پنجشنبه 21 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سکينه محمدی و اشتباه گاردين، محمدرضا نسب‌ عبداللهی

محمدرضا نسب‌ عبداللهی
به طور آشکاری به نظر می‌رسد که انتشار مصاحبه در گاردين نه تنها هيچ کمکی به خانم محمدی نکرده بلکه جان اين زن را با خطر بيش‌تری روبه‌رو کرده‌است. آيا گاردين راهی برای جبران اشتباهات‌اش دارد؟ برخی اشتباهات رسانه‌ای ممکن است به قيمت جان يک انسان تمام شود. اقدام گاردين نيز دقيقا جان يک انسان را با خطر بيش‌تری مواجه کرده‌است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سکينه محمدی زنی است که که اين روزها درباره او زياد خبر منتشر می‌شود. شامگاه چهارشنبه ۲۰ مرداد۸۹ نيز او در تلويزيون دولتی ايران ظاهر شد و به مشارکت در قتل همسرش اعتراف کرد.

اکنون با پخش اين اعترافات نگرانی‌ها درباره اين زن افزايش يافته است.

همه می‌گويند که چه بايد کرد. رسانه‌ها نيز در اين مدت به طور گسترده خبرهای مربوط به سکينه محمدی را پوشش داده‌اند.

روزنامه بريتانيايی گاردين، شنبه ۷ اوت (۱۶ مرداد۸۹) مصاحبه‌ای را منتشر کرد که در آن خانم محمدی گفته: «مقامات ايرانی درباره جرم او دروغ می گويند و می خواهند او را مخفيانه اعدام کنند.»

اين روزنامه با انتشار اين مصاحبه مرتکب دو اشتباه شده است:
اول- مخاطب با خواندن اين مصاحبه با اين پرسش روبرو می‌شود که اين مصاحبه (هر چند با واسطه) چگونه با خانم سکينه محمدی انجام شده است. احتمال دارد اين مصاحبه واقعی باشد اما اين وظيفه رسانه است که به مخاطب اطمينان دهد که آنچه را می‌نويسد، صحت دارد. با اين حال در مصاحبه‌ای که گاردين منتشر کرده، هيچ اطمينانی برای «صحت داشتن» آن به مخاطب داده نشده و به نظر می‌رسد برای انتشار اين مصاحبه، اصل «فضای اجتماعی» بوده و نه «مخاطب».

مخالفان اعدام و مدافعان حقوق بشر شايد بگويند که جان يک انسان در خطر است و اکنون چه هنگامی است برای اين انتقادات. اما رسانه‌ها قرار نيست که اعتبار خود را با انتشار خبرهای تاييد نشده به خطر اندازند. جوهر اصلی روزنامه‌نگاری، اصل تاييد صحت خبر است.

اما برای گاردين در انتشار اين مصاحبه، بيش‌تر فضای اجتماعی مهم بوده تا خبررسانی مبتنی بر «دقت و بی‌طرفی».

يکی از اصول روزنامه نگاری اصل وفاداری به شهروندان است. گاردين می‌توانست نظرات اين شهروند ايرانی را منتشر کند اما اطيمنان دهد که مصاحبه واقعی است تا هم مخاطب در اعتبار آن ترديد نکند و هم راه برای «جعلی دانستن» آن بسته شود.

دوم- مساله تنها صحت داشتن مصاحبه نيست. آيا می‌توان هر مصاحبه‌ای را منتشر کرد؟ مصاحبه‌کننده فقط بايد به فکر انتشار مصاحبه باشد و يا امنيت مصاحبه‌شونده هم مهم است؟

نمی‌توان به شهروندان وفادار بود اما جان آن‌ها را به خطر انداخت.

اگر حتی بپذيريم که اين مصاحبه واقعی و معتبر است باز هم با يک پرسش ديگر روبرو هستيم. آيا انتشار اين مصاحبه امنيت خانم محمدی را به خطر نيانداخته است؟

سردبيران گاردين بايد از خود می‌پرسيدند که آيا انتشار اين مصاحبه ، امنيت خانم محمدی را به خطر نمی‌اندازد.

به نظر می‌رسد که پس از انتشار اين مصاحبه در روزنامه گاردين و بازانتشار آن در رسانه‌های ديگر، وضعيت سکينه محمدی پيچيده‌تر شده است. نمونه‌ای که می‌توان مثال زد پخش اعترافات خانم محمدی از تلويزيون ايران است. اين فيلم به مخاطب می‌گويد که خانم محمدی مستحق مجازات است.

به طور آشکاری به نظر می‌رسد که انتشار مصاحبه در گاردين نه تنها هيچ کمکی به خانم محمدی نکرده بلکه جان اين زن را با خطر بيشتری روبرو کرده است.

آيا گاردين راهی برای جبران اشتباهاتش دارد؟ برخی اشتباهات رسانه‌ای ممکن است به قيمت جان يک انسان تمام شود. اقدام گاردين نيز دقيقا جان يک انسان را با خطر بيشتری مواجه کرده است. سردبيران گاردين چه می توانند بکنند، شايد هيچ.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016