دوشنبه 3 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعتراض خانواده‌های روزنامه‌نگاران زندانی به سخنان محمدجواد لاريجانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل، تا آزادی روزنامه‌نگاران زندانی

تا آزادی روزنامه نگاران زندانی - جمعی از خانواده های روزنامه نگاران زندانی صبح ديروز (يکشنبه )در ديدار با سيد محمد خاتمی ،رييس جمهوری پيشين ضمن بيان نگرانی های خود در باره تعداد زياد روزنامه نگاران زندانی و صدور احکام سنگين برای آنها ،به طور مشترک به گفته های محمدجواد لاريجانی ،رييس ستاد حقوق بشر قوه قضاييه که گفته بود هيچ روزنامه نگاری در جمهوری اسلامی به دليل اعتراض و يا حضور در تجمع در زندان به سر نمی برد ،اعتراض کردند.

به گزارش «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» در اين ديدار مهسا امرآمرآبادی ،روزنامه نگاری که در حوادث پس از انتخابات بيش از دو ماه در زندان بوده و اکنون با قرار وثيقه ازاد است با اشاره به انتقال همسر روزنامه نگارش به زندان رجايی شهر گفت ":قوه قضاييه حتی اصل تفکيک زندانی ها براساس جرائم شان را رعايت نمی کند و اکنون مسعود با شش قاتل حرفه ای هم بند است ."

وی دربخش ديگری از سخنانش گفت ":آقای خاتمی !ما نگرانيم !نگرانيم که دوباره روزنامه نگاران قربانی شوند.تجربه هشت سال اصلاحات نشان می دهد که روزنامه نگاران آسيب زيادی ديده اند.ما نگران همه زندانی های سياسی هستيم اما اين واقعيت را هم نمی توانيم کتمان کنيم که قشر روزنامه نگار را نسبت به برخی ديگر از اقشار آسيب پذيرتر می دانيم که اين اسيب پذيری به شرايط اين حرفه در کشورهايی مثل ما باز می گردد .ما اميدواريم به دليل اسيب پذيرتر بودن مان توجه ويژه ای به مسائل روزنامه نگاران زندانی بشود.ما می دانيم که فعالان سياسی که روزی جزو حکومت بودند در زندان نخواهند ماند اما چه بر سر روزنامه نگاران که مستقل از حکومت هستند ،خواهند رفت."



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سپهرناز ابوذر پناهی همسر سعيد ليلاز از ديگر روزنامه نگاران زندانی نيز در اين جلسه نسبت به حکم سنگين صادر شده برای همسرش اظهار نگرانی کرد و گفت ":سعيد وظايفش را به عنوان يک روزنامه نگار منتقد همواره در چارچوب قانون اساسی انجام داده است و همواره دلسوز نظام جمهوری اسلامی و ايران بوده و من نمی دانم چگونه به او حکم نه سال زندان داده اند.اگر انتقاد می کرد به خاطر اصلاح امور جامعه بود .او سالهای زيادی نيز به عنوان يک مدير در اين کشور خدمت کرده است اما حتی برای نوشتن لايحه دفاعيه اش در زندان قلم و کاغذ در اختيارش قرار ندادند و به همين دليل نتوانست از خودش آنطور که لازم بود دفاع کند ."

همسر ليلاز گفت" :همسرم همچنان از امکانات رفاهی در زندان بی بهره است و هنوز حتی حاضر نمی شوند يک خودکار بيک در اختيارش بگذارند ،کتاب و ساير امکانات که بماند."

دختر حمزه کرمی با اشاره به اينکه پدرش مدير وب سايت جمهوريت بوده است ،گفت":ما همچنان در شوک صدور حکم شانزده سال زندان و شش ميليارد تومان جريمه نقدی برای پدر خود هستيم .چيزی که هرگز در مغز ما نمی گنجد."

خانم کرمی اضافه کرد ":پدرم سی سال برای نظام جمهوری اسلامی خدمت کرده است .حتی اين هشت ماه گذشته که در زندان بوده ، حقش نبوده چه برسد به اينکه اکنون به شانزده سال زندان محکوم شده است.ما نگران سلامت پدرمان هستيم .او اکنون در بند ۲۴۰ زندانی است و حتی از امکان هواخوری بی بهره است."

شهرزاد کريمان ،مادر شيوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر نير در اين ديدار گفت ":شيوا در حوادث پس از انتخابات برای دومين بار است که بازداشت شده و تا همين دو روز پيش در سلول انفرادی بود.دخترم روحيه ای کاملا قوی دارد و می گويد مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی ام اين است که چرا او را به سازمان منافقين وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی يک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضايی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،اين سازمان را زنده کرده و بارديگر بر سر زبانها انداخته اند."شيوا می گويد "من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعاليت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدين خلق."

ژيلا بنی يعقوب ،روزنامه نگار ديگری که در اين جلسه حضور داشت يا اشاره به صدور حکم سنگين زندان برای همسرش ،بهمن احمدی امويی و ديگر روزنامه نگاران زندانی گفت :آقای لاريجانی گفته اند روزنامه نگاران به خاطر تخريب اموال عمومی در زندان هستند و نه به خاطر فعاليت های روزنامه نگاری شان .اما به عنوان مثال بايد بگويم تمامی اتهامات همسر من که بر اساس آن محکوم شده مطبوعاتی است و اين کاملا در پرونده قضايی او مستند است . مصداق مهم ترين اتهام او که منجر به صدور پنج سال حکم زندان برای او شده ،مربوط به مسووليتش در سايت خرداد نو است .آيا فعاليت در يک سايت فعاليت رسانه ای نيست و تخريب اموال عمومی است؟با مروری بر اتهامات ساير روزنامه نگاران نيز خيلی راحت قابل تشخيص است که اتهام های آنها نيز به خاطر فعاليت های رسانه ای شان بوده است و نه به قول آقای لاريجانی تخريب اموال عمومی."

ژيلا بنی يعقوب با اشاره به زندانی بودن بيش از شصت روزنامه نگار در ايران گفت :"متاسفانه اين بار نيز در يک جنيه منفی پيشتاز شده ايم و حتی رکورد چين را در اين باره شکسته ايم که با بيش از يک ميليارد جمعيت ،۲۳ روزنامه نگار در زندان دارد .اين در حالی است که در حوادث پس از انتخابات پيش از يکصد روزنامه نگار بازداشت شده اند که تعدادی با وثيقه ازاد و در انتظار برگزاری دادگاههای خود هستند و ببش از شصت نفر نيز در زندان اند.هرچند گزارش های تاييد نشده خبر از زندانی بودن هشتاد روزنامه نگار می دهد ."

پدر فواد شمس که سالها در جبهه های جنگ حضور داشته و همرزم محمد علی خليلی فرماندار پاوه بوده ، نيز در پاسخ به اظهارات محمد جواد لاريجانی گفت" :پسر من نمونه روزنامه نگاری است که تنها جرمش وبلاگ نويسی است و نمی دانم چطور آقای لاريجانی به راحتی زندانی بودن اين همه روزنامه نگار را به خاطر حرفه شان منکر می شود."

آقای شمس با ارئه گزارشی از وضعيت فررند روزنامه نگارش گفت ":بارجوها به فرزندم می گويند تو جرمی مرتکب نشده ای اما اگر آزادت کنيم ممکن است مرتکب جرم شوی"

وی با بيان اينکه به فرزندش افتخار می کند ،گفت ":فرزند من يک انسان آزاد است و اگر ازاده نبود اصلا الان در زندان نبود .انسان هايی که اين روزها در زندان اند ،به خاطر آزادگی شان به زندان افتاده اند."

فرزندان کيوان صميمی ديگر روزنامه نگار در بند نيز خواستار توجه ويژه مسوولان به وضعيت روزنامه نگاران زندانی شدند و گفتند :"روحيه پدر ما در زندان بسيار عالی و مقاوم است و بارها گفته که هيچ مشکلی برای تحمل زندان های طولانی تر ندارد."

پروين تاجيک ،خواهر عبدالرضا تاجيک ديگر روزنامه نگاران زندانی نيز در اين جلسه گفت ":در ديداری که با دادستان تهران آقای جعفری دولت آبادی داشتم ايشان به من گفت برادر شما (عبدالرضا تاجيک) حاضر نيست از مواضع اش کوتاه بيايد . معلوم است هنوز زندان رويش اثر نگذاشته ، بنابراين فعلا در زندان می ماند تا افکارش تغيير کند .از دادستان پرسيدم منظورتان چيست که گفت تاجيک از نهضت آزادی و کانون مدافعان حقوق بشر حمايت می کند و با منتظری و کروبی نيز ملاقات داشته است. وقتی دادستان اينها را به عنوان موارد اتهامی می گفت ، مانده بودم چه بگويم. آيا اين دلايل باعث شده برادرم دو ماه ممنوع الملاقات باشد؟ آيا اصلا اين موارد را می توان اتهام محسوب کرد؟ هرچند در مقام خواهر از برادرم در اين جلسه دفاع کردم و به دادستان نيز گفتم که رضا فردی صادق و درستکار است و هميشه با نگاهی انتقادی سعی می کرد اوضاع جامعه را بهتر کند. جامعه ای سالم است که در آن نقد وجود داشته باشد . "

فرنوش اميرشاهی ،هسر وحيد پوراستاد روزنامه نگاری که در موج بازداشت های پيش از بيست و دوم بهمن ماه بازداشت شده ،گفت ":واقعا نمی توانم دليل بازداشت همسرم را درک کنم .وحيد آنقدر محتاط و درچارچوب قانون عمل می کند که همواره از سوی همکارانش به محافظه کاری و حتی سانسورچی بودن متهم شده است .حال وضع به جايی رسيده است که انسان ملايم و محتاطی مثل او هم در اين سيستم تحمل نمی شود."

همسر مرتضی کاظميان نيز در اين جلسه خطاب به خاتمی گفت" :يک عده در اين کشور از مصونيت آهنين برخوردارند و به خود اجازه می دهند هر اتهامی را به ديگران بزنند و در برابر هيچ مرجعی هم پاسخگو نباشند.

وی افزود ": در اين کشور ،از دوران مشروطه تاکنون ،سر روزنامه نگاران در عروسی و عزا بر دار شده است .هيچ وقت نتوانسته اند به روزنامه نگاران اتهام اخلاقی يا مالی بچسبانند ،آنها گناهی چز انجام وظيفه حرفه ای شان ندارند بويژه که چون روزنامه نگارانی مستقل و حرفه ای هستند نگاهی انتقادی به مسائل دارند."

پدر ساسان اقايی نيز در همين جلسه گفت":اتهامات فرزند من کاملا مطبوعاتی است و حتی به خاطر مقاله ای که در سن سيزده سالگی در يکی از روزنامه ها نوشته است در اين دوره تحت فشار و بازجويی شديد قرار گرفته است.روزنامه نگاران خيلی مورد بی مهری دولت مهرورز قرار گرفته اند."

همسر علی حکمت روزنامه نگاری که سالها فعاليت روزنامه نگاری نداشته و در عرصه کشاورزی فعاليت می کرده است ،نيز گفت ":همسرم ببش از پنجاه و دو روزاست که در سلول انفرادی ويژه است که نمی دانم منظورشان از اين ويژه چيست اما ظاهرا شرايط نامناسب تری نسبت به ساير انفرادی ها دارد.در اين مدت تنها يکبار موفق به ملاقات با او شده ايم."

فرزندان بدر السادات مفيدی ،دبير انجمن صنفی روزنامه نگاران نيز از و ضعيت نامناسب اين روزنامه نگار دربند برای خاتمی گفتند که هم اکنون در بند متادون زندان اوين نگهداری می شود . بندی که به گفته خانواده او از شرايط نامناسب بهداشتی و رفاهی برخوردار است

خانواده اين روزنامه نگار گفتند که اين بند از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی محروم است و همچنين داروهای اين روزنامه نگار که مبتلا به بيماری خونی است به او داده نشده است.

همسر محمد جواد مظفر نيز از اينکه همسرش همچنان در سلول انفرادی است ،اظهار نگرانی کرد و گفت که به شدت نگران شرايط جسمی و بيماری مظفر است و هيچ کس جوابگوی نگرانی های آنها نيست

مادر مهدی محموديان نيز گفت ":اتهامات فرزند من کاملا مطبوعاتی است و به خاطر فعاليت های روزنامه نگاری در زندان است و همچنان پس از شش ماه در بلاتکليفی کامل به سر می برد."

مادر کوهيار گودرزی وب نگار نيز از آخرين وضعيت فرزندش گفت ":اينکه دو ماه از بازداشتش می گذرد ولی از آزادی اش خبری نيست و جرمی جز فعاليت حقوق بشری از طريق کميته گزارشگران حقوق بشر نداشته است . اما با اين همه اين وب نگار جوان را تحت فشار قرار داده اند تا به اتهام محاربه اعتراف کند ."

مهديه محمدی همسر احمد زيد آبادی نيز تاکيد کرد :" اين روزنامه نگار که هيچ جرمی جز فعاليتهای روزنامه نگاری و نوشتن مقالات انتقادی در چارچوب قانون اساسی نداشته اکنون در زندان رجايی شهر به سر می برد . و حکم بسيار سنگينی نيز به او داده شده که برای بسياری غير قابل باور است .آيا با روزنامه نگاران مستقل در هر دوره ای بايد چنين برخوردهايی شود ."


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016