پنجشنبه 17 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بهائی بودن در جمهوری اسلامی جرم است، گزارش فرشته قاضی از نقض حقوق شهروندان بهائی در ايران، روز

f.ghazi(at)roozonline.com

شهروندان بهايی که هفته گذشته منازل متعلق به آنها در روستای ايول مازندران توسط لودر و کاميون تخريب شد،در مصاحبه با روز اعلام کردند شکايت آنها در خصوص تخريب منازلشان تاکنون مسکوت مانده و مراجع قضايی هيچ پاسخی به آنها نداده اند.ديان علايی، نماينده جامعه بين المللی بهاييان در سازمان ملل متحد در ژنو، هم وزارت اطلاعات و دستگاه امنيتی و برخی روحانيون را در پشت قضيه تخريب منازل و اموال شهروندان بهائی می داند و به روزمی گويد: بهايی بودن از نظر جمهوری اسلامی جرم است.رضا ثابتان، سخنگوی جامعه جهانی بهايی نيز تخريب اموال و اماکن متعلق به شهروندان بهائی را برنامه ای منظم می خواند که با دستور حکومت و يا پشتيبانی آن انجام می گيرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وزارت اطلاعات و روحانيون پشت جريان تخريب

هفته گذشته ۵۰ منزل متعلق به بهائيان در روستای ايول در مازندران با بولدوزر و ۴ کاميون تخريب شد. به گفته اهالی اين روستا، خانه هارا چنان با خاک يکسان کرده اند که گويی اصلا از قبل هيچ خانه ای در اين منطقه نبوده است.اين مساله واکنش های بسياری را به دنبال داشت، اما اولين تخريب منازل متعلق به بهائيان نبود؛ طی ۳۱ سال گذشته بارها اخباری مبنی بر آتش زدن منازل بهائيان و تخريب قبرستان های متعلق به آنان منتشر شده است.

رضا ثابتان، سخنگوی جامعه جهانی بهايی در اين مورد به روزمی گويد:" در ايران به طور کلی، تخريب اموال و اماکن بهايی، يک برنامه منظم و از پيش طراحی شده است. چندين قبرستان بهايی را در اصفهان، قائم شهر، شيراز و برخی شهرهای ديگر تخريب کرده اند. اماکن مقدس بهائيان و همچنين برخی منازل آنها را تخريب کرده و به آتش کشيده اند.کاملا معلوم است که دولت يا خود دستور چنين کاری را ميدهد و يا از کسانی که اينکارها را انجام ميدهند پشتيبانی ميکند. چون وقتی به مراجه قضايی مراجعه می شود حاشا ميکنند و هيچ امنيتی را برای شهروندان بهايی، به عنوان شهروندان ايرانی تامين نمی کنند."

ديان علائی، نماينده جامعه بين المللی بهائيان در سازمان ملل متحد هم می گويد:" اين مساله ، يک مساله گسترده است که در واقع با پشتيبانی وزارت اطلاعات و برخی از روحانيون انجام می گيرد. در واقع کسانی که اقدام به تخريب می کنند، از قبل برای چنين کاری تشويق می شوند و از سويی می دانند که به هيچ عنوان در اين زمينه پاسخگو نخواهند بود. "

اما اين تخريب ها توسط چه کسانی صورت می گيرد؟ به گفته صاحبان منازلی که هفته گذشته در روستای ايول تخريب شد، کسانی که اقدام به تخريب کردند هيچ لباس رسمی و حکومتی به تن نداشتند و از افراد محلی بودند. فريده روحانی، صاحب يکی از ۵۰ منزلی که در روستای ايول تخريب شد می گويد:" نمی دانيم دستور از کجا آمده اما همان ساکنان غير بهائی روستای خودمان، يعنی همان افراد محلی خانه های ما را تخريب کردند."

در اصل اين افراد محلی چرا اقدام به تخريب اموال و اماکن بهائيان می کنند؟ رضا ثابتان به اين سئوال پاسخ می دهد:" به نظر می رسد در نقاطی که مردم تعصب مذهبی بيشتری دارند اين مسائل بيشتر اتفاق می افتد و حکومت از تعصب مذهبی آنها سوءاستفاده می کند و از همين عرق مذهبی بهره می گيرد. "

او می افزايد:" اوايل انقلاب حکومت به صورت مستقيم عمل و بهائيان را اعدام می کرد اما در چند ساله اخير، بخصوص يک ساله اخير، سرکوب شدت گرفته و نوع آن فرق کرده است. الان حمله به بهائيان بيشتر به حالت حملات رسانه ای و تبلغی است و روزی نيست که در رسانه های حکومتی، مطلبی عليه بهائيان منتشر نشود. تمرکز هم بيشتر روی مردم عادی است، يعنی شهروندان عادی بهائی را از کار بيکار می کننديا از کسب و کار وا می دارند. در شيراز ليستی ۴۰۰ نفره از کسبه بهايی تهيه و منتشر کرده و نوشته اند که اينها بهايی هستند و از اينها خريد نکنيد. از طرفی جمهوری اسلامی با اعزام طلاب قم به روستاهای مختلف، بر ضد بهائيت و شهروندان بهايی، تبليغات می کند؛ به مردم می گويند افراد بهائی، جاسوس اسرائيل هستند و ضد امنيت ملی اقدام می کنند و ..... "

۱۴۰ بازداشت در يک سال

اما آيا برخورد با شهروندان بهايی در ايران در تخريب منازل و اماکن آنها خلاصه می شود؟ فريده روحانی،ديگر شهروند بهائی می گويد:" خانه هايمان را خراب می کنند. بچه هايمان را نمی گذارند به دانشگاه بروند و بعد از يکی دو ترم آنها را بيرون می کنند. تاکنون نديده ايم از بچه های بهائی، کسی از دانشگاهها فارغ التحصيل شود."

ناتولی درخشان نيز می گويد:" به ما می گويند با شهروندان مسلمان صحبت نکنيد چون شما قصد داريد آنها را جذب بکنيد در حالی که واقعا چنين چيزی نيست. ما هم ايرانی هستيم نمی توانيم با همشهريان و هموطنان خود حرف نزنيم."

اما قضيه از سخنان اين دو شهروند هم فراتر رفته است. ۷ تن از سران بهايی مدتهاست در زندان به سر می برند و به گفته رضا ثابتان، بعد از انتخابات مخدوش ۲۲ خرداد ۸۸، بيش از ۱۴۰ شهروند بهايی بازداشت شده اند. هر چند ۱۰۰ نفر از آنها با قرار وثيقه آزاد هستند اما ۴۰ شهروند بهائی همچنان در بازداشت به سر می برند.

آقای ثابتان می افزايد:" خوشبختانه کسی در اين سالها جانش را از دست نداده است البته اوايل انقلاب که به منازل برخی از بهائی ها حمله کردند برخی از شهروندان بهائی را نيز به آتش کشيدند اما دراين سالهای اخير چنين موضوعی نبوده است. هر چند که در شيراز يک شهروند بهائی را بعد از چند بار تهديد، گرفتند و با زنجير به درخت بستند تا او را آتش بزنند اما باز نتوانستند چون چند نفر رسيده و مانع شده بودند."

ديان علائی نيز با اشاره به بازداشت و محاکمه ۷ تن از سران بهائی می گويد:" دادگاه آنها به پايان رسيده و در انتظار صدور حکم هستند و ما به شدت نگران وضعيت آنها و حکمی هستيم که صادر خواهد شد. تا پيش از اين خانواده ها هفته ای يکبار می توانستند به صورت کابينی با آنها ملاقات کنند اما متاسفانه اخيرا و بعد از پايان دادگاه خبر داده اند که دو هفته يکبار حق ملاقات خواهند داشت."

سرانجام شکايات بهائيان

به گفته شهروندان بهائی تاکنون هيچ يک از شکايات آنها در مراجع قضايی سرانجامی نداشته و هيچ پاسخی نگرفته اند.

رضا ثابتان می گويد:" مراجع قضايی در صورت مراجعه افراد بهائی برای تخريب اموال و اماکن و آزارهای ديگر، يا کلا قضيه را حاشا می کنند و يا هيچ رسيدگی نمی کنند. مثلا همان فرد شيرازی که به درخت بسته و قصد به آتش کشيدن او را داشتند، به مراجع قضايی شکايت کرد. گفتند پی گيری می کنيم اما در اصل هيچ نوع پی گيری صورت نگرفت و هيچ پاسخی ندادند."

ناتولی درخشان هم درباره تخريب منازل بهائيان در روستای ايول می گويد:" ما رسما شکايت کرديم. افراد محلی به ما گفته بودند با مراکز دولتی هماهنگ کرده ايم و ما در شکايت همين را ذکر کرديم اما زود ايراد گرفتند که نوشته شما عليه نظام است."

وی می افزايد:" ما اکنون به تمام مراکز شکايت کرده ايم؛ از قوه قضائيه گرفته تا بيت رهبری و امام جمعه ساری يعنی آيت الله واعظ طبسی و نماينده های ساری در مجلس شورای اسلامی و خواسته ايم که رسيدگی کنند اما تاکنون هيچ جوابی نگرفته ايم و همچنان منتظريم."

ديان علائی اما می گويد بهائيان شکايات خود را از طريق نهادهای حقوق بشری سازمان ملل پی گيری می کنند.

به گفته او، تمام تخريب ها و حملات به بهائيان با پشتوانه وزارت اطلاعات است و قاضی ها هيچ کاری نمی توانند بکنند.

او توضيح می دهد:" ما از طريق سازمان ملل قضايا را پی گيری می کنيم؛ در واقع گزارشگران ويژه سازمان ملل از دولت ايران سئوال می کنند و پاسخ می خواهند و بعد جواب خود را منتشر می کنند که مثلا دولت ايران جواب داد يا نداد و يا چه جوابی داد.در کل اين پروسه طولانی است اما متاسفانه ما به جز گزارش های گزارشگران ويژه و قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل، هيچ کار ديگری نمی توانيم بکنيم."

خانم علايی با اشاره به قضيه روستای ايول می گويد:" برای اين روستا ديگر نمی توان کاری کرد چون اتفاق افتاده اما شايد تلاش ها و گزارشاتی که به نهادهای حقوق بشری سازمان ملل داده ايم و می دهيم باعث شود از تهديدات و اقدامات مشابه در روستاها و شهرهای ديگر جلوگيری شود."

بهايی بودن در کيفرخواست ها

چرا اين نوع برخوردها با شهروندان بهائی در ايران صورت می گيرد؟به شکايات آنها رسيدگی نمی شودو دربرخی کيفرخواست های صادره عليه معترضان به انتخابات مخدوش ۲۲ خرداد، بهايی بودن يا ارتباط با بهائيان به عنوان اتهام ذکر می شود؟

رضا ثابتان در پاسخ می گويد:"کاملا مشخص است که تنها دليل سرکوب بهائيان، دين و آئين آنها است. هر چند جمهوری اسلامی می گويد ما کسی را به خاطر دين و مذهبش زندانی نمی کنيم اما مدارک زيادی در اين زمينه وجود دارد. افراد بسياری را به اتهام ساختگی جاسوسی و اقدام عليه امنيت ملی بازداشت کرده و از آنها خواسته اند در برگه ای بنويسند و امضا کند که بهائی نيستند تا آنها را آزاد کنند. خب اگر راست می گويند اين چه جاسوسی است که با چنين برگه ای آزاد می شود؟"

وی می افزايد:" نه تنها بهايی بودن در جمهوری اسلامی جرم است بلکه کسان ديگری که به شهروندان بهائی کمک يا با آنها ابراز همدردی می کنند نيز در مظان اتهام قرار می گيرند. چنانچه درباره خانم عبادی ديديم تنها به دليل دفاع از حقوق بهائيان، گفتند او بهائی است و ...."

خانم علائی نيز با بيان اينکه سرکوب شديد طی سال گذشته و چند ساله اخير عليه بهائيان در جريان بوده است، می گويد:" وقتی در کيفرخواست ها، بهائی بودن يا داشتن رابطه با بهائی ها را اتهام ذکر می کنند، همين نشانگرنوع ديدگاه جمهوری اسلامی به شهروندان بهائی است. اما مساله اين است که اگر آزادی دين و مذهب در ايران وجود دارد نبايد داشتن آئين بهائيت، جرم باشد."

وی می افزايد:" ۲۲ خرداد بهانه ای برای سرکوب بيشتر دگر انديشان، روزنامه نگاران، فعالان مدنی و افليت های دينی و مذهبی از جمله شهروندان بهائی شد. در روز عاشورا چند نفر بهائی را گرفتند و گفتند وقايع روز عاشورا زير سر اينها بوده و اينها رقم زده اند.در حاليکه خودشان نيز می دانستند چنين چيزی نبوده است. "

به گفته خانم علائی« اتفاقی که در ۲۲ خرداد افتاد، نقض حقوق بشر همه ايرانيان بود؛ اما شهروندان بهائی چون يکی از ضعيف ترين گروهها در ايران هستند، وقتی نقض حقوق بشر به صورت گسترده انجام می گيرد روی بآنها بيشتر فشار می آورند و اين نقض گسترده تر می شود."

داستان روستای ايول چه بود؟

چه کسانی و با چه پشتوانه ای اين روستا را تخريب کردند و ساکنان اين روستا هنگام تخريب کجا بودند؟

ناتولی درخشان، يکی از بهائيانی که منزل او به همراه ۴۹ منزل ديگر تخريب شده در توضيح چگونگی اين ماوقع به روز می گويد:" در هيچ کجای دنيا سراغ نداريم يکباره ۵۰ خانه را اين چنين تخريب کنند ؛ما واقعا از اين قضيه بهت زده هستيم."

فريده روحانی، شهروند بهائی که منزل او نيز در جزو اين ۵۰ منزل تخريب شده است نيز می گويد:" ۲۷ سال پيش، خانه های ما را آتش زدند و ما را از خانه هايمان بيرون کردند اما خانه های ما نيمه سرپا بود و هر سال ما از پاسگاه کياسر، نامه می گرفتيم و همراه با دو مامور به آنجا می رفتيم تا اندک زمين هايی راکه هنوز از دست ما نگرفته بودند کشت کنيم. گاهی نيز به خاطر کشت يا برداشت در منازل خودمان در روستای اويل می مانديم که البته هميشه مامورها هم با ما می ماندند اما همين نيز دليل نمی شد که آزار نبينيم. می آمدند سنگ ميزدند و شعار می دادند و نيمه شب ها مزاحمت ايجاد می کردند تا اينکه هفته قبل کلا خانه هايمان را با خاک يکسان کردند."

ناتولی درخشان نيز توضيح می دهد:"۲۷ سال پيش دقيقا از ۷ تير سال ۶۲، ما را تهديد کردند که يا بايد مسلمان شويد يا از اينجا برويد. حمله کردند با بيل و کلنگ برخی را به شدت زدند و خانه ها را به آتش کشيدند . تعدادی را در تکيه ها زندانی کردند . هر روز واعظ برايشان حرف می زد که بايد مسلمان شويد و بهشت برويد و بعد هم همه را از روستا بيرون کردند. هر چقدر به مراکز دولتی رفتيم و شکايت کرديم کسی جوابی نداد؛ حتی فتواهای مختلف برايشان آورديم که ما هم شهروند هستيم اما کسی گوش نکرد و بيرونمان کردند و قسمت اعظمی از زمين هايمان را گرفتند و خانه های ويلايی برای خود ساختند. تا اينکه دو روز قبل از تخريب خانه هايمان، زمزمه هايی از افراد محلی مبنی بر تخريب شنيديم اما باور نمی کرديم."

او سپس به اقداماتی که برای جلوگيری از تخريب خانه هايشان صورت داده اند اشاره می کند:" به فرمانداری، بخشداری، استانداری و پاسگاه خبر داديم اما به ما گفتند نه از طريق شرعی و نه از طريق قانونی چنين امکانی وجود ندارد و اين قضيه کذب است. تا اينکه روز واقعه يکی از دوستان ما به سر خاک مادرش در قبرستان بهائيان می رود و همان جا به او حمله می کنند و او و خانواده اش را مورد ضرب و شتم قرار می دهند و او می بيند که دارند خانه ها را تخريب می کنند. او خبر داد و به بخشداری و پاسگاه رفتيم و خبر داديم اما در حاليکه در همان زمان داشتند خانه ها را تخريب می کردند پاسگاه اين مساله را تکذيب می کرد و هيچ اقدامی برای جلوگيری از تخريب صورت نداد. اين نشان می دهد که سخن افراد محلی که می گفتند با هماهنگی مراکز دولتی اينکار را می کنيم، صحت دارد. ما حتی به دادگاه کياسر هم رفتيم و شکايت کرديم اما گفتند بايد روال قانونی طی شود گفتيم هم اکنون در حال تخريب هستند تخريب را متوقف کنيد اما متاسفانه هيچ توجهی نکردند."

فريده روحانی اما از اميد به بازگشت به خانه هايشان بعد از ۲۷ سال سخن می گويد:" ما هنوز اميد داشتيم بعد از ۲۷ سال به خانه هايمان برگرديم و آبادشان کنيم اما تمام وسايل موجود در خانه ها را بردند و در خيابان ها ريختند و چوب های خوب و به درد بخور خانه ها را کندند و بردند و بقيه را با خاک يکسان کردند."

او می افزايد:" ۲۷ سال پيش همه را در تکيه نگهداشتند حتی آب و غذا نمی دادند تا مسلمان شوند و از دين و آئين خود دست بکشند اما نشد و بيرونمان کردند و الان هم اينطور کرده اند. در حاليکه ما هم ايرانی هستيم. من يک بهائی ايرانی هستم. ايول زادگاه من است و آنجا زاده و بزرگ شده ام اما الان اجازه نمی دهند حتی برای سرزدن به اموات به قبرستان مان برويم."

ناتولی درخشان اما از شهروندان مسلمانی که به شهروندان بهائی کمک می کنند سخن می گويد:" اين روزها خيلی از هموطنان مسلمان ما آمدند با ما اشک ريختند و از ما عذرخواهی کردند و دستان ما را گرفتند و ما از همه آنها تشکر می کنيم. "


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016