چهارشنبه 25 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دلیل خوشبختی ما: دشمن ابله، محمدرضا شکوهی‌فرد

mrshokouhifard@gmail.com

• «حواستان را جمع کنيد که نکند يک مرتبه متوجه شويد که انجمن حجتيه‌ای‌ها همه چيزتان را نابود کرده‌اند.»
o منبع: صحيفه امام خمينی (ره)، بخش ضميمه، ص۵۷۹
«ديروز حجتيه‏ای‏ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نيمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابيون شده‏اند! ولايتی‏های ديروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمين را ريخته‏اند، در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولايت برايشان جز تکسّب و تعیّش نبوده‌است، امروز خود را بانی و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را می‏خورند!»
منبع: صحيفه امام، ج ۲۱ص ۲۸۱

ترديدی ندارم خندان ترين فرد پس از مشاهده تصوير پاره شده مرحوم آقای خمينی حجت الاسلام مصباح و همپالگيهايش در انجمن حجتيه و مدرسه حقانی هستند.
اين سخن يک مدافع مرحوم آقای خمينی نيست بل باور يک منتقد جدی او و کارنامه تيره اش است. ابراز اين نظر نيز نبايد به مثابه سعی اين حقير در تطهير و تنظيف آن مرحوم تلقی شود بل هدف آن مشخص نمودن خطوط است..
به نظر می آيد فارغ از همه دل زدگی هايی که از تفکر، عملکرد و کارنامه سياسی آقای خمينی داريم و بحق هم داريم، بايد به پيش بينی آنروز او مهر تاييد کوبيد. او درست پيش بينی کرده بود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


تفکری که ديرسالی پيش به نام مبارزه با بهائيت اعلام موجوديت کرد و نسخه جعلی فلسفه ای بنام انتظار را بر پيشانی مانيفستش چسباند و از سال ۴۴ حتی يک اعلاميه انقلاب را امضا نکرده بود وعاظش از جمله همين شيخ مطرود دنيا و آخرت خزعلی مدعی بود زنبور ها ملکه دارند ، ما شاه نداشته باشيم، اکنون فضا را برای تثبيت و تعريض خود آماده انگاشته و هيچ فعلی را در راه اين تثبيت غير مجاز نمی داند حتی اگر فعل مذکور خروجی هولناکی همچون کم شدن تار موئی از اين آب و خاک داشته باشد.
نمايش تصوير اهانت به آقای خمينی از تلوزيون کودتا گران ، که با هدف ملکوک کردن چهره جنبش خاصه رهبران آن صورت پذيرفت در راستای انتقال بار منفی اعتراض ها از دوش حجت الاسلام خامنه ای به آقای خمينی و دستيابی حاکميت به بهانه ای تازه جهت تعريض و تغليظ حوزه و کيفيت سرکوب ها ، قابليت تحليلی می يابد. در حقيقت اين واقع بخوبی عمق پيوستگی های جريان حاکم با نحله حجتيه ای ها را نشان داد و مشخص کرد، ميزان نفوذ اين فرقه را در ميان دلبستگان و حاميان کودتا.
وقتی حسين شريعت نداری( مداری) می گويد انحراف از زمان روی کار آمدن مهندس موسوی کليد خورد با هاشمی و خاتمی تکوين شد، همه چيز روشن شده. قطعا منظور او تاييد دولت مهندس بازرگان و دکتر بنی صدر نيست بل بدين معناست که از زمان شروع تصفيه ها که جمعی از خادمان خدوم و صادق ملت نظير بازرگان ها و بنی صدر ها به کناری زده شدند، حق کودتاگران بدانان اعطا نشده!
سناريوی اهانت به عکس آقای خمينی که يقين دارم از درون دخمه های حقانی و رفقای مربوطه در کيهان و رجا. ( آقای خامنه ای ببينيد مشاورانتان چه کسانی هستند، حقارت تا اين حد؟) تدوين شد فی الفور با واکنش های به موقع و مطلوبی که در عرصه های مختلف صورت گرفت، چه از سوی رهبران و عناصر موثر درونی و بيرونی حامی جنبش، چه از سوی رسانه های حامی و تحليلگران و چه از سوی استعداد انسانی موج سبز به مرحله تکوين نرسيد به کلام رساتر، فشل ماند. از همان نوع شکستی که در پی سناريو سازی های ديگر حاکميت خاصه در چند روز پس از حماسه آفرينی دوباره جنبش در شانزده آذر عايدی کودتا چيان گشت و چه ابلهند که نمی آموزند و جنبش سبزمان مان چه خوش اقبال که دشمنی اينچنين دارد.
اين تقليد مغلوط و کاريکاتور گونه( شوخی نمی کنم) سعی داشت فضايی مشابه آنچه پس از چاپ مقاله معروف احمدی رشيدی مطلق در اطلاعات عليه آقای خمينی در کشور پديد آورد، با اين تفاوت که از ديد رژيم پيشين آقای خمينی يک هدف بود و از ديد حکومت فعلی، يک ابزار برای تثبيت و تسطيح.
اکنون اما اجرايی شدن اين پروژه نه تنها شرايط خوشايند کودتا گران را پديد نياورده بل اسباب همبستگی و انسجام بيشتر، شناخت جامع نسبت به ماهيت مهوع کودتا گران، و ايجا د شرايط برای سبزآگين نمودن دوباره خيابان ها را فراهم نموده و اينجا دقيقا مصداق وعده حق است که کيدشان را به خودشان باز می گرداند.
حاکميت کودتا اکنون تامه کوشش خود را مصروف سناريوسازی جهت تضعيف جنبش کرده است. نمايشنامه سخيفی که در مورد مجيد توکلی به اجرا درآمد يکی ديگر از آنها بود که ديديم با واکنشهای سنگين ، و مبتکرانه ای که شکل گرفت، ناکام ماند و اکنون شاهديم مبادی ديداری و شنيداری حاکميت خصوصا آنها که در حوزه سايبری فعالند، پی به اين ناکامی برده اند و از درج هر نوع خبر يا تحليلی پيرامون آن هراس دارند.
بايد از هم اکنون منتظر سناريوسازی های ديگری باشيم که ارگان های کم روی! حاکميت کودتا از فرط حقارت بدان متوسل می شوند و داستان ناکامی ها و به سنگ خوردن تيرهاشان ادامه می يابد، به يک دليل ساده، ما هوشياريم و دشمن ابله. اين خودش گونه ای از خوش بختيست.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016