سه شنبه 18 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

برچسب‌زنی و اتهام: مهم‌ترين توليد ماشين سرکوب، مجيد محمدی، راديو فردا

دستگاه رسمی تبليغاتی رژيم جمهوری اسلامی يک واژه نامه مشخص برای برچسب زنی به مخالفان و منتقدان خود دارد. اين واژه نامه رسما گرد آوری و ابلاغ نشده است اما همه نيروهای درون حکومت می‌دانند که برای ماندن در حکومت بايد آن را به کار گيرند. اين واژه‌ها عمدتا از طريق تحليل‌های نيروهای امنيتی مورد اعتماد به رهبری پيشنهاد داده شده و در سخنرانی‌های عمومی به ديگر دستگاه‌های دولتی انتقال می‌يابند. اين واژه نامه از طريق رسانه‌های دولتی القا شده و بسط می‌يابد و حتی مجلس خبرگان بايد از آن برای ابراز نظر استفاده کند.

برای گرد آوری چنين واژه نامه‌ای يا يافتن موارد کاربرد آن لازم نيست رسانه‌های دولتی ماه‌ها رصد شوند بلکه تنها يک روز مطالعه يکی از روزنامه‌های رسمی تحت نظر ولی فقيه يا يکی دو مورد از سخنان رهبری نظام کفايت می‌کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


زدن اين برچسب‌ها شش هدف را دنبال می‌کنند: ۱) بدنام کردن رقيب سياسی يا مخالف و منتقد، ۲) سلب مشروعيت سياسی از آنان، ۳) فرافکنی و انداختن گناه مشکلات بر گردن ديگری، ۴) شيطان معرفی کردن مخالف و منتقد، ۵) جلوگيری از ريزش نيروها با ترساندن افراد از گرفتن اين برچسب‌ها، و ۶) معرفی خود به عنوان ملاک حق و باطل.

برچسب‌ها سپس توسط دستگاه قضايی برای پرونده سازی و تحت تعقيب قرار دادن مخالفان مورد استفاده واقع می‌شوند. در فرايند قانونگذاری نيز بسياری از آنها به موضوع اتهام تبديل می‌شوند (مثل عنوان پوچ و تهی تشويش اذهان عمومی). بسياری از منتقدان حکومت با اين برچسب‌ها سال‌ها را در زندان گذرانده يا به اعدام محکوم شده‌اند. ماشين تبليغاتی نظام برای قوای قهريه و دستگاه قضايی آن آتش تهيه فراهم می‌کند.

برچسب زنی و اتهام زنی به جای تحليل و وارد شدن به مباحثه و گفت‌وگو در فضای عمومی و سپس دادن آزادی به مردم برای انتخاب، مهم ترين دليل برای تمام شدن سوخت ايدئولوژی اسلامگرايی شيعه در داخل مرزهای کشور است. دستگاه ايدئولوژی سازی حکومت به تدريج در نهادهای نظامی و امنيتی و قضايی ادغام شده است.

از آنجا که شکاف عظيمی‌ ميان سخن و عمل حاکمان جمهوری اسلامی وجود دارد تعابير و واژه‌های آنها بدون قرار داده شدن در متن ادبيات خودشان و نيز در متن ادبيات سياسی دوران اخير قابل فهم نيست و به يک معنا بايد آنها را ترجمه کرد. همچنين به‌واسطه نوع تغييراتی که در واژه‌ها بر اساس استفاده در چارچوب ايدئولوژی اسلامگرايی از آنها می‌شود تعابير از جای خود در ادبيات فارسی به در می‌شوند تا تنها دايره مفهومی‌ مورد نظر حاکمان را القا کنند.

واژه نامه


بی بصيرت: کسانی که به سرعت پس از اعتراضات اعلام بيعت به رهبری نکردند؛ آنها که نمی‌دانستند تنها با سرکوب و شکنجه و تجاوز و قتل و خشونت می‌توان حکومت را حفظ کرد.
فتنه: اعتراضات گسترده به تقلب در انتخابات يا هرگونه اعتراضات گسترده به حکومت که سرکوب آن دشوار باشد و بسياری را به خاطر رفتارهای حکومت به آن بدبين سازد.
اهل مسجد ضرار: هر جمعی که در آن از حاکميت جمهوری اسلامی انتقاد شود.
ضد انقلاب: هر فرد يا گروهی که نظام جمهوری اسلامی و ولايت فقيه را قبول نداشته باشد؛ از منظر حاکمان موجود جمهوری اسلامی انقلابی که ۳۱ سال پيش موفق به براندازی رژيم سلطنتی شد هنوز ادامه دارد و حاکمان موجود و وفاداران به آنها، حتی آنان که آن زمان به دنيا نيامده بودند، رهبران آن هستند و هر که با رهبران موجود مخالفت کند بلافاصله ضد انقلاب محسوب می‌شود.
تهاجم فرهنگی: جريان آزاد اطلاعات.
تشويش اذهان عمومی. اطلاع رسانی واقع بينانه بدون سمت گيری به سوی حکومت و تحليل شرايط موجود با رهيافت انتقادی.
شبيخون فرهنگی: مصرف کالاهای فرهنگی توليد ناشده توسط دستگاه‌های تبليغاتی رژيم جمهوری اسلامی توسط مردم.
دشمن: همه افراد و گروه‌هايی که از ولی فقيه اطاعت نمی‌کنند، دگر انديشان و دگر باشان.
منافق: کسی که به اسلام باور دارد اما حکومت موجود جمهوری اسلامی و ولايت فقيه را نمی‌پذيرد.
منافق جديد: کسی که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن باور دارد اما در همه موارد از ولی فقيه اطاعت نمی‌کند.
ملحد: کسی که قرائت رسمی جمهوری اسلامی از اسلام را نمی‌پذيرد.
فراری: روزنامه نگار يا فعال سياسی که به دليل ترس از تحت تعقيب واقع شدن، زندانی شدن يا اعدام از کشور خارج شده است.
استکبار: قدرت‌های جهانی که سلطه طلبی و بلندپروازی‌های حاکمان جمهوری اسلامی را در منطقه و جهان محدود می‌سازند.
سلطه: قدرتی که در اختيار حاکمان جمهوری اسلامی نيست.
نظام سلطه: نظمی‌ که حاکمان جمهوری اسلامی قدرت قاهره را در آن در اختيار ندارند و مقررات آن بدون حضور و قدرت فائقه اسلامگرايان تنظيم شده است.
فساد: عدم رعايت ضوابط شرعی در حوزه پوشش زنان، وجود مشروبات الکلی، و روابط صميمی‌که روحانيون و پيروان آنها خوش نمی‌دارند؛ تخلفات ديگر مثل اختلاس، ارتشا، و ديگر فسادهای اقتصادی و زن بارگی تحت عنوان چند همسری و ازدواج موقت مقامات و قدرتمندان فساد قلمداد نمی‌شوند.
صهيونيست‌ها: همه دولت‌هايی که در مجامع جهانی با رفتار ايران مخالفت کنند.
محارب: کسی که نسبت به روند جاری امور در کشور اعتراض دارد و اعتراض خود را در عرصه عمومی بيان می‌کند.
خرافه: باورها و رفتارهايی که مورد پسند روحانيت حاکم و هواداران آنها نيست.
زورگويان: قدرت‌های بزرگ غربی که بسط سلطه جمهوری اسلامی در منطقه و جهان را محدود می‌کنند.
سلطه گران: قدرت‌هايی که بايد جای خود را به جمهوری اسلامی در سطح بين المللی بدهند.
نظام سلطه: نظامی که بر اساس قدرت برتر و ملاک‌های جمهوری اسلامی اداره نمی‌شود.
جنجال سازی: نمايش جنايت‌ها و سرکوب‌ها و دروغ‌ها و تقلبات حکومت جمهوری اسلامی.
فريب خورده: هرگونه مخالف هيئت حاکمه جمهوری اسلامی. بنا به ديدگاه حاکمان، آنها حق مطلق اند و اشتباه و خطايی ندارند و اگر کسی مخالفتی می‌کند از سر فريب خوردگی است.
ساده لوح: مقوله ديگری از مخالفان حاکمان جمهوری اسلامی که به خاطر نادانی و غفلت با حکومت مخالفت می‌کنند. کسانی که با يک حکومت سراسر خير و پاکی و صداقت (و همه خوبی‌های ديگر عالم)، يعنی حکومت جمهوری اسلامی و رفتارهای آن مخالفت می‌کنند لابد نادانند يا فريب خورده.
ضد ايرانی: صفتی است برای مخالفت‌های دول و گروه‌های غير ايرانی نسبت به حاکمان جمهوری اسلامی. از اين صفت برای برچسب زنی به مخالفان داخلی يا ايرانی خارج از کشور استفاده نمی‌شود چون طرف مقابل آن يعنی "ايرانی" در اين صورت به عنوان يک ارزش مطرح خواهد شد که منظور نظر حاکمان نيست. اما استفاده ان برای خارجی‌ها متضمن تحريک احساسات آن دسته از مخاطبان رسانه‌های حکومتی است که عرق ملی دارند و شايد با حکومت نيز مخالف باشند.
سرباز جنگ نرم: تلاشگری که برای تغيير قوای حکومتی يا حکومت از طريق شيوه‌های دمکراتيک و مسالمت آميز عمل می‌کند.
فرمانده جنگ نرم: مولدان انديشه‌هايی که ايدئولوژی رژيم را به چالش می‌کشند.
مهره جبهه ناتوی فرهنگی: کسی که در نهادهای نيمه مستقل و مستقل رسانه ای و فرهنگی به نقد سياست‌های جمهوری اسلامی می‌پردازد.
حرمت شکن: کسی که رهبری کشور را در ملا عام مستبد و ديکتاتور بخواند.
برهم زننده امنيت کشور/اقدام کننده عليه امنيت کشور: کسی که تلاش می‌کند از طريق روش‌های مسالمت آميز و در چارچوب قوانين موجود به تغيير قدرت حاکم يا تغيير رفتار قدرت حاکم دست زند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016