پنجشنبه 30 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جوانان نيروی تغيير و تحول در ايران (بخش دوم)، علی صمد

علی صمد
در کشمکش ميان جوانان و مردمی که به دنبال پيروی از پديده های تازه هستند و مسئولانی که برای کنترل و هدايت اين پديده ها نقشه طراحی می کنند در واقع پديده مد غير قابل حذف و نسبتاً عمومی است که برخورد با آن نبايد به عنوان يک معضل اجتماعی مطرح شود و نمی توان با بخشنامه، قوانين تحميلی يا اجباری و دستور العمل براحتی برآن مسلط شد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


چهارم- مد در ميان جوانان:
پديده مد از موضوعاتی است که همواره بخشی از زندگی روزمره انسان ها را به خود اختصاص داده است و می‌تواند اقشار مختلف جامعه و به ويژه نوجوانان و جوانان کشور را به شکل های گوناگون مورد تاثير خود قرار دهد. در ضمن مد پديده ای است که نوآوری و به روز بودن و نوجوئی را در بر دارد. روشن است که تمامی اين صفات با مسئله جوانی سازگار است. جوان علاقمند است که خود را بهتر، تازه تر، قوی تر، زيباتر، امروزی تر، نوتر و تا حد ممکن متمايز از ديگران نشان دهد و همين تمايل را در گرايش به مد بروز می دهد. نياز به تنوع و نوگرايی به ويژه در مقطع جوانی و نوجوانی امری طبيعی محسوب می شود. البته نوع نگرش حکومت به اين پديده اجتماعی می‌تواند نقش آن را در جامعه افزايش يا کاهش دهد. در مقاله علی صمد با عنوان "نگاهی به روحيات و تمايلات جوانان نسل سوم" که در سايت "کارآن لاين" در سال ۸۰ به چاپ رسيده است می خوانيم :"حکومت اسلامی بعد از انقلاب با سرکوب تنوع، آزادی های فردی و اجتماعی و ... يک نوع نگرش انحصارطلبانه را در جامعه انتشار داد و بدين طريق انواع ممنوعيت ها و محدوديت ها در جامعه ايجاد شد و متخلفين به اشکال گوناگون تنبيه و سرکوب شده و جوانان به لحاظ گرايش به مد و تنوع، مستقيماً در معرض حمله، سرکوب و تحقير اين سياست بوده اند. البته در اوايل انقلاب اين نوع محدوديت ها و منع ها تا حدودی توانست نيروی زيادی از مردم کشورمان را به هماهنگی و تطابق با فرهنگ اسلامی حکومت بکشاند ولی اين موضوع با مرور زمان و با افزايش اختناق و سرکوب و عدم موفقيت حکومت در تربيت و پرورش "اسلامی" نسل جوان کشور به شدت تغيير کرد. پديده مد و مدگرايی در ايران بيش از پيش در ميان مردم و به ويژه نسل نوجوان و جوان نفوذ و گسترش يافت. جمهوری اسلامی در سه دهه حکومت خود توانسته است در حوزه های رسمی با ايجاد يکسری محدوديت ها و ممنوعيت ها، مانع ايجاد کند اما هرگز نتوانسته در حوزه غيررسمی و عمومی چنين سياستی را پيش برد و در سطح جامعه در دهه اخير بيشترين مشکلات را نه با اپوزيسيون غير حکومتی بلکه با نسل نوجوان و جوان کشور داشته است"(۱).

نسل جوان و نوجوان کشور سبک های خاصی در پوشش خود دارند. آنها می خواهند به سبک دلخواه و امروزی خود پوشش های خود را انتخاب کنند. در واقع مد تنها سبک پوشش محسوب نمی شود بلکه جوان احساس می کند که به روز و امروزی است. آنها خود را با نوع پوششی که جوانان در کشورهای ديگر دارند، تنظيم می کنند. برای نسل جوان به روز بودن يک نوع لذت خاصی دارد و اعتماد به نفس را در جوانان افزايش می دهد و نگاه آنها را به زندگی تغيير می دهد. به علاوه الگوهای مد با سرعت در حال تغيير و تحول می باشند. آنقدر سبک های متنوع وجود دارند که هر جوانی می تواند براحتی مدل دلخواه خود را پيدا کند. در واقع پديده مد در ميان جوانان يک نوع احساس شبيه بودن به "ديگران" از يک سو و در همان حال متفاوت بودن از "ديگران" از سوی ديگر به همراه دارد. در ضمن پديده مد در ميان نسل جوان کشور می تواند هم نشانگر تمايز طبقاتی و هم موجب همبستگی گروهی نيز محسوب شود.

پديده مد در تمام جوامع و نيز در ميان گروه های اجتماعی از درجه ای از اهميت برخوردار است. اما در ايران به دليل جوانی جمعيت کشور، مصرف کننده گانش هم جوان هستند. مدل های جديد لباس در شهرهای بزرگ کشور، گويای پيچيدگی هايی است که زندگی مدرن با خود به سطح جامعه می آورد. مد به عنوان پديده ای در تمايز اجتماعی و تمايز طبقاتی و در عين حال نيرويی برای تحول اجتماعی، محصول دوره مدرن است. پس مد پديده ای است که در جامعه مدرن قوت و شدت می گيرد. در اصل پديده مد و مدگرايی در ميان نوجوانان و جوانان نوعی تلاش و کوشش برای باز توليد فرديت از دست رفته در سطح خيابان و نيز بيانگر تفاوت جوان با "ديگری" است. نياز سنی، تجربه و پرسش برای يافتن هويت فردی و اجتماعی برای مقبول واقع شدن نزد ديگران و ده ها مورد ديگر، می تواند از علل گرايش جوانان به مد باشد. نوجويی، نياز نوجوانان و جوانان می باشد. آنها می خواهند قالب های خود را بشکنند و يک فرد نو و امروزی باشند. آنها اين موضوع را در شيوه لباس پوشيدن، طرز تفکر، در به کار بردن لغات و اصطلاحات مخصوص و افکار و نگرش های خود نشان می دهند.

در جوامع مختلف پديده مد همواره توسط طبقات بالا يا پولدار به جامعه عرضه می شود و سپس به طبقه متوسط انتقال يا سرايت می کند. اما در ايران پديده مد يک کالا و رفتار عام شده است که همه طبقات اجتماعی به شکلی خود را از طريق مد از ديگران متمايز می کنند. معمولاً درعرصه جهانی مصرف کنندگان مد طبقات پايين ولی ابداع کنندگانشان طبقات بالا می باشند. در کشور ما اين وضعيت بسيار پيچيده و به هم ريخته است. در ايران طبقات بالا چندان نفوذ فرهنگی به اين معنا ندارند و در حوزه اقتصاد بيشتر اثر گذارند. در واقع طبقات بالا در جامعه به لحاظ فرهنگی جنبه حاشيه ای دارند و می شود گفت که چندان تاثير گذار نيستند. در خصوص مسائل فرهنگی عموماً طبقات متوسط و در درجه بعد هم طبقات پايين جامعه تاثيرگذاری بيشتری دارند. با اين حساب در اين شرايط طبقات بالا مصرف کننده و طبقات متوسط سازنده مد می باشند. مد لباس از معدود پديده های اجتماعی جامعه ما می باشد که مرجع، منبع، و دم و دستگاهی آنرا توليد يا تشويق نمی کند و نيز رسماً رسانه ای در کشور نيست که برای آن تبليغ کند. اما ساخته می شود، شناسايی می شود و گسترش می يابد. در کشمکش ميان جوانان و مردمی که به دنبال پيروی از پديده های تازه هستند و مسئولانی که برای کنترل و هدايت اين پديده ها نقشه طراحی می کنند. در واقع پديده مد غير قابل حذف و نسبتاً عمومی است که برخورد با آن نبايد به عنوان يک معضل اجتماعی مطرح شود و نمی توان با بخشنامه، قوانين تحميلی يا اجباری و دستور العمل براحتی برآن مسلط شد.

واقعيت اين است که پيشرفت تکنولوژی و به وجود آمدن شبکه‌های ارتباطی، تاثير خود را در تمام زوايای زندگی افراد می‌گذارد. همه شواهد حاکی از اين است که پديده‌هايی مثل ماهواره و اينترنت تاثير بسيار زيادی در زندگی مردم از نوع لباس پوشيدن گرفته تا آداب و معاشرت داشته است و همه اين ها باعث می‌شود فاصله دو نسل جديد و قديم روز به روز عميق‌تر شود. مدهای جديد، نيازها و الگوهای جديدی برای افراد ايجاد می‌کنند. متاسفانه در ايران هنگامی که صحبت از مد و مدگرايی می‌شود برداشت‌های نامناسبی توسط حکومت از آن صورت می گيرد و بيشتر سعی می شود که آن را تخريب ‌کنند. در صورتی که پيروی از مد هميشه نمی تواند بد محسوب شود و می‌تواند جوانان را از لحاظ روحی ارضا کند و حتی در پيشرفت جامعه نيز مفيد واقع شود. پديده مد بخشی از فرهنگ جامعه محسوب می شود، زيرا با مرور، علاقه به مد در ميان مردم جامعه به صورت عادت در آمده است. همه شواهد در جامعه نشانگر اين است که حکومت اسلامی ايران در ارائه الگوهای فرهنگی، بعد از گذشت سه دهه از انقلاب، هنوز نا موفق بوده است. در مقاله علی صمد با عنوان "نگاهی به روحيات و تمايلات جوانان نسل سوم" که در سايت "کارآن لاين" در سال ۷۸ به چاپ رسيده است می خوانيم:" امروزه گرايش نسل جوان کشور روز به روز به مدهای جديد لباس، مدل و رفتارهای تقليدی گروه های موزيک رپ، تکنو، پاپ، راک و... هنرمندان و ورزشکاران خارجی بخصوص از نوع غربی و آمريکايی، افزايش بيش از حد يافته است. تشکيل انواع گروه های رپ، تکنو و... به اشکال پنهانی و علنی و تکثير آنها بر روی اينترنت و سی - ديی، و استقبال نسل جوان از اين توليدات بسيار قابل توجه است. روشن است که چنين گرايشاتی در ميان عموم جوانان و نوجوانان صرف نظر از تعلقات اجتماعی- طبقاتی آنان درعرصه مطالبات اجتماعی و آزادی های مدنی برای يک زندگی بهتر و آزادتر، نقاط اشتراک زيادی وجود دارد. آن ها در اين سال های اخير با ارتباط با يکديگر و تبادل امکانات، روابط گسترده ميان خود برقرار کرده اند. نسل سوم کشورمان با وسائلی چون ماهواره، اينترنت، پوسترها، لباس و شلوارهای جين با مارک های غربی، تحت تاثير تغييرات و شرايط زندگی جوانان ديگر کشورها قرار دارند و به اشکال گوناگون از خود عکس العمل نشان می‌دهند و چنان که می‌بينيم مد در زندگی آن ها نقش مهم و اساسی بازی می‌کند. جوان‌ها ساعت‌ها پای اينترنت و ماهواره می‌نشينند تا جديدترين مدل‌ها را بيابند و خود را شبيه فلان خواننده يا هنرپيشه مورد علاقه‌شان کنند. تقليد از مد می‌تواند نتايج مثبتی برای مردم و نسل جوان کشور داشته باشد. به عنوان نمونه شادی، نشاط و نوگرايی، زندگی انسان‌ها را از يکنواختی خارج می‌کند و احساس تازه شدن به آنها می‌دهد. و حکومت نمی خواهد بپذيرد که جامعه ما الگو بردار نيست و بيشتر تنوع‌‌طلب است. مراجعه به کانال های موسيقی چونTMF وMTV و ... از طريق آنتن های ماهواره ای به شدت در نسل جوان کشور رايج است. بسيار ديده شده که نسل سوم کشور لباس هايی با نوشته يا مارک های معروف را می‌پوشند تا بلکه بدين طريق با اين نوع پوشش اعتراض خود را به وضع موجود جامعه با تمام محدوديت ها و ممنوعيت هايش، ابراز کند و اين برخورد آن ها در واقع می‌توان نوعی تجددخواهی و نوگرايی به حساب آورد. اين روش ها و برخوردها به عبارتی نوعی دفاع از حقوق انسانی و انتخاب فردی جوانان در جامعه و اجتماع است و از اين زاويه مترقی می‌باشد و می‌بايست از آن حمايت همه جانبه صورت گيرد"(۲).

۱- http://www.kar-online.com/
۲- http://www.kar-online.com/

پايان بخش دوم
علی صمد
[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016