چهارشنبه 20 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

درخواست برکناری رييس صدا و سيما، همکاری صدا و سيما با دستگاه های اطلاعاتی در نقض وسيع حقوق بشر، کمپين بين المللی حقوق بشر

نياز به رسانه های مستقل مبرم تر از هميشه است

۲۰مرداد ۱۳۸۹ – کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران امروز گفت صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، به عنوان يک بازوی دستگاه های اطلاعاتی و امنيتی ايران در نقض گستردهء حقوق بشر پس از انتخابات مورد مناقشهء سال ۱۳۸۸ دست داشته است.
تحقيقات و بررسی های کمپين در خصوص محتوای برنامه هايی که توسط صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران تهيه می شوند، نمايانگر يک رابطهء کاری بسيار نزديک مابين مقامات اطلاعاتی و قضايی ايران که مسئوليت محاکمهء دستگيرشدگان پس از انتخابات را به عهده داشته اند، از جمله مازيار بهاری، گزارشگرنيوزويک که پارسال دستگير شد، می باشد.
صدا و سيما همچنين برنامه های تخريبی متعددی را عليه شخصيت های شناخته شده سياسی و فعالان جامعه مدنی، مانند دکتر شيرين عبادی، برندهء جايزه صلح نوبل، و دکتر فاطمه حقيقت جو، نمايندهء سابق مجلس شورای اسلامی، در قالب برنامه های به اصطلاح مستند پخش کرده است. صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران همچنين فشار غير قانونی روی خانواده های کسانی که طی اعتراضات سال گذشته کشته و يا زخمی شدند گذاشته است تا اظهارات خلاف واقعيت بيان کنند.
کمپين خواستار برکناری عزت الله ضرغامی، رييس سازمان صدا و سيما، به دليل نقش وی در پنهان کردن نقض گسترده حقوق بشر و نشر اتهامات کذب، افترا آميز، و بی اساس است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


هادی قائمی، سخنگوی کمپين گفت: "تلويزيون دولتی ايران با بازجويان سازمانهای اطلاعاتی و امنيتی در پايمال کردن حقوق دستگير شدگان و شهروندان تبانی کرده است."
نقش قابل توجه صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران به عنوان ابزاری در خدمت نقض حقوق بشر در انجام مصاحبه های اجباری متعدد با زندانيان سابق و خانواده های تظاهرکنندگانی که توسط نيروهای امنيتی کشته شده اند، توام با بررسی دقيق برنامه های تلويزيون ايران، فاش شده است.
تحقيقات کمپين نشان می دهد که تهيه کنندگان صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران با بازجويان، ماموران اطلاعاتی، و ماموران قضايی دست به دست دادند تا اعترافات ساختگی تهيه و ضبط نمايند. در برنامه هايی که به شدت دستکاری شده اند، سناريوهای خاصی که توسط وزارت اطلاعات طراحی شده بودند دنبال شدند تا نقض حقوق بشر را پنهان کرده و اتهامات بی اساس عليه ناراضيان طرح کنند.
تحت قوانين ايران، تهيه کنندگان صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران و کارگردانان اين برنامه ها مرتکب "نشر اکاذيب"، "توهين و تهمت" ،"افترا" و "تشويش اذهان عمومی" شده اند و بايد در يک دادگاه به دليل برنامه های افتراآميزشان محاکمه شوند.

شرکت فعال در "دادگاه های نمايشی" و بازجويی ها
مازيار بهاری روزنامه نگار ايرانی-کانادايی که پس از انتخابات بيش از سه ماه را در زندان گذراند وزيرفشارهای روحی وجسمی از اواعترافات اجباری گرفته شد به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران در خصوص جلسه اعترافات و هماهنگی صداوسيما وبرخی رسانه های نزديک به دولت از جمله شبکه انگليسی زبان پرس تی وی با ساختگی بودن اين نمايش گفت: "در زندان سه تيم خبرنگاری آمدند. يکی پرس تی وی ، يکی صدا وسيما و خبرگزاری فارس....بازجو گفت يک مقداری از فيلم اعترافات را می دهيم برنامه هشت و نيم استفاده کند. درجريان اعترافات افراد تيم صداوسيما با بازجو ها صحبت می کردند.... کاملا با هم هماهنگ بودند مثلا بازجو به آنها کاغذ می دادو می گفت مثلا اين را هم بپرسيد."
بهاری گفت که "من را يک شب به يک اتاق بازجويی جديد آوردند و يک نفر جديد من را توجيه کرد و گفت که ما شما را مظنون به اين هستيم که جاسوسی می کنيم و رويه جاسوسی قضايی برخلاف ديگر رويه ها ست وتا موقعی که ثابت شود بی گناهيد گناهکار شناخته می شويد مگر اينکه معامله ای کنيم و گفت مگر اين من يک سری مطالب را می گويم که جلوی خبرنگاران تعريف کنيد."
شهادت مازيار بهاری به روشنی آشکار می کند که صداوسيما نه فقط گزارش دهنده بلکه بخشی از پروژه اعتراف گيری از زندانيان سياسی برای مقاصد سياسی به شمار می رفت. بهاری به کمپين گفت که زمانی او به بازجويش گفت که همه متن سوال وجواب هايی که قراراست در جلوی دوربين بگويد به خاطرش نخواهد ماند. بهاری گفت که بازجويش درپاسخ گفت: "برای اينکه راحت تر باشد متن اعترافات را به صورت سوال وجواب در می اوريم بنابراين خبرنگار اين سوالات را می پرسند و شما جواب می دهی." بهاری افزود: " بنابراين به هر سه سری يک سوال داده بود و من هم که می دانستم چيست جواب می دادم. يک خبرنگار شبکه صداو سيمای فارسی بود ويکی خبرنگار شبکه انگليسی زبان پرس تی وی وديگری هم خبرنگار خبرگزاری فارس. هر سه تا و من از روی يک نوشته می خوانديم. سوالات بازجو بود که مامورين صداو سيما می خوانند. وقتی که من اشتباه می کردم خبرنگار مثل بازجو می گفت اينجوری بگويی بهتر است. کاملا مشخص بود که هماهنگ شده بودند. حتی صداو سيما و پرس تی وی هم همين سوالات را از من کردند."
بنا به گفته بهاری، بين بازجويانش و تيم صدا و سيما هماهنگی کامل بر قرار بود. وی در اين خصوص گفت: "اتاقی که من در آن توسط پرس تی وی مصاحبه شدم همان اتاق بازجويی من بود، فقط در زمان ضبط برنامه، يک پرده قرمز پشت من قرار گرفت و بازجويم پشت آن پرده نشسته بود تا مطمئن شود که من مطابق ميل او صحبت می کردم."
در تاريخ ۱۰ مرداد صداوسيمای جمهوری اسلامی به پخش دادگاه يکصدتن از بازداشت شدگان بعد از انتخابات پرداخت درحالی که تا پيش از آن بسياری از بازداشت شدگان به وکيل ويا خانواده های خود دسترسی نداشتند. يکی از افرادی که در اين دادگاه حضورداشت به کمپين بين المللی حقوق بشر گفت: " ماجرای اعتراف گيری که صداوسيما آن را پخش کرد کاملا تمرين شده بود. افرادی که اعترافات انها پخش شد جدا از بقيه زودتر به يکی از سالن های کناری برده شدندو هماهنگی های لازم با آنها به عمل آمد و برخلاف آنچه در دادگاه نمايش داده شد همه صحنه اعترافات از قبل برنامه ريزی شده بود. پيش از جلسه ديدم که آقای .... يکی از افرادی که مجبور به اعتراف شد متنی را به همراه معاون دادستان تمرين می کرد."
منبع يادشده افزود: "جريان پوشش جلسه دادگاه با دادگاه معمولی کاملا متفاوت بود. گروه فيلمبرداری بخش خبری صداوسيما از ساعت ها قبل با مقامات دادستانی برای نحوه پوشش دادگاه به گفت وگو پرداختند. به نحوی که نام يکی از متهمين در دادگاه با حرف اول نام و نام خانوادگی مطرح شد. اما در صداوسيما نام کامل افراد برده شد. درجريان دادگاه با اينکه دادستان تهران سعيد مرتضوی حضور نداشت اما قبل از جلسه دادگاه او با فردی که ظاهرا مسوول هماهنگی بين دادستانی و تلويزيون بود صبحت می کرد. درزمان برگزاری دادگاه سعيدمرتضوی و مديرخبرگزاری فارس در اتاقی پشت دادگاه از يک تلويزيون مداربسته دادگاه را کنترل می کردند."
همکاری صدا وسيما فقط منحصر به روز دادگاه نبوده و در طول پروسه بازجويی و اعتراف گيری وجود داشته است.
يکی از زندانيانی که پس از بازداشت تحت فشارهای شديد روانی وجسمی مجبوربه همکار درجريان اعتراف گيری اجباری شده است به کمپين بين المللی حقوق بشردرايران در خصوص نزديکی شبکه های خبری صداوسيما به مقامات قضايی درجريان اعتراف گيری از زندانيان گفت: "درچندين نوبت سعيد مرتضوی دادستان وقت تهران دستگيرشدگان بعد از انتخابات را به دفترکار خود می آورد و همزمان تيمی از شبکه خبر هم در محل حضور می يافت. درحالی که تيم شبکه خبر از دوربين ها و امکانات حرفه ای برخوردار بودند تا اعترافات افراد ياد شده را که قبلا در زندان تهيه و تدوين شده و بارها در زندان تمرين شده بود بخوانند. متن اعترافات قبل از خوانده شدن به تاييد کسی که مسووليت بازجويی را به عهده داشت می رسيد. برخی از اين اعترافات گرفته شده قبل از دادگاه افراد يادشده بوده است. هدف تصويربرداری از اعترافات ياد شده پخش بخش هايی همزمان آن در شب برگزاری دادگاه بوده است که به دلايلی مجموعه پخش اعترافات به شمار اندکی از جمله آقايان ابطحی، عطريان فر، مازياربهاری، اميرحسين مهدوی وچندين تن ديگر خاتمه پيدا کرد‬."

پنهان کردن قتل معترضان
صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، فعالانه تلاش در پنهان کردن قتل معترضان توسط نيروهای امنيتی و بسيج بوده است. در ادامه روند مستند سازی های صدا وسيمای جمهوری اسلامی ايران برای رفع ابهام از مرگ مشکوک نداآقا سلطان، تا کنون چندين برنامه تهيه شده است که هر يک با ديگری تناقضات متعددی در خصوص مرگ ندا آقا سلطان دارد.
هاجر رستمی مطلق ،مادر ندا، در گفت وگويی با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران پيرامون "مستند تقاطع" گفت:" من فيلم را نديدم، فقط شنيدم.نمی خواهم که بينم! نظری هم ندارم. تا به حال سه بار فيلم درست کردند، هر بار حرف قبلی خودشان را نقض کردند، ولی تا آن جايی که من مادر ندا هستم، می دانم،او برای تظاهرات بيرون رفته بود و به دست نيروهای خودشان، کشته شده است، غير از اين چيز ديگری نمی تواند باشد."
هاجر رستمی در پاسخ به اين پرسش کميپن که آيا مطالب مطرح شده در مستندهای توليد شده را باور دارد يا خير ، پاسخ داد:" هيچ کس اين دروغ ها را باور نکرده، نه مردم ايران نه مردم جهان!"
مادر ندا آقا سلطان در ادامه اين گفت و گو تأکيد کرد: "من در مقابل ساخت اين فيلم ها سکوت کردم و شکايت نکردم؛ چون وقتی روز روشن، ندا را زدند و کشتند، من شکايت کردم به هيچ جا هم تا به حال نرسيده است، راجع به فيلم به کی از کی شکايت کنم؟!" وی تصريح کرد: " گفتند فيلم خودکشی ندا را ما نساختيم. گفتم بالاخره صدا وسيمای شما آن را پخش کرده است، چه طور شما خبر نداشتيد؟ گفتند ما می خواهيم يک فيلم درست کنيم، بگوييم ندا را چه کسی کشته که درآن فيلم، قاتل را هم يک خانم معرفی کردند! وقتی به فيلم خودکشی ندا اعتراض کردم، گفتند اعتراضت را در روزنامه مطرح کن، من پاسخ دادم: "روزنامه ای که دولت ان را درست ميکند، من دراين روزنامه چه بگويم؟"
هاجر رستمی در پايان گفت وگويش با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: "من می خواهم به آقای ضرغامی که گفته اند ندا هنرپيشه بوده و به همين دليل چشم هايش با چشم های باز از دنيا رفته است بگويم: آقای ضرغامی يک لحظه، يک لحظه،خودت را به جای من بگذار، يک لحظه، نمی گويم سال ها! اين حرف آقای ضرغامی روی من اثربسيار بدی گذاشت و من گفتم: خدايا خودت می دانی، ندا هنر پيشه نبوده، انسانی بوده؛ مثل همه جوانهای ديگر،آقای ضرغامی چشم های ندا باز ماند و باز می ماند تا لحظه ای که به نتيجه برسد، به هدف­اش برسد، اگر چشم هايش بسته می ماند، شايد ان قدر تاثير گذار نبود، چشم های باز ندا دنيا را تکان داد، ملت ايران را تکان داد!"
معصومه چگينی، همسر محرم چگينی از نخستين کشته شده های پس از انتخابات به کمپين گفت: "پس از کشته شدن شوهرم يک عده ای با دوربين آمدند خانه ما پرسيدند چرا شوهرتان رفته بود به خيابان؟ آيا سياسی بود؟ چه فعاليت هايی می کرد؟ گفتند يک عده سايه کار اغتشاش گر شوهر من را کشتند، آنها نبودند .کی می تواند برود روی پشت بام تير روی سر مردم بريزد؟ به ان ها گفتم يک عده اغتشاش گر از کجا می دانستند آمده در خيابان بايد او را بکشند؟ گفتند يک عده ای آن روز بودند از اين فرصت ها سواستفاده کردند."
پدر يکی از افرادی که مقابل صدا و سيما تير خورده بود و و هم اکنون از ضايعات فيزيکی حاد رنج می برد به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: "بارها احضارم کردند و خواستم به شبکه دو سيما بروم و در مصاحبه ای بگويم که رفتار وحشيانه ارازل و اوباش را محکوم می کنم. بعد از چندين بار مذاکره پيرامون اين مساله وقتی حاضر به اين کار نشدم. روزی عده ای با دوربين و تجهيزاتشون بی هماهنگی در خانه ام امدند که ما امديم از طرف تلويزيون مستندی از فرزند شما تهيه کنيم که قربانی خشونت اراذل شده. من گفتم بچه ی من سالمه اتفاقی برايش نيفتاده که کسی از آن فيلم بسازد."

تخريب و افترا به شخصيت ها و فعالان سياسی
علاوه بر همکاری نزديک صدا و سيمای جمهوری اسلامی با ماموران اطلاعاتی و بازجويان، صداوسيما به صورت سيستماتيک برنامه های تلويزيونی برای تخريب شخصيت ها از طريق مطرح کردن نسبت های ناروا، موارد دروغ و افترا دربارهء آنان از برنامه های سياسی خود پخش کرده است و درمقابل از اينکه در خصوص ادعاهای مطرح شده در اين فيلم ها پاسخگو باشد و جوابيه افرادی که همگی آنها در خارج از کشور به سر می برند را منتشر کند خودداری کرد. در تاريخ ۵ خرداد ۱۳۸۹، برای اولين بارخبر پخش چنين برنامه ای را رييس سازمان صداوسيمای جمهوری اسلامی محمدضرغامی منتشر کرد. اودرکنگره تشکل سياسی جمعيت ايثارگران اعلام کرد: " برای سالگرد انتخابات مستندی تهيه شده است که قضيه فتنه از قبل تا پس از انتخابات برای بينندگان تشريح ميکند، زيرا خاصيت فتنه اين است که بعد از وقوع آن همگان متوجه واقعيات ميشوند و لذا وقتی اين فتنه تبيين شد، واقعيات در مورد آن باورپذيرتر ميشود." اين سلسله برنامه های تلويزيونی که ابتدا به نام مستندات فتنه پخش شد و پس از آن عنوان "روشنگری" بر خود گرفت در وب سايت باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صداوسيما قابل مشاهده است. ازجمله اين برنامه ها می تواند به پخش برنامه ياد شده در مورد افراد زير اشاره کرد: ۱-دکتر فاطمه حقيقت جو، نماينده مجلس ششم، زمان پخش برنامه : ۵ خرداد ۸۹ ۲- فريبا داوودی مهاجر، فعال حوزه زنان و روزنامه نگار، زمان پخش برنامه: ۹ خرداد ۸۹ ۳- محسن سازگارا، فعال سياسی و مطبوعاتی، ۱۶ خرداد ۸۹ ۴- عطاالله مهاجرانی، وزيرپيشين فرهنگ وارشاد اسلامی، ۱۸ خرداد ۸۹ ۵- علی افشاری، فعال سياسی وعضوسابق دفترتحکيم وحدت، زمان پخش برنامه: ۲۳ خرداد ۸۹ ۶-شيرين عبادی، رييس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جايزه صلح نوبل ، ۲۰ خرداد ۸۹ در فيلمی که از فريبا داوودی مهاجر ازفعالان جامعه مطبوعاتی و مدنی کشور پخش شد از کلاژ تصاوير و استفاده از مطالب غيرواقعی استفاده شده است که مورد تکذيب وی نيز قرارگرفته است. خانم داوودی مهاجر به کمپين گفت:" فيلمی که در ارتباط با من در صدا و سيمای جمهوری اسلامی پخش شد فيلمی سراسر دروغ و جنجال سازی بود." برای مثال در اين فيلم گفته می شود که وی درچندين مرحله سمت های دولتی در اختيار داشته است. او به کمپين گفت: "من هيچگاه در طول ۳۰ ساله حکومت جمهوری اسلامی هيچ مسند دولتی نداشته ام. مشاور هيچ وزيری در دوره اصلاحات نبوده ام. در مرکز تحقيقات استراتژيک فعاليتی نداشته ام." او همچنين گفت در فيلمی که از وی پخش شده است "يکسری عکس های دروغ که هيچ ربطی" به وی نداشته است مورد استفاده قرار گرفته است.
در فيلم مشابهی که در مورد خانم دکترفاطمه حقيقت جو پخش شده است ، گفته می شود که يک موسسه آمريکايی که وابسته به سنای آمريکاست جايزه ای را به وی اهدا می کند. همچنين گفته می شود که وی "قاتلان فرزندان ايران" را از جرگه "خودی" ها محسوب می کند. علاوه بر ان در اين فيلم سخنرانی خانم حقيقت جو در سازمان حقوق بشر عفو بين الملل که در اين برنامه يک سازمان "صهيونيستی" و "ضدخدا" معرفی می شود، نيز مورد نکوهش قرارگرفته است. مطالب ديگری دراين فيلم مطرح می شود که به گفته وی تماما دروغ است. خانم حقيقت جو به کمپين گفت: " درفيلم پنج دقيقه ای که در مورد من پخش شد ۱۵ دروغ وجود دارد يعنی هر دقيقه ۳ دروغ."
خانم شيرين عبادی در مورد فيلمی که از همسرش در طی بازداشت از اوتهيه شده و در تلويزيون پخش شد گفت: "موقعی که اعترافات ساختگی را از همسر من می گرفتند با کمک مامورين تلويزيون که مشغول فيلمبرداری بودند اتاق زندان را قبلا طوری دکور کرده بودند که به نظر بازداشتگاه نيايد. يعنی يک مبل قرمز و يک گدان گل گذاشته بودند که فقط دوربين اينها را می گرفت در حالی که بقيه اتاق بازداشتگاه بود ودرتهيه اين فيلم و نمايش دادن آن مسولين سيما کاملا دخالت داشتند." کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران سخنان رييس سازمان صداو سيما وبرنامه های پخش شده موسوم به فتنه را نشان دهنده نقش بارز اين رسانه در ترور شخصيت و نقض حقوق شهروندی از طريق انتشار تهمت وافترا درمورد شهروندان ايرانی و بازی کردن نقش رسانه ای دستگاه های امنيتی برای پرونده سازی عليه افراد می داند.
اصل ۱۷۵ قانون اساسی ايران تصريح می کند که صدا و سيمای جمهوری اسلامی بايد به آزادی بيان احترام بگذارد. اصل ۲۲ قانون اساسی اعلام می دارد " حيثيت‏، جان‏، مال‏، حقوق‏، مسکن‏ و شغل‏ اشخاص‏ از تعرض‏ مصون‏ است‏ مگر در مواردی‏ که‏ قانون‏ تجويز کند." همچنين، مطابق اصل ۳۷، " اصل‏، برائت‏ است‏ و هيچکس‏ از نظر قانون‏ مجرم‏ شناخته‏ نمی‏ شود، مگر اين‏ که‏ جرم‏ او در دادگاه‏ صالح‏ ثابت‏ گردد."
کليه اين اصول در برنامه های صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران که در آنها به اعضا شناخته شده جامعه مدنی و فعالان سياسی ايران حمله شده است نقض شده اند.
کمپين خواستار برکناری عزت الله ضرغامی از مقام رياست صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران است. همچنين، کمپين باور دارد که در نبود راديو ها و تلويزيون های مستقل در ايران، دفاع از خود برای اشخاصی که توسط صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران تحت افترا قرار می گيرند در دادگاه افکار عمومی غير ممکن می شود. قوهء قضاييه و مجلس شورای اسلامی بايد تحقيقات مستقل خود را برای رسيدگی به تخلفات صدا و سيمای ايران در پخش اين برنامه ها آغاز کنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016