گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
17 دی» من یک محارب هستم، مژگان کاهن15 آبان» گام های صلح، شال های سبز و روياهای گاندی، مژگان کاهن
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "گربه های ايرانی" و کنسرت مجانی سفارت ايران، مژگان کاهنديروز کنسرت مجانی "ارکستر سمفونيک تهران" که سفارت جمهوری اسلامی در يکی از بهترين تالارهای بروکسل ترتيب داده بود برگزار شد. اين کنسرت در روزهای آينده در تعدادی ديگر از شهرهای اروپا نيز به اجرا در خواهد آمد. کنسرتی که "سمفونی صلح و اميد" نام داده شده است. اولين سوالی که به ذهن می رسد اين است که سران ايران در برگزاری اين کنسرت های مجانی چه اهدافی را دنبال می کنند؟ بطور قطع دليل عمده ی آن شرايط و حوادث اخير ايران که در جوامع بين المللی چهره ی بسيار منفی تر از پيش از سيستم به جا گذاشت، می باشد و سعی اينان در تغييير اين تصوير. اما من می خواهم در اين جا روی نکته ای ديگر هم انگشت بگذارم. اين کنسرت درست شب پيش از اين که فيلم "کسی از گربه های ايرانی خبر ندارد" بهمن قبادی در بروکسل به روی پرده بيايد برگزار شد. ارتباط اين دو موضوع به هم را من در سوژه ی فيلم قبادی می بينم. اين فيلم در قالب حرفه ای و با مهارت، چگونگی محدوديت هايی که جوانان ايرانی موزيسين در تهيه و اجرای خلاقيت های هنری شان دارند را به تصوير می کشد و از موسيقی هم فراتر می رود و فضای امنيتی و پراضطراب تهرانی که حکومت همه ی جنبه هايش را می خواهد به کنترل درآورد را برای ما به نمايش در می آورد. در لابلای اين فيلم مشاهده می کنيم که چگونه يک سيستم تماميت خواه از هر گونه بروز فرديت جوان ها وحشت دارد و آن را به منزله ی تهديدی برای نظامش تلقی می کند. لازم به ياد آوری است که اين فيلم که از اواخر ماه دسامبر در فرانسه به روی پرده است با استقبال زياد اقشار مختلف جامعه ی فرانسه روبرو شده به طوری که در ظرف چهار هفته نزديک به دويست هزار نفر بيننده داشته است. بی ترديد اين فيلم حساسيت جامعه فرانسه را نسبت به شرايط ايران و نيز فشارهای شديدی که بر روی قشر جوان ايرانی وارد می شود را افزايش داده است. به طوری که در نقدهايی که از اين فيلم شده است همين مسئله را به عنوان يکی از محورهای اصلی قرار داده اند. "توماس مسياس" منتقد فيلم در نقد خود از اين فيلم به عنوان "ندايی برای بيداری وجدان ها" ياد می کند و روزنامه ی لوموند عنوان می کند که "اين فيلم نمودی از فشارها و رنج هايی است که به طبقه ی جوان ايرانی وارد می شود. فشارهايی که يکی از دلايل اصلی حرکت های اعتراضی اخير است". نکته ی ديگری که در نقدها بسيار به آن اشاره شده است محدوديت های شديدی است که در حوزه های هنری به ويژه موسيقی و فيلم در ايران وجود دارد. در حقيقت فيلم "گربه های ايرانی" فرصت خوبی شد که فرانسوی ها به آن چه در ايران می گذرد بينديشند. هر چند اين فيلم پيش از جريانات انتخابات ايران در فرانسه و در فستيوال کن به نمايش در آمده و جايزه ی "نوعی نگاه" را به خود اختصاص داده بود، ولی زمان روی پرده آمدنش چند ماهی بعد از شروع حوادث ايران بوده است. تمام اين ها شايد از عواملی باشند که سران جمهوری اسلامی تصميم به برگزاری اين کنسرت رايگان در يک سری از شهرهای اروپايی کردند و در حقيقت بدين گونه می خواهند خود را موسيقی دوست و هنر دوست به جامعه ی اروپايی معرفی کنند. اما من شخصا فکر می کنم تاثير تصاويراين فيلم کم خرج بسيار بيش از آن باشد که بتوان آن را با کنسرتی بزرگ و در تالاری مجلل (هر چند رايگان!) از بين بُرد. البته من هدفم کم ارزش جلوه دادن کار ارکستر سمفونيک تهران که از هنرمندانی برجسته تشکيل شده نيست و تنها می خواستم اشاره ای به اهدافی که در پس آن نهفته بود داشته باشم. Copyright: gooya.com 2016
|