یکشنبه 19 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ایلنا: پنج تن از عوامل گروهك‌هاي ضد‌انقلاب اعدام شدند

پنج تن از عوامل گروهك‌هاي ضد انقلاب سحرگاه امروز (يكشنبه) در زندان اوين به دار مجازات آويخته شدند.

به گزارش ايلنا به نقل از روابط عمومي دادسراي عمومي وانقلاب تهران، محكومان فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم هولي فرزند خدر، مهدي اسلاميان فرزند محمد نام داشتند.

محكومين در عمليات تروريستي ازجمله بمب‌گذاري در مراكز دولتي و مردمي شهرهاي مختلف ايران دست داشتند.

اين گزارش با بيان اينكه در مراحل دادرسي محكومين نماينده دادستان تهران و وكلاي آنان حضور داشته‌اند‏‌، ‌افزود: احكام صادره از سوي دادگاه‌هاي بدوي حسب مورد در دادگاه‌هاي تجديد نظر با ديوان عالي كشور ابرام گرديده است.
خلاصه گزارش كار پرونده معدوين به شرح زير است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


**فرزاد كمانگر، علي حيدريان و فرهاد وكيلي
در تاريخ 28/5/1385 عوامل تجسس كلانتري 116 مولوي حين گشت‌زني به دو نفر كه در كنار يك دستگاه خودرو پيكان ايستاده بوده‌اند، مظنون مي‌شوند.

آنان به محض رويت ماموران متواري مي‌گردند كه نهايتا يك نفر به نام پيمان، كه بعدا مشخص مي‌شود نام اصلي وي كاوه است، دستگير و فرد ديگر به نام كمال متواري مي‌گردد.

نتيجه بازرسي از خودروي مذكور، كشف پنج كيلوگرم مواد منفجره از زير صندلي راننده است. متعاقبا با مراجعه ماموران به محل سكونت آنان، فرد ديگري به نام فرزاد كمانگر نيز دستگير مي‌گردد. در بازرسي از اتاق وي، يك عدد باطري و دستگاه ساعت زمان‌بندي انفجار بمب كشف مي‌شود.

فرزاد كمانگر در بازجويي اوليه، خود را از وجود مواد منفجره بي‌اطلاع نشان مي‌دهد. حسب بررسي‌هاي به عمل آمده يكي از برادران فرزاد كمانگر به نام شيرزاد، در سليمانيه عراق فعاليت حزبي مي‌كند و سابقه محكوميت به علت همكاري با گروهك پ.ك.ك را دارد.

متهم دستگير شده ديگر به نام كاوه، كه بررسي‌هاي بعدي نشان مي‌دهد شناسنامه، كارت ملي و كارت شناسايي وي با نام پيمان كرم‌ويسي، جعلي است، ضمن اظهار بي‌اطلاعي از وجود مواد منفجره، اقرار نموده كه اسناد هويت جعلي را با وساطت يك نفر افغاني، در قبال مبلغ دويست و سي هزار تومان به دست آورده و پانزده روز قبل از دستگيري، در خيابان آزادي به طور اتفاقي با كمال آشنا شده است.

متعاقبا حسب تحقيقات به عمل آمده توسط وزارت اطلاعات، مشخص مي‌شود كه گروهك پژاك از نيمه دوم سال 1384 اقدام به تشكيل كميته ويژه اقدامات تروريستي و بمب‌گذاري در شاخه خود نموده و بر اين اساس افرادي را از مناطق كردنشين براي انجام عمليات بمب‌گذاري جذب كرده و آموزش مي‌دهد.

در اوايل سال 1385 نيز دو تن از عاملين انفجار مورخ 18/2/1385 در شهرستان كرمانشاه دستگير شده بودند و در اين راستا متهم فرهاد وكيلي و علي حيدريان با تهيه خانه تيمي براي فرزاد‌كمانگر و همدست ديگر وي تهيه كارت‌هاي جعلي، مقدمات اعمال تروريستي را فراهم مي‌كرده‌اند. بر اين اساس فرهاد وكيلي در تاريخ 22/6/1385 از طريق اعطاي نيابت قضايي به شهرستان سنندج دستگير مي‌شود. از منزل وي ماهواره و يك برگه كه محتويات آن به صورت رمز بوده، كشف مي‌شود.

علي حيدريان نيز ارتباط با گروهك پژاك، اعزام براي ديدن دوره آموزش نظامي، تهيه خانه تيمي براي فرهاد وكيلي در تهران، ارتباط با فرزاد كمانگر در تهران و اقامت در محلي كه آنها نيز ساكن بوده‌اند، را پذيرفته است.

وي علت ارتباط خود با فرزاد كمانگر را انجام اقدام انفجاري در تهران اعلام مي‌كند كه قرار بوده به همراه فرزاد مواد منفجره را به صورت بمب ساعتي با كنترل از راه دور به تهران منتقل و منفجر كنند.

فرهاد وكيلي نيز ارتباط با فرزاد كمانگر را مي‌پذيرد و اقرار مي‌نمايد كه جدول رمز كشف شده از منزل خود را به همراه يك جلد كتاب، از طريق فردي به نام كمال و از طرف گروهك پژاك دريافت كرده است و به ارتباط با عوامل گروهك پژاك و جذب كمك‌هاي مالي به عنوان واسطه براي اين گروهك اقرار مي‌كند.

با توجه به محتويات پرونده، متهمين همگي اعضاي گروهك پژاك مي‌باشند و از سال 1377 با جذب نيرو و تبليغات، به سازماندهي تشكيلات گروهك مذكور در ايران پرداخته‌اند و در سال 1382 با تاسيس گروهك پژاك، در جهت براندازي جمهوري اسلامي ايران، فعاليت‌هاي مسلحانه خود را آغاز كرده‌اند و از جمله اقدامات آنها، انفجار دو بمب در ساختمان‌هاي فرمانداري و اداره بازرگاني كرمانشاه در تاريخ 19/2/1385 و انفجار خط لوله صادراتي ايران به تركيه است.

متهمان پرونده تحت فرماندهي فردي با نام مستعار كمال (اهل تركيه) اقدامات بمب‌گذاري در ايران را برعهده داشته‌اند و بر اين اساس اعضاي گروهك به نام‌هاي محمد(با نام‌هاي مستعار زرتشت و بهمن) و علي حيدريان (با نام‌هاي مستعار سوران و پيمان) به ايران وارد شده و از طريق فرزاد كمانگر براي آنها اوراق جعلي تهيه شده تا در تهران اقدام به بمب‌گذاري در اماكن نمايند.

مواد منفجره مكشوفه از متهمان شامل ده كيلوگرم حين دستگيري و دوازده كيلوگرم به همراه پانزده عدد چاشني انفجاري و دو قبضه نارنجك جنگي از منزل فرهاد وكيلي بوده است. همچني از منزل متهمان 57 گلوله آرپي‌جي و 600 فشنگ سلاح سبك، 700 جلد ترجمه فارسي كتاب عبدالله اوجالان رهبر پ.ك.ك، 300 نسخه پوستر رهبران گروهك و 300 جلد نشريه و كتب تبليغاتي آنها كشف شده است.

در تاريخ 1/4/1386 پس از اخذ آخرين دفاع، نسبت به هر سه متهم به اتهام محاربه از طريق فعاليت موثر براي گروهك‌هاي ضد نظام (مستندا به مواد 186، 187 و 535 قانون مجازات اسلامي) و همچنين نگهداري و قاچاق اسلحه و مهمات كيفرخواست صادر مي‌شود.

با ارجاع پرونده به شعبه 30 دادگاه انقلاب اسلامي تهران، متهمين وكيل معرفي مي‌كنند. جلسه دادگاه در تاريخ 10/11/1386 با حضور متهمان، وكلاي آنها و نماينده دادستان تشكيل مي‌شود و پس از تفهيم اتهامات براساس مدارك موجود به متهمين و ارائه دفاعيات آنها و وكلايشان و همچنين تقديم لوايح دفاعيه از سوي وكلا، دادگاه، طي دادنامه صادره مورخ 1/12/1386 متهمان فرزاد كمانگر، فرهاد وكيلي و علي حيدريان را محارب تشخيص داده و به اعدام محكوم مي‌نمايد. همچنين از فرهاد وكيلي و علي حيدريان را به لحاظ نگهداري مواد منفجره به ده سال حبس محكوم مي‌كند. راي فوق در تاريخ 6/12/1386 به وكلاي محكومان و خود آنان ابلاغ گرديده است كه اعتراض مي‌نمايند.

با ارائه لوايح تجديدنظرخواهي توسط وكلاي محكومان، پرونده به يكي از شعب ديوان عالي كشور ارجاع مي‌شود و اين شعبه طي دادنامه صادره مورخ 10/12/1387 راي صادره را ابرام مي‌نمايد.

**شيرين علم هولي آتشگاه
در تاريخ 6/3/1387 نامبرده پس از كار گذاشتن يك بمب زير خودرويي در پاركينگ قرارگاه سپاه در غرب تهران و انفجار آن، دستگير شده است.
وي در بازجويي اوليه ضمن معرفي خود به نام جعلي فرشته اميري، اظهار مي‌دارد براي انجام اين كار فردي به نام فاروق مبلغ پانصد هزار تومان پول به وي داده است و او نيز به علت نياز مالي، آن را پذيرفته است. وي همچنين مدعي شده كه چون پدر و مادرش فوت كرده‌اند، ده روز پيش از روستاي محل زادگاهش به تهران آمده و از مردم در ميدان آزادي تقاضاي پول مي‌كرده كه با فاروق، آشنا شده است.

از كيف متهمه حين دستگيري چند متر سيم برق، چهار عدد باطري بزرگ ، يك اهم‌متر، چسب شيشيه‌اي پهن، ريموت كنترل انفجاري و وسايل ديگري كشف شده كه حاكي از تهيه مقدمات براي بمب گذاري ديگري بود. او مدعي است كه لوازم ياد شده از فاروق به وي داده و از دليل آن ابراز بي‌اطلاعي مي‌كند.

متعاقبا متهمه عليرغم انكارهاي اوليه، نهايتا هويت واقعي خود را به نام شيرين علم‌هولي‌آتشگاه افشاء و اقرار مي‌كندكه عضو گروهك پژاك است.

متهمه همچنين اقرار مي‌كندكه از طرف گروهك ياد شده براي انجام دو ماموريت بمب‌گذاري به تهران اعزام شده است و او نهايتا با مقاديري وجه، با همكاري يكي ديگر از اعضاي گروهك ياد شده، يكي از مقرهاي نيروي هوايي سپاه را براي انجام عمليات ترويستي انتخاب كرده و بمبي را زير خودرويي در پاركينگ محل مذكوركار گذاشته است.

متعاقبا گروهك پژاك نيز پس از وقوع انفجار ياد شده، مسووليت آن را بر عهده گرفته و در سايت اينترنتي خود متهمه را عضو اين گروهك معرفي كرده است.

در تاريخ 7/6/87 از متهمه اخرين دفاع اخذ شده و نامبرده بار ديگر اعلام مي‌كند كه اقدامات خود را براساس دستور گروهك پژاك انجام داده است.

متعاقبا در پي تكميل تحقيقات براي متهمه طبق ماده 186 قانون مجازات اسلامي ارتباط و همكاري با گروهك پژاك و عضويت در آن و مواد 34 و 35 قانون گذرنامه (ورود و خروج غير قانوني ازمرز) كيفرخواست صادر و پرونده براي رسيدگي به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارجاع مي‌شود.
جلسه رسيدگي به اتهامات نامبرده با حضور وكيل و نماينده مدعي العموم در شعبه مذكور برگزار و پس از اخذ آخرين دفاع، دادگاه با اعلام ختم رسيدگي طي دادنامه صادره مورخ 7/10/88 متهمه را از باب محاربه به اعدام محكوم مي‌نمايد. محكوم عليه با ابلاغ راي به آن اعتراض مي‌كند. راي صادره طي دادنامه‌اي مورخ 25/11/88 از سوي دادگاه تجديد نظر استان تهران تاييد گرديده است.

**مهدي اسلاميان

محكوم ياد شده يكي از عوامل انفجار بمب در حسينيه شيد الشهداي شيراز است كه پرونده نامبرده با درخواست دادستان محترم كل كشور بر احاله پرونده به تهران و‌ پذيرش اين درخواست طي دادنامه شماره 99-4/3/87 شعبه اول ديوانعالي كشور به دادسراي عمومي وا نقلاب تهران احاله شده است.

متهمان اصلي اين حادثه شامل محسن اسلاميان، روزبه يحيي‌زاده و علي‌اصغر پشته مي‌باشند كه نامبردگان قبلا محاكمه و با صدور حكم اعدام و اعطاي نيابت به دادسراي شيراز حكم درباره آن اجرا گرديد. همچنين يكي ديگر از عوامل اصلي اين بمب‌گذاري به نام مجيد راستگو نيز در ساعات اوليه دستگيري خودكشي كرده است.

مهدي اسلامي، فرزند محمد، برادر محسن اسلاميان است. وي در بازجويي اوليه اظهار داشته است كه روز حادثه، محسن به من گفت امشب ساعت هشت بيا من موتور را مي‌خواهم. ساعت هشت رفت و ساعت 30/8 برگشت محسن سراسيمه بود به من گفت اگر چيزي به تو بگويم جا نمي‌خوري. گفتم: نه. گفت: ‌انفجار كار من و دوستانم بود.

فرداي آن شب محسن به شمال مي‌رود و تلفني از مهدي پول مي‌خواهد مهدي هم دويست هزار تومان تهيه و براي او ارسال مي‌كند.

مهدي اسلاميان در بازجويي مورخ 6/3/87 در توضيح اقدامات خود و محسن قبل از انفجار، اظهار داشته: چهار روز قبل از انفجار، محسن وسايل آزمايشگاهي و مواد بمب را به منزل آورده بود محسن دو جعبه سربسته بزرگ را درون ماشين گذاشت و با بيل و كلنگ رفت. شب انفجار كه به منزل آمد، من از رنگ و روي محسن و حال پريشانش به او مشكوك شدم و بعد از يكي دو ساعت خودش گفت كه انفجار در حسينيه كار وي و دوستانش بوده است.

مهدي در خصوص اقداماتي كه براي كمك به فرار محسن انجام داده است، مي‌گويد قرار شد صبح من به كيش بروم تا اگر بتوانم براي محسن قايق پيدا كنم. محسن تلفني از مهدي خواسته كه به زمين كشاورزي عمويش برود و بقيه وسايل را از آن جا دور كند. اما او چنين كاري را انجام نمي‌دهد.

محسن بعد از انفجار شيراز به مهدي مي‌گويد كه دو سري عمليات ديگر هم در راه دارند. براساس محتويات پرونده مهدي تلاش مي‌كند تا محسن را از كشور خارج كند.

حسب اظهارات مهدي وي حين دستگيري قصد داشته سيانوري را كه محسن به او داده و در زير پيراهنش جا‌سازي كرده بود بخورد كه موفق نمي‌شود.

بازپرس براي مهدي اسلاميان به اتهام اقدام عليه امنيت كشور از طريق مشاركت در بمب گذاري، قرار بازداشت موقت صادر نموده ودر تاريخ 4/6/87 آخرين دفاع متهم اخذ شده است.

با صدور كيفر خواست پرونده به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي ارجاع مي‌شود ومتهم با وكيل خود در جلسه مورخ 4/9/88 حضور يافته است.

نهايتا دادگاه با اعلام ختم رسيدگي طي دادنامه‌اي صادره مورخ 16/9/88 نامبرده به مجازات اعدام از باب محاربه محكوم مي‌نمايد. راي فوق كه مورد اعتراض محكوم عليه قرار گرفته طي دادنامه صادره مورخ 4/12/88 صادره از سوي دادگاه تجديد نظر استان تهران تاييد گرديده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016