پنجشنبه 21 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کروبی: نتيجه اين تحريم های اقتصادی قدرتمندتر شدن دولت نامشروع کنونی ايران است، تقلب در دوره های گذشته هم وجود داشت، سحام نيوز

ـ نامه های توسط زندانيان مبنی بر فروکردن سرهاشون در توالت به من رسيده است

سحام نيوز:آقای کروبی در گفتگوی با گاردين که امروزصبح منتشرشد ابراز داشت اگر فرد خاصی به عنوان رهبر اين جنبش مطرح بود تاکنون يا حذف شده بود و يا در زندان بود. اين امتياز بارز جنبش است که در ميان توده های مردم است و رهبری آن را خود مردم به عهده دارند و همين دليل تداوم اين راه است. اختلافی در ميان ما وجود ندارد و ارتباط بنده با آقای موسوی به صورت مرتب و منظم انجام ميگيرد


۱- با گذشت بيش از يک‌سال از آغاز جنبش سبز، شما به عنوان يکی از اصلی‌ترين رهبران اين جنبش، وضعيت هم‌اکنون جنبش سبز را چگونه ارزيابی می‌کنيد؟ بعضی از منتقدان و تحليل‌گران خارج از کشور به اين خاطر که شاهد تظاهرات خيابانی نيستند، گمان می‌کنند که جنبش سبز شکست خورده است. پاسخ شما به اين گمان چيست؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


من يک عضوی از اين مردم هستم. از دو زاويه به اين مسئله بايد پرداخته شود. اول آنچه مسلم است اين جنبش مردمی مانند روزهای نخستين نيست که بيايند در خيابان ها و اعتراض کنند و درگير شوند. چون رژيم و دولت سخت ترين شرايط را برای مردم بوجود آورده است و مقدور مردم نيست که به خيابان ها بيايند و توصيه هم به مردم شده است که در خيابان ها حضور نيابند چون متاسفانه حکومت با بدترين شيوه به مردم حمله ميکند و اين باعث ايجاد تلفات ميشود. از طرف ديگر به نظر بنده جنبش ديگر ضروريتی به حضور در خيابان ها ندارد زيرا خواست و نظر اين جنبش هم برای حکومت و هم برای تمام مردم دنيا واضح و روشن شده است. اما جنبش کاملا وجود دارد و تحرک دارد و از هر فرصتی برای حضور استفاده ميکند. مدام و مستمر با امکانات و فضای مجازی که در اختيار اين جنبش هست با جلساتی که تشکيل ميدهند. بدليل برخورد های تند جريان حاکم اين جنبش حتی عميقتر هم شده است.هم اکنون شاهد هستيم که مدام جرايد حکومتی بر عليه اين جنبش می نويسند و هنوز دستگيری ها ادامه دارد و دادگاه ها هم همچنان رفتارهای خود را با اين متهمان ادامه ميدهند. حکومت حتی از يک مراسم ترحيم که برای يک نماينده سابق مجلس برگزار گردد ميترسد و اين نشان دهنده زنده بودن اين جنبش است.

۲- آيا مشروعيت نظام را زير سئوال می‌دانيد؟ آيا به نظر شما جنبش سبز همچنان به‌دنبال رای خود است يا تمنيات جنبش سبز تغيير کرده است؟ چه اهداف و خواسته‌هايی را برای جنبش سبز مشخص می‌کنيد؟ آيا در يک‌سال گذشته هيچ دچار ياس و نااميدی شده‌ايد؟
نظام به معنای جمهوری اسلامی را زير سوال نميبريم. جنبش نشانه خواست رای مردم است و ثمره تقلب در انتخابات همين جنبش است. تقلبی که در دوره های گذشته هم وجود داشته است. جنبش متشکل از افراد با سلايق و افکار و ديدگاه های گوناگون است ولی آنچه که ما مدنظر داريم و بدنبال آن هستيم، انتخابات آزاد،اجرای کامل قانون اساسی، آزادی مطبوعات و مسائلی از اين دست هستيم. شايد برخی به دنبال تغيير نظام باشند ولی بنده بدنبال اصلاحات هستم و نه انقلاب و دگرگونی نظام. در اين يکسال حرکت ما رو به جلو و مثبت بوده است و به پيروزی مردم هم اطمينان دارم و هيچگاه دچار ياس و ترديد برای احقاق حقوق مردم نشده ام.

۳- برای تحقق پيروزی جنبش سبز حاضريد که چه هزينه‌ای پرداخت کنيد؟ آيا از دستگير شدن نمی‌ترسيد؟ آيا هم‌اکنون نگران سلامتی جسمی خود و خانواده خود هستيد؟
هيچگاه ناراحتی،ياس و ترديد در من بوجود نيامده است. مردم کاملا پشتيبانند و خواسته ای دارند. من و خانواده ام، خود را برای هر حادثه ای آماده کرده ايم و از هيچ چيز ترس و ابايی نداريم. همانطور که تاکنون طی اين يکسال مسائل بسياری را برای من و خانواده ام بوجود آوردند. حتی در ۲۲بهمن سال قبل خودم موردحمله قرار گرفتم و فرزندم علی را دستگير و به بدترين شکل ممکن مورد شکنجه و آزار قرار دادند. در قزوين به سمت خودروی من تيراندازی کردند و بعد از آن نيز به منزل من حمله کردند و خساراتی را به ساختمان وارد کردند.روزنامه راتوقيف و دفترم راپلمپ کردند و اين فشارها هنوز هم ادامه دارد ولی همه ی اين مسائل نميتواند جلوی حرکت و خواست برحق ما را بگيرد.

۴- بعضی از منتقدان بر اين باورند که رهبری واحدی در جنبش سبز وجود ندارد. نظر شما در پاسخ به اين انتقاد چيست؟ رابطه‌ی خودتان را با آقايان موسوی و خاتمی چطور می‌بينيد؟
درست است که رهبری واحدی در اين جنبش مردمی وجود ندارد ، اما خواست واحدی ميان اکثريت مردم وجود دارد و آن حقوق مدنی و انتخابات آزاد است. اگر فرد خاصی به عنوان رهبر اين جنبش مطرح بود تاکنون يا حذف شده بود و يا در زندان بود. اين امتياز بارز جنبش است که در ميان توده های مردم است و رهبری آن را خود مردم به عهده دارند و همين دليل تداوم اين راه است. اختلافی در ميان ما وجود ندارد و ارتباط بنده با آقای موسوی به صورت مرتب و منظم انجام ميگيرد و جلسات منظمی را باهم برگزار ميکنيم وبيانيه های مشترک صادرمی کنيم

۵- بسياری از فعالان شجاعت شما را در مطرح ساختن مسئله‌ی تجاوز در زندان‌ها ستايش می‌کنند. آيا همچنان ماجرای زندانيان و شکنجه‌ديدگان و کشته‌شدگان را دنبال می‌کنيد؟ نظر شما درباره‌ی دادگاهی که اخيرا درباره‌ی متهمان پرونده کهريزک برگزار شد، چيست؟
درمورد کهريزک بنده تحقيقات کرديم و افرادی آمدند و مدعی بودند و من پيگيری خودم رو انجام دادم که خوشبختانه تا حدودی در وضع زندان ها بهبودی بوجود آمد و کهريزک بسته شد. فضای هم اکنون زندان ها با فضای وحشتناک و خشن روزهای نخستين تا حدودی متفاوت شده است. با همه اين احوال هنوز شرايط زندان ها مطلوب نيست. اما در مورد متهمان کهريزک، يک عده را محکوم کردند ولی متاسفانه عده ای ناشناس هستند و کسانی که در آن روزها نامشان مطرح بود و در گزارش تحقيق و تفحص مجلس نامشان به عنوان متهم برده شده بود در اين ليست نبودند. هنوز برای من مشخص نيست که نتيجه دادگاه به کجا رسيده است.

۶- آيا موافقيد که بزرگترين مشکل جنبش سبز نداشتن رسانه‌ای موفق و متمرکز است؟
بله مشکل جدی است. هيچگونه فرصتی داده نمی شود. روزنامه ها همه تعطيل شده اند و معدود روزنامه مستقل هم که هست مدام زير فشارند و اجازه انتشار هيچ گونه مطلبی را در خصوص جنبش ندارند و تهديد به تعطيلی می شوند. حتی برای چاپ آگهی تسليت هم مورد عتاب قرار ميگيرند.

۷- شما اصولا نسبت به آقايان موسوی و خاتمی و خانم رهنورد، فعال‌تر هستيد و عکس‌العمل‌های بيشتری نسبت به وقايع نشان می‌دهيد. خيلی‌ها صراحت لهجه شما را بسيار ستايش می‌کنند. به نظر شما چرا مثلا آقای خاتمی به اندازه شما نسبت به وقايع عکس‌العمل نشان نمی‌دهد؟
اين نظر لطف مردم است ولی بنده مدعی نيستم که بيشتر از ديگران فعال هستم.آقای موسوی و خانم رهنورد هم در حد توان شان فعاليت می کنند و آنها هم از هيچ کوششی دريغ نمی کنند. من احساس ميکنم وظيفه ای دارم و در قبال همين وظيفه فعاليت ميکنم و از حقوق مردم تا جايی که در توانم باشد دفاع ميکنم. اين کاری که من انجام ميدهم ناچيز است و بيش از اين دين به مردم دارم.

۸- آيا می‌توانم نظر شما را درباره‌ی حکم سنگسار در ايران و خصوصا حکم سنگسار خانم سکينه محمدی آشتيانی بپرسم؟
امام در مورد سنگسار فرموده بودند که اجراء نشود و بارها هم اين مطلب توسط برخی اعضای شورای عالی قضايی گفته شده است و نميدانم اين سليقه های که برخی قضات انجام ميدهند منشاش کجاست. بنده با اين گونه احکام بشدت مخالفم.

۹- سران جنبش سبز چندين مرتبه نشان دادند که در تلاشند تا اهداف و چهارچوب‌های جنبش را تبيين کنند، برای مثال منشور جنبش سبز که آقای موسوی مطرح کردند خيلی نقطه شروع خوبی بود اما اين حرکت به ظاهر جلو نرفته و ادامه پيدا نکرده است. چرا؟
شرايط دشوار است و فشارها زياد. اما اهداف جنبش کاملا واضح و روشن است. مردم خواست و هدفشان را ميدانند و از منشورخودشان پيروی می کنند. اين حاکميت است که بايد به خواست مردم تن دهد.

۱۰- در روزهای اخير شاهد اين بوده‌ايم که شما بارها گفته‌ايد که اين کارهايی که اين نظام دارد با فرزندان خود می‌کند، نظام شاهنشاهی هم با ايرانيان نکرد. آيا اين بدان معنی‌ست که ظلم در نظام فعلی ايران را بيشتر از دوران شاهنشاهی می‌دانيد؟
نخير نظام شاهنشاهی يک نظام فاسد بود و وابسته به بيگانه ولی جمهوری اسلامی برامده ازرای وپشتيبانی مردم ميباشد ولی اکنون منحرف شده است و توسط يک جريانی که رای مردم رابه اندازه کافی ندارد قوانين زير پا گذاشته شده است ورفتارهای بامردم وزندانيان صورت ميگيردکه دررژيم گذشته به خاطرفشارهای خارجی وافکار عمومی صورت نمی گرفت مانند اين اخباری که اخيرا توسط زندانيان مبنی برفروکردن سرهاشون درتوالت به جهت اعتراف گيری منتشر شده است که به خودمن هم نامه های ارسال شده است منظور من اين بود که اگرچه آنان منحرف بودند اما يکسری ملاحظات را نيز در نظر می گرفتند. چهارچوب هايی رعايت می شد که متاسفانه اينهارعايت نميکنندوماهم صرفا بدنبال اصلاح جمهوری اسلامی هستيم

۱۱-با توجه به تحريمهای شديدی که وضع شده آيا مردم يا دولت متحمل آسيب ميشوند؟
ببينيد از يک طرف عملکرد دولت بزرگترين مشکلات اقتصادی را برای مردم همراه داشته و باعث تورم و رکود اقتصاد کشور شده و در نتيجه خيلی از کارخانجات و طرح های بزرگ اقتصادی مثل عسلويه به خاطر همين مشکلات اقتصادی تعطيل شده اند و دليل عمده آن رشد بيکاری در کشور است.
از طرف ديگر هم که کشورهای غربی تحريم های اقتصادی را بر ايران اعمال کرده اند که متاسفانه به اعتقاد من تنها نتيجه اين تحريم های اقتصادی قدرتمندتر شدن دولت نامشروع کنونی ايران است و مردم ضربه اصلی آن را خواهند خوردو در نهايت اين تحريم ها مردم را متضرر خواهد کرد.
و دولتی که از رای مردم برنخاسته را قوی تر می کند و باعث می شود اين دولت اهرم ديگری به نام اهرم اقتصادی پيدا کند و به بهانه مقابله با تحريم های اقتصادی مخالفان دولت را سرکوب کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016