جمعه 30 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تجاوز مقدّس! بابک داد

بابک داد
تهديد علی کروبی به تجاوز جنسی در يک مسجد، از ديدگاه پيروان ولايت فقيه، نه تنها گناه محسوب نمی‌شود بلکه احتمالا" مباح نيز هست! در حکومت اسلامی ولايتی، هيچ چيز به اندازه "تمرد يا توهين به مقام معظم رهبری" جرم محسوب نمی‌شود و عقوبت هيچ جرمی بالاتر از اين نيست که به رهبری توهين کنيد که خود را جانشين خدا می‌داند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مأموری که با ذکر قرآنی "فتح المبين!"، لباس زندانی را از تنش بيرون می کند تا به او تجاوز کند، در گمان خود باور دارد که به نوعی "عبادت" و انجام فريضه دينی مشغول شده است! عبادتی که مثل وضو گرفتن در سرمای يخبندان صبح زمستانی و يا روزه گرفتن در يک روز تابستانی داغ، اگرچه احتمالا" برای عبادت کننده عملی آزار دهنده و دشوار است اما به هرحال نوعی عبادت است و با همه سختی اش، موجب خشنودی خدايش خواهد شد! زيرا اکنون "کيان اسلام" در خطر افتاده و بايد دشمنان ولی فقيه را با شديدترين وجهی کيفر کرد! برای اين مأموران، حفظ جايگاه ولی فقيه بر همه چيز حتی بر احکام دين خدا هم اولويت دارد و باور دارد با انجام اين کار، بهشت زير پاهای پشمين او قرار خواهد گرفت.

اتفاق تلخی که برای "علی کروبی" افتاد، يکی از هزاران مورد از اين دست برخوردهای شديد با "دشمنان خدا" است. آنهايی که او را دستگير کرده اند در مسجد تهديدش کرده اند که علاوه بر ضرب و شتم و شکنجه های معمول، وی را در همان جا مورد "تجاوز جنسی" هم قرار خواهند داد. برخی با تعجب و افسوس می پرسند مگر اين عمل از هيچ مسلمانی بر می آيد که در "مسجد" يعنی در خانه خدا دست به تجاوز جنسی بزند يا حتی درباره آن سخنی بگويد؟ مگر می شود در مسجد از اين سخنان گفت و از قهر خداوند نترسيد؟ و معتقدان و مذهبيون می پرسند آيا خود رهبر از اين مسائل خبر دارد؟ و لابد خودشان هم پاسخ می دهند:"محال است!"

اتفاقی که برای فرزند آقای کروبی افتاده، به طور غير مستقيم برای تنبيه پدر شجاع اوست که پرونده تجاوزهای جنسی را از پرده بيرون انداخت و بابت اين افشاگری، از تمام مواهب حکومتی اش محروم شد. اکنون به آقای کروبی در خيابانها و مراسم حمله می شود. در نمايشگاه مطبوعات و روز ۲۲ بهمن او را می زنند و فرزندانش را چنين مورد آزار قرار می دهند. علت آزار دادن شيخ مهدی کروبی، سئوالی است که او با ارائه اسناد محکم در اذهان ملت ايجاد کرد: "آيا برای حفظ نظام ولايت فقيه، می توان به زندانيان بی پناه تجاوز کرد؟" اکنون بسياری از معتقدان سابق به نظام ولايت فقيه، دچار يک ترديد جدی شده اند و دفاع از اين نظام شبه سلطانی را به سهولت قبل انجام نمی دهند.

باری! تهديد "علی کروبی" به تجاوز جنسی در يک مسجد، از ديدگاه پيروان ولايت فقيه، نه تنها گناه محسوب نمی شود بلکه احتمالا" مباح نيز هست! در حکومت اسلامی ولايتی، هيچ چيز به اندازه "تمرد يا توهين به مقام معظم رهبری" جرم محسوب نمی شود و عقوبت هيچ جرمی بالاتر از اين نيست که به رهبری توهين کنيد که خود را جانشين خدا می داند. مأمورانی که با نيت "قربه الی الله" به سوی زندانی هجوم می برند تا بر جسم او تسلط يابند و او را بشکنند، می دانند که يکی از ابزار شکستن روح معترض زندانی، دريدن جسم اوست؛ با هر ابزاری و بخصوص با تجاوز جنسی! از سوی ديگر می دانند اخبار اين وحشی گری و تجاوزها به ساير مردم نيز خواهد رسيد و باعث خواهد شد ساير دشمنان ولی فقيه از ترس چنين اتفاقی، ديگر به خيابانها نيايند و اعتراضها را متوقف کنند. اما اگر فرض کنيم تجاوزها، باعث می شوند اعتراضها فرو بخوابند، آيا با فروکش کردن اعتراضها هم، تجاوزهای جنسی در زندانهای ايران فروکش خواهند کرد؟ بعيد است!

"ديده بان قانون" و نهادهای انتظامی و قضايی در اين سرزمين ولايی، متوجه مناطقی هستند که فقط کيان رهبری نظام و حاکميت ولی فقيه را تهديد می کنند و کاری ندارند به نقاطی که بر اخلاق و حقوق مردم صدمه می زنند. نظام به کيان اخلاق عمومی و امنيت روانی مردم در روستاها و شهرستانها توجهی ندارد. از پادگانها غافل است و از آنچه در مدارس دينی و مدارس شهری می گذرد، تعمدا" غفلت می کند و روی بر می گرداند. برای مسئولان نظام آمار بيماران ايدزی و بيماران جنسی کشور اهميتی ندارد. مهم نيست که بسياری از اين بيماران جنسی، از مدارس طلبگی قم بيرون می آيند و باز اهميتی ندارد که قرار است اين بيماران جنسی، يعنی طلبه های حوزه های علميه، مدارس آموزش و پرورش را اداره کنند و کار تربيت فرزندان ملت را بر عهده بگيرند.

اگر واقع بين باشيم؛ تجاوز جنسی در زندانهای ايران، مدتهاست که امری معمول است. تعرض به زنان زندانی در زندانهای ايران چيز تازه ای نيست که اخيرا" خبری از زندان گوهردشت ما را به آن حساس کرده باشد. سالهاست زنان زندانی مورد سوء استفاده مردان زندانی و بخصوص مأموران مرد قرار داشته و دارند. حتی در برخی پادگانهای نظامی و اردوهای بسيج دانش آموزی و در بسياری از حوزه های علميه و مدارس عادی نيز گزارشهای مکرری از تجاوزهای جنسی به کودکان، نوجوانان، سربازان وظيفه و زندانيان بی پناه ثبت شده اند. اخيرا" گزارشی از تجاوز يک معلم به هشت دختر مقطع دوم دبستان در روستايی از توابع مريوان منتشر شد. اين تنها خبر تکان دهنده از اين دست نيست.

اينک خبر نگران کننده اين است که واگذاری مديريت مدارس آموزش و پرورش به حوزه علميه قم آغاز شده است. طبق مصوبه دولت کودتايی، قرار است اداره مدارس کشور به تدريج به روحانيون حوزه علميه قم سپرده شود که بيشترين آمار "تجاوزهای خاموش" از آنجا منتشر شده اند. به تدريج فرزندان ما در اختيار کسانی قرار خواهند گرفت که برای به راه آوردن ديگران، به يک ابزار فوق العاده دست يافته اند و می توانند به وسيله آن، هرگونه روح اعتراضی را در جوانان فرو بيمرانند. آن ابزار تجاوز است. تجاوزی که برای حفظ مبانی نظام اسلامی، ديگر يک عمل کثيف محسوب نمی شود. بلکه امری مقدس و قابل تحسين است. "تجاوز مقدّس"!

فرصت نوشتن / روزنوشته های بابک داد
www.babakdad.blogspot.com
تماس:
[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016