحمل و هم اکنون نيز در اسارت است. قرار بازداشت موقت صادره به زيان خانم شهيدی، تنها به امضای وی رسيده و حقوق قانونی اش از جمله حق اعتراض اين قرار به وی تفهيم نگرديده و همچنان پرونده اتهامی ايشان معلق مانده است. بارها و بارها برای اخذ ملاقات و تنظيم وکالتنامه به مراجع مختلف قضايی مراجعه کردم. پس از مدتها بی خبری از محل بازداشت و مرجع رسيدگی کننده به پرونده ايشان، متوجه شدم بازپرس شعبه دوم امنيت دادسرای انقلاب، متصدی رسيدگی به پرونده اين روزنامه نگار می باشد. آنقدر به اين شعبه مراجعه کردم تا در نهايت توانستم دستور ملاقات هنگامه شهيدی را بگيرم. اين دستور طبق نامه شماره ۸۸/۱۴۸۹۷/ط د صادر و از اين تاريخ به بعد مراجعات مکرری به زندان اوين نمودم ليکن متاسفانه عليرغم اخذ دستور ملاقات از داديار ناظر زندان اوين، مسئولين بازداشتگاه ۲۰۹ امنيتی اين زندان، به دلايل نامعلومی اجازه ملاقات و تنظيم وکالتنامه را ندادند. به کرات به دفتر دادستانی مراجعه کردم و نامه های متعددی نوشتم و وکالتنامه ای نيز تنظيم و با الصاق تمبر مالياتی، به دفتر دادستانی ارائه دادم ولی هيچ خبری از نامه ها و درخواستهايم نشد.

طولانی شدن بازداشت هنگامه شهيدی، عدم اجازه ملاقات اينجانب با ايشان، نامعلوم بودن وضعيت بازداشت وی، بازجوييهای مکرر از ايشان و نحوه بازجويی ها جهت اخذ اقرار حتی اعمال شکنجه های روحی و روانی و ديگر اخباری که از زندان می شنوم و به دلايل امنيتی بهتر است پنهان بماند و نيز فراهم ننمودن شرايط دادرسی عادلانه بر طبق مقررات قانون حفظ حقوق شهروندی و آيين دادرسی کيفری، در مورد خانم شهيدی از جمله موارد نقض حقوق ايشان است. متاسفانه نقض حقوق بشر در پرونده های امنيتی را در ماههای گذشته ديده ايم و شنيده ايم. زمانی که حضرتعالی در روز معاوفه خود بر سکانداری دادستانی تهران، تاکيد بر اجرای قانون نموده و با قانون شکنان اتمام حجت کرديد نور اميدی را مشاهده کردم و اميدوار شدم که اوضاع سامان خواهد يافت. حال نيز اميدوارم تا با تجارب و درايت خود، نگذاريد عده ای به بهانه های مختلف که هيچ توجيه شرعی و قانونی ندارد. تيشه به ريشه سيستم قضايی کشورمان زنند.

لذا از آن مقام ارشد دادسرای عمومی و انقلاب تهران اين استدعا را دارم تا زمينه ملاقات اينجانب با خانم هنگامه شهيدی که از وضعيت جسمانی مساعدی برخوردار نيستند و همچنين آزادی وی را فراهم نماييد تا اين روزنامه نگار بتواند به خانواده و جامعه برگشته و به کشورش خدمت کند.

با تقديم احترام
محمد مصطفايی وکيل دادگستری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016