چهارشنبه 30 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

وقتی شکس پير جلو مقام رهبری لنگ انداخت، طنزنوشته ای از اسد مذنبی

روز گذشته رهبر چنان اديبانه و غريبانه بر صحنه درخشيد و چنان درامی را به نمايش گذاشت که همگی مفتون هنرهای دراماتيک وی شدند تا جايی که مرحوم "شکس پير" رضوان الله عليه از آن دنيا با ارسال فاکسی اعلام کرد که از اين پس بايد بجای هملت ، نمايش املت رهبر را بروی صحنه برد. تاتر برادوی درنيويورک نيز با فرستادن نمابری اعلام نمود که دنيا صدسال ديگر اين پديده منحصربفرد نمايش را خواهد شناخت.

و اما مگر رهبر چه گفت که اينقدرجذاب و جالب و غم انگيزجلوه کرد؟ ايشان فرمودند:

علت منحصر به فرد بودن دهه فجر اين است که(همه دراين ايام يادشان می آيد که ای داد و بيداد عجب کلاه گشادی سرشان رفت) در طول سی سال گذشته، سالگرد انقلاب اسلامی همواره با حضور انبوهِ مردمی بوده که عناصر اصلی پديد آورنده انقلاب هستند(اخوی،جوجه را روز بيست و دو بهمن می شمارن )



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


معنای اين حضور انبوه و منسجمِ هر ساله(هرسال دريغ از پارسال) اين است که انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، متکی بر مردم(منظورمردم سی سال قبل است که يک چهارم پشيمان،يک چهارم اعدام،يک چهارم در تبعيد و يک چارمش مخالف اند) و ايمان آنان است(نفرمودين ايمان کيلويی چنده؟ چون -خط- فقر کيلويی هفتصد و پنجاه هزار تومان است) و علت اصلی ناتوانی دشمنان در متزلزل کردن نظام اسلامی نيز همين موضوع است(علت اصلی ناتوانی دشمن است،دشمن علت اصلی ناتوانی است. دلبر جانان من بردی دل از جان من – بردی دل از جان من دلبر جانان من )

دشمنان برای سرپوش گذاشتن (از دشمن توقعی نيست علی جان ،تو چرا به دشمن اجازه اينکارا رو ميدی) بر اين انسجام و وحدت تلاش دارند، با کمک عوامل خود، و در تبليغات اينگونه وانمود کنند که انسجام و جهت گيری واحد مردم دچار انشقاق و چند دستگی شده است(رهبر جان بی خيال دشمن شو، ببين دوستان چی ميگن)

در همين چارچوب در روز قدس که پايه و اساس آن در ضديت با رژيم صهيونيستی است(شکسته نفسی می کنيد، تنها روز قدس نيست،کل نظام بر ضديت استوار است)، گروهی معدود و فريب خورده بر ضد موضوع فلسطين(کدام فلسطين؟ کرانه باختری، رام الله يا نوار غزه؟) و به نفع رژيم صهيونيستی شعار دادند(احتمالا اگرازفردا لبنانی ها شعار دادند : نه تهران نه عربستان جانم فدای لبنان ،صهيونيست ها خوشحال خواهند شد)و در روز سيزده آبان نيز که روز برائت ملت ايران از استکبار امريکايی است(رهبر جان، ما تازه به برائت از مشرکين عادت کرده بوديم) بر ضد اين حرکت و نظام اسلامی و اسلاميت شعار دادند.

ملت ايران دلبسته به شعارهای اساسی انقلاب اسلامی است(نگفتم رهبر از دل مردم خبر دارد) و عظمت ملت ايران نيز به برکت حضور مردمی در صحنه است(ای بابا تا ديروز انرژی هسته ای عظمت و افتخاربود)، جمهوری اسلامی با خواست و ايمان مردم(سی سال قبل) شکل گرفته و تاکنون براساس همين خواست و ايمان با کمال اقتدار و بی نيازی پيش رفته (پس بگو چرا يک دفعه چهارصد هزار فقيرمطلق به جمعيت فقرا اضافه شده، می خواستند بی نيازی را به دشمن نشان بدهند) و از اين پس نيز با اقتدار و عزت کامل بر همه دشمنان پيروز خواهد شد(يعنی همه به زير خط فقر يورش خواهند برد)

انقلاب اسلامی يک حقيقت برخاسته از سنت الهی است(اگه سنت الهی اينه...) و تا هنگامی که متکی بر ايمان، عشق و علاقه مردم(خودی) است، قدرتهای جهانی(منهای چين و روسيه) اگر با يکديگر نيز متحد شوند نمی توانند صدمه ای به اين انقلاب و مردم وارد کنند(تا بسيج و نيروهای انتظامی و لباس شخصی ها هستن چه احتياجی به قدرتهای جهانی است؟)

دشمن تلاش دارد اين ثروت عظيم ملی را متزلزل کند(دشمن نادان نبايد ثروت ملی را متزلزل کند، بايد مثل رهبر دولپی بخورد)، بنابراين بايد با تمام قوا(بسيج،لباس شخصی،سپاه،اطلاعات موازی،نيروی انتظامی) در صحنه(ميدان انقلاب،هفت تير،آزادی،ولی عصر...) بود و عاقلانه و مدبرانه حرکت کرد(بجای ماشين بايد با تراکتور و بولدوزر از روی مردم ردشد)

برخی از اهالی کوفه که با عنوان «توابين» چند ماه بعد از حادثه عاشورا قيام کردند(البته با راهنمايی و مهرورزی برادران بازجو) و به شهادت رسيدند، به امام حسين (ع) ايمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند(بنده يه نيمچه آشنايی با بنياد شهيد دارم، سفارش کردم اين بنده خداها رو بعنوان شهيد تحت پوشش بدن) اما آن وظيفه ای را که بايد عمل می کردند، انجام ندادند زيرا «لحظه» و عاشورا را نشناختند(مثل نيروهای انتظامی که حواس شان به روز عاشورا نبود و مردم رو لت و پار کردن)

راهپيمايی نهم دی (يوم الله سانديس)نياز لحظه ها بود(برای بدبخت بيچاره ها) که شورای هماهنگی تبليغات اسلامی به درستی اقدام کرد(به سرعت توانست چند صد هزار سانديس ناياب تو بازار پيدا کنه) و مردم( هميشه در صحنه اش يادت رفت)نيز بخوبی اين نياز را تشخيص دادند(متوجه شدند الآن وقتشه سانديس و کيک بنزنن تو رگ) و ۹ دی به يکی از قله های تاريخ انقلاب اسلامی تبديل شد(رهبر جان يواشتر چون ممکنه کوهنوردان قله به اين شيرينی را به اورست ترجيح بدن)

راهپيمايی مردم در ۲۲ بهمن با همه عظمتی که دارد(تاحالا کجاشو ديدی، صبر کن برسی به -۲۲- بهمن که بگی وای بر من) يک کار متعارف و دارای روال مشخص است اما راهپيمايی ۲۳ تير سال ۷۸ و نهم دی امسال، يک کار متعارف نبود(چون خيلی تعارفی بود)

دشمنان همواره مخالف شفاف بودن فضا هستند(دير گفتی ولی گل گفتی، پس بگو چرا رسانه ها را می بندند و خبرنگاران را به زندان می فرستند) زيرا آنها در فضای غبار آلود و فتنه می توانند به اهداف خود برسند(از همين فرداست که سازمان هواشناسی به تاسی از رهبر عظيم الشان اعلام کند: فرداهوای تهران همراه با گرد و غبار محلی و کمی تا قسمتی فتنه آلود پيش بينی می شود)

در شرايط کنونی همه جريانها و گرايش های سياسی داخل نظام(سياه سياهای خومون غريبه نياد داخل مون) بايد خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنند(نفرمودی خط و مرز زمينی خود را با دشمن مشخص کنند يا هوايی هم قبوله؟) و در اين ميان وظيفه خواص (مرزداران عزيز)بويژه خواصی که تأثيرگذاری بالايی دارند(بخصوص اونايی که تو اين چند ماهه بهشون اجازه ندادن خطبه نماز جمعه بخونن) بيش از ديگران است(مث اينکه قراره کاسه و کوزه ها سر بعضی ها خرد بشه)

موضع گيری دو پهلوی خواص مطلوب نيست(اولندش چند پهلو حرف زدن فقط مختص ولی فقيه است، ثانيا به خواص هيچ ربطی نداره که چرا تو نماز جمعه گفتم مواضع من به احمدی نژاد نزديکتره تا بعضی ها) و خواص بايد مواضع خود را در قبال سخنان و اقدامات دشمن، شفاف بيان کنند(و اگه اينکارو نکنن به ولای علی از فردا اعلام می کنم اينا ديگه خواص نيستند و خوارج اند)

وقتی سران استکبار و ظلم، و اشغالگران کشورهای اسلامی وارد ميدان می شوند و موضع گيری می کنند، دو پهلو و مبهم سخن گفتن صحيح نيست(صحيح است احسنت) زيرا بايد مشخص شود( اولش با زبان خوش) افرادی که داخل نظام جمهوری اسلامی هستند، چه موضعی دارند و آيا حاضر هستند از دشمن تبری بجويند(بخاطر گل روی ما)

هنگامی که عده ای در فضای فتنه و غبارآلودگی، با زبان، اسلام را نفی و در عمل نيز جمهوريت نظام را نفی می کنند(شبانه۲۴ مليون رای جعل می کنند)و انتخابات را زير سؤال می برند(و انتخابات ما را با سويس اشتباه می گيرند) انتظار از خواص اين است که مرز و موضع خود را شفاف مشخص کنند(خواص بايد توی باغ باشند و دراين سی سال گوشی دست شان آمده باشد که آش و کشک خالته بخوری تو پاته نخوری تو پاته)

شفاف سازی دشمنِ دشمن و غبارآلودگی کمک به دشمن است و اين، يک شاخص و معيار برای عملکرد همه افراد و جريانها و به ويژه خواص است(بايد با صدای بلند اعلام کنند که هرچی فلانی گفت درسته)

نسل جوان کنونی و جوانانی که حتی پيروزی انقلاب اسلامی و مقاطع مهم آن را نديده اند(و بدهکار کسی نيستند) نوخاسته ها و رويش های انقلاب (مخملی)هستند که در مقايسه با نسل جوان اول انقلاب، بسيار بهتر و هوشيارانه تر عمل می کند(نه به اون قربون صدقه رفتنت نه به اون کهريزک فرستادنت)

در ابتدای اين ديدار(و برطبق سنت خبرگزاری دفتر رهبری خبر شروع برنامه آخرازهمه نوشته می شود) آيت الله جنتی رئيس شورای هماهنگی تبليغات اسلامی ضمن اشاره به سابقه شورا و تشکيل آن در ۱۲ مرداد ۵۹، گزارشی از فعاليتها و عملکرد(عملکرد سازمان تبليغات اسلامی را همگی بعينه ديده اند بهتر بود عمل نکرد آن را می فرموديد) اين نهاد در مقاطع مختلف بويژه در راهپيمايی نهم دی امسال ارائه از عملکرد بسيار خوب صدا و سيما در اين رويداد مهم قدردانی کرد(به روباه گفتند شاهد کيه...)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016