چهارشنبه 17 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مزار امير کبير کجاست؟ آرش صبحی

من نميدانم که چند درصد ازايرانيان بدانند که مزار اين بزرگمرد دوران ناصری که با فرمان ناصرالدين شاه وبا توطئه چند تن از ميرزاها وعمامه داران درباری چون حاج ميرزا آقاسی وحاجب الدوله و... درفين کاشان خونش تاريخ ايران را رنگين نمود در کجاست ؟ براستی هرگزاين پرسش بسيار مهم دراذهان مردم ايران که هزاروچهارصدسال است که برای کشته شدن امام حسين وعلی وامام رضا و... برسروسينه ميزنند وبرای سالروز تولد يا مرگشان درتقويم اين مملکت تعطيلات فراوان بچشم ميخورد، اصلا" به اين موضوع انديشيده اند که مزار يکی ازبزرگترين شخصيتهای ترقی خواه اين سرزمين بنام ميرزا تقی خان اميرکبيرکه درچنان دوران تاريکی دارالفنون را بنياد نهاد درکجا قراردارد؟ درعصری که ملايان ساخت مدرسه را حرام ميشمردند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


درعصری که ميرزا حسن رشديه برای ساخت مدرسه و تحصيل علوم جديده محارب وضد دين و نامسلمان شمرده ميشده وحکم ارتداد هم برای او صادر ميشود. درعصری که ملايان زنگ مدرسه را بدليل شباهت با زنگ کليسای عيسوی حرام اعلام کرده بودند و بايد بجای زنگ از بوق وشيپوراستفاده ميشد. درچنين عصری که تاريکی برگستره کشور مستولی بوده، بنيان گذاری دارالفون يعنی اعلام جنگ تمام عيار با مشتی ملای مفت خور وعافيت طلب که حاصل آن اتفاقی بود که درفين کاشان رخ داد، ونسل ما دردهه های پايانی قرن بيستم ((بهمن ۱۳۵۷)) بدليل عدم شناخت تاريخ کشورمان آن فريب بزرگ را باور کرديم تا به امروز داريم تاوان آنرا می پردازيم. وهمراه با نسل ما دو نسل ديگر در آتشی سوخت ودارد ميسوزد که نسل ما هيزم بيار آن بود.
بااحتمال قريب به يقين شايد بسياری ازهموطنان گرانقدرمان ندانند که اين شخصيت بزرگ واحتمالا" بی بديل در عصرناصری پس ازاينکه بفرمان ناصرالدين شاه درفين کاشان بقتل رسيد درچه مکانی بخاک سپرده شده است؟!!
تعجبی هم ندارد. به اين دليل که درکشوری که مردمش ازتاريخ خودبی اطلاع باشد همان برسرش ميرود که خمينی را درماه ببيند وبا چشم وگوش بسته فرياد روح منی خمينی سربدهد وآن به سرش بيايد که نزديک به سی ودوسال است دارد تاوانش را پس ميدهد.
غصه هم نبايد بخوريم چون بسيارند کسانيکه مثل من و شما هستند، اما اينکه چرا چنين است وچنين بوده جای تاسف فراوان دارد
ميرزا تقی خان امير کبير صدراعظم ايران در زمان ناصر الدين شاه که با دسيسه های يک سری وطن فروش وطماع که هيچ متاعی بجز مردم فريبی وعقب نگه داشتن جامعه ومردم نداشتند وندارند ونخواهند داشت ، در حمام فين کاشان به قتل رسيد، ودرعراق ودرشهر کربلا به خاک سپرده شده است.
اين که چرا او راشبانه وبطورمخفی به کربلا ميبرند وبخاک می سپرند، برای هرايرانی ميهن دوستی ميتواند يک سوال با اهميت وکليدی باشد. اما وقتی به چند وچون آن می انديشم، به اين نتيجه ميرسم که بازهم ملايان وتوطئه گران آنروزی که امروز ماهيت وسرشت پليدشان را در کليت وشکل نظام جمهوری اسلامی مشاهده ميکنيم وبالغ برسی ويک سال وانديست که داريم ظلم وجور وخباثت وکشتارگری وفرهنگ ستيزی و ضدايرانی بودن شان را با گوشت وپوست واستخوان لمس ميکنيم، قطعا" با قدرتی که درآنزمان داشته اند، با اين دسيسه که بجز بودن اسمی از اميرکبير دراين سرزمين چيزی وجود نداشته باشد، کالبد بی جان يک چنين شخصيتی را به کربلا ميفرستند وبخاک می سپرند تا مبادا مزارش تبديل به يک ميعادگاه و نمادی برای مقابله با ارتجاع وفساد درنزد ايرانيان بشود.
چگونگی اينکه درآنزمان با توجه به تنگناهای شديد ارتباطی ونبود راههای مناسب وامکانات لازم جهت اينگونه اقدامات بويژه حمل جسد يک شخصيت مطرح سياسی آنهم بفاصله ای کوتاه به عراق منتقل ميگردد سئوالهای فراوانی وجود دارد که شايد پاسخ دادن به آن چندان سهل وآسان نباشد، اما ازيک منظرميتوان به اهميت اين جابجائی پی برد که درحکومتی چون حکومت قاجاربخصوص دردوران زعامت ناصرالدين شاه برکشوری عقب مانده وفقيرکه معتقد بوده {{ نوکرهائی ميخواهد که نتوانند بين کلم و بروکسل تشخيص قائل شوند}} آقايان به اصطلاح علما وروحانيون با همراهی فراشان درباری ونوکرانی ازجنسی که قبله عالم طلب ميکرده، دست به چه اقداماتی زده تا اين جابجائی صورت بپذيرد وکالبد اين مرد بزرگ به عراق منتقل شود!!
درنظربگيريم که طی سی ويک سال گذشته چند ميليون ايرانی بمنظورمثلا" زيارت عتبات وعاليات وبوسيدن ضريح امامان مدفون درآن سرزمين بکشورعراق رفت وآمد داشته اند. حال اگرازهمين جمعيت ميليونی و ... سئوال شود که آيا سری هم به مزار مردی چون ميرزا تقی خان اميرکبير زده ای، با قاطعيت ميتوان تصورنمود که ازخيل اين جماعت ... حتی يک درصدشان هم نميدانند که مزار چنين شخصيتی درآن کشور قراردارد، اما حاضرند که برای زيارت قبرامام حسين وتقی و نقی و فلان وبهمان به کربلا بروند وبا بمبهای کنار جاده ای و چه و چه تکه تکه بشوند. شما را بخدا قسم خودمان به قضاوت بنشينيم وازخودمان بپرسيم که چرا بايد رضا شاه کبير و محمد رضا شاه فقيد واميرکبيرمان در مصر وعراق مدفون باشند، ودرمقابل شاهد باشيم که با ثروتهای ملی مان که متعلق به اين ملت است، برای شخصی چون روح الله خمينی که همه چيز اين کشوررابه قهقرا برد وسنگ بنای يک حکومت ضد ايرانی را گذاشت چه گنبد وبارگاهی ميسازند، تا گروهی احمق ونادان وغافل از حقايق هم بروند وآنرا زيارت کنند.
نگارنده بعنوان يک ايرانی بخش بزرگی ازاين عقب ماندگی وغفلت ملی – تاريخی را درزمره نقاط ضعف نظام گذشته ميدانم که جای حرف بسيار دارد. خوب بياد دارم که دردوران قبل از فتنه ويرانگرخمينی خود بعنوان يک نوجوان وبعدا" جوان با اينکه هيچ رابطه ای با مذهب نداشتم، ولی درماه محرمبه مسجد وحسينيه محله ميرفتيم تا برای شهادت امام حسين ، مخصوصا"تاسوعا وعاشورا برسر وسينه بزنيم. بايد اذعان نمائيم که غافل بوديم. بايد اعتراض و اعتراف کنيم که متاسفانه درنظام پادشاهی پيشين هيچگاه تاريخ ما آنطورکه لازم بود، هيچگاه جوانان ونوجوانان آن دوران با تاريخ کشورشان آشنا نبودند. بياد دارم که در دوران دبستان ودبيرستان نمره دروس دينی حداقل ۱۲ بود. اما نمره قبولی تاريخ را هفت قائل شده بودند! اين تفاوت بيانگرچيست؟ بيان اين واقعيت است که خمينی بيايد وبا يک دروغ بزرگ يک ملت را بگروگان بگيرد وکشورمان را اشغال نمايد.
نسل من از روشنفکرش گرفته تا بی فکر وتاريک فکرش براين واقعيت مهرتائيد ميگذارند ، آنطور که شايسته بود وبايد بما ميگفتند وميفهماندند، عمل نکردند. نه از مزارامير کبيروچگونگی آن خبرداشتيم ونه حتی ازمکان کعبه واقعی مان مزار کورش کبيرمطلع. براستی چقدر بايد برای اين کارها هزينه ميشد؟؟ چنددرصد نوجوانان وجوانان آن زمان نام مازيار وبابک خرم دين ويعقوب ليث صفار و...را شنيده بودند يا درکتابهای درسی شان خوانده بودند؟؟
تاريخ شناسی بايد از چه زمانی شکل بگيرد؟ حال که اين مصيبت ملی و فتنه خانمانسوز خمينی گريبان مان را گرفت و چنين تاوان سنگينی را پرداختيم، به اين واقعيت پی برده ايم که بايستی نام کورش و داريوش واميرکبير ونادر ورضاشاه وديگر خادمين اين مرز وبوم وخدمات شان از همان کلاس اول دبستان تا مقطع دکترادرکتب درسی گنجانده ميشد، تا فردی چون روح الله خمينی به همان سادگی که همگی بياد داريم فريبمان ندهد وچهره منحوسش را درماه جستجو نکنيم.
البته من تا حالا به عراق نرفته ام، ولی به هر حال برخود واجب ديدم تا بعنوان يک ايرانی که دم از عشق به وطن می زنم با نگارش اين مقال هموطنانم را متوجهاين مهم بنمايم که سرنوشت اين مرد بزرگ پس از مرگ چه شد؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016