گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
27 مرداد» جان بولتون: اسرائیل فقط ۸ روز برای حمله به نیروگاه بوشهر فرصت دارد (+ ویدئو)، سحام نیوز10 مرداد» یک فرمانده ارشد حماس در حمله هوایی اسرائیل کشته شد (همراه با ویدئو)، پرس تی وی 10 مرداد» نماینده ایران در سازمان ملل: در صورت تعرض اسرائیل، تلآویو را به آتش میکشیم، خبر آنلاین 13 تیر» "به ایران حمله کنیم یا نه ؟ مساله این است"، ديپلماسی ایرانی 31 خرداد» ورود اقلام غیرنظامی به غزه آزاد شد، بی بی سی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! باز هم مذاکرات بیهوده اسرائیل و فلسطین، دیپلماسی ایرانینویسنده: فهمی هویدی سیاستمداران ما هم این روزها در زنجیرهای از روزهای بیهوده سیر میکنند. آغاز مذاکرات مستقیم میان فلسطینیان و اسرائیلیها از جمله این کارهای بیهوده است. مذاکرات بدی که این روزها شاهد آن هستیم و تا بینهایت قرار است ادامه داشته باشد و حوادث مکرر و ملالآوری که معلوم نیست نهایت آن چیست، باز هم آغاز شده است. محور همه این کارها باز هم ضایع شدن حق فلسطینیان است. اسرائیل باز هم میخواهد سر فلسطینیها کلاه بگذارد و زمینهای آنها را ببلعد و مردم فلسطین نیز هوا بخورند. در سال 1978 هنگامی که انور سادات، رئیس جمهوری اسبق مصر در معاهده کمپدیوید پیشنهاد خودمختاری به فلسطینیان داد، پیشبینی میشد که این پروژه در صورت تایید ظرف پنج سال عملی شود. یعنی تا سال 1983 فلسطین خود مختار شکل گیرد. در سال 1993 و در اسلو نیز همین داستان باز هم تکرار شد. تا این که در سال 1999 با ساخت دیوار حایل همه چیز متوقف شد اگر چه طی همین شش سال نیز چیزی به دست نیاوردند. اما تحرکات عبث متوقف نشد تا این که در سال 2003 موضوع نقشه راه مطرح شد که طی آن بنا بود کشور مستقل فلسطینی تا سال 2005 تشکیل شود. همین وعده هم عملی نشد تا این که در پاییز 2007 رهبران عرب به کنفرانس آناپلیس دعوت شدند، در جلسه به آنها گفتند وعده دیرینه تا پایان 2008 یعنی زمان پایان دوران ریاست جمهوری جورج بوش محقق خواهد شد. دوران جورج بوش تمام شد و دوران اوباما رسید. اوباما با شعارهای قشنگ نزد اعراب آمد. وعده توقف شهرکسازیها را داد و تشکیل دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل. اما او نیز نتوانست به عهد خود وفا کند و موضع خود را با بازی مذاکرات پوشاند. انتظار داشت ظرف چهار ماه مذاکراتی صورت گیرد اما زمینههای آن محقق نشد و هیچ اتفاقی نیفتاد. سپس تصمیم گرفت زمان تعیین شده خود را نقض کند و دوباره به فکر مذاکره مستقیم بر آید. تا این که در 17 ژوئن یک نامه تهدیدآمیز در 12 بند به رئیس حکومت خودگران فلسطینی فرستاد که مضمون آن اخیرا فاش شد. اوباما تهدید کرد که اگر عباس پشت میز مذاکره با اسرائیل ننشیند، امریکا او را منزوی خواهد کرد و کمکهای مالی خود را به فلسطین نیز قطع میکند. اوباما گفت که شاید این مذاکرات به نتیجه نرسد ولی شاید راهی باشد برای این که یک روزی نتیجه بخش شود. فلسطینیها و اعراب نمیخواهند به دنبال راه حلی که 30 سال است وعده آن داده شده و هیچ گاه محقق نشده، بدوند. در این 30 سال آقایان دائما پشت میز مذاکره مینشینند و شام میخورند و بحث میکنند و اسرائیل قول میدهد ولی وقتی از سالن خارج میشوند، هر چه قول داده بودند فراموش میشود. سریال تکراری ملالآوری که همچنان ادامه دارد. اکنون نیز همین انتظار ادامه دارد. محمود عباس از تهدیدهای امریکا میترسد، تن به مذاکره میدهد، دست خالی از پشت میز مذاکره بیرون میآید و دوباره همه چیز از ابتدا آغاز میشود. در طول مذاکرات گذشته که ظاهرا خیلیها نتایج فضاحت بار آن را فراموش کردهاند، خیلی چیزها آموختیم. از جمله این که آن قدر فضاحت در این مذاکرات به بار آمده که آقایان جرات اعلام آن را ندارند. روزی که نتانیاهو با اوباما مذاکره کرد و از او خواست که مذاکرات فلسطین و اسرائیل از سر گرفته شود، اوباما بلافاصله به عباس نامه مینویسد و به او بر لزوم انجام مذاکرات تاکید میکند، اردن و مصر و عربستان سه کشور اصلی اتحادیه عرب قول مساعد میدهند که در اتحادیه عرب و جامعه عربی سر این مذاکرات جنجال نشود و همه چیز به خوبی پیش رود، گویی که فراموش کردهاند در طول این 30 سال چه پیش آمده است. همچنان نقطه صفریم و مذاکرات از نقطه صفر آغاز خواهد شد. در این میان منابع خبری گزارش دادهاند که نتانیاهو قصد دارد یک گام اساسی به سمت صلح بردارد. او به چیزی شبیه توافقنامه اسلو موافقت کرده است. بر اساس آنچه منتشر شده اسرائیل از 90 درصد کرانه باختری خارج خواهد شد، وارد بیتالمقدس شرقی نخواهد شد و 50 هزار نفر را از شهرکهای یهودینشین خارج خواهد کرد. به اعتقاد نتانیاهو این امتیاز بزرگی برای فلسطینیان است چرا که تعدادی از شهرکها را تحویل داده است و از سرزمینهای مورد مناقشه نیز خارج شده است. اما گویی ایشان یک چیز را فراموش کرده، او میخواهد این امتیازها را بدهد بدون این که به پایان دادن به بحران اعتراف کند و به دیگر مطالبات فلسطینیان از کرانه غربی و بیتالمقدس توجهی داشته باشد. نتانیاهو وعده داده است که اگر فلسطین این پیشنهاد را بپذیرد اسرائیل نیز تسهیلات را در بخش بازسازی و چرخه اقتصادی فلسطین خواهد داد. پر واضح است که نتانیاهو با این پیشنهاد میخواهد فلسطینیها را فریب دهد. مقامات فلسطینی میگویند، اسرائیل بر اساس یک طرح من در آوردی و فرضی خود این طرح را پیشنهاد داده که در حقیقت 12 درصد از کرانه باختری عقبنشینی خواهد کرد. بدتر از آن این که هیچ تعهدی نسبت به بیتالمقدس نمیدهد و معلوم نیست در مذاکرات چه کلکی را میخواهد به فلسطینیان بزند. نتانیاهو با این کار قصد دارد راستگرایان اسرائیلی را قانع سازد که به هیچ وجه به فکر تشکیل دو دولت مستقل فلسطینی نیست و از سوی دیگر فلسطینیها را نیز به سیاق همیشگیاش فریب دهد. یعنی این که باز هم سر فلسطینیها کلاه میرود و مذاکرات در خوشبینانهترین حالت بینتیجه میماند. Copyright: gooya.com 2016
|