جمعه 19 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اگر من معمم بودم...، محمدرضا نیکفر، راديو زمانه

محمدرضا نيکفر
اگر من معمم بودم، یعنی علاوه بر اعتقادی که لابد در سر داشتم، عمامه‌ای هم بر سر داشتم و می‌توانستم به نام اسلام و مسلمانی حرف زنم، روز ۱۱ سپتامبر به کلیسای کشیش تری جونز در فلوریدا می‌رفتم و می‌گفتم که من آماده‌ام مشتی کاغذ را که "قرآن"اش می‌نامند، آتش زنم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


تری‌ جونز، کشیش کلیسایی کوچک در فلوریدا اعلام کرده بود که او و رمگانش می‌خواهند در روز ۱۱ سپتامبر قرآن‌سوزی کنند. این موضوع، به یکی از داغترین خبرهای جهانی تبدیل شده بود. کشیش تری جونز با اعلام این خبر تأیید نشده که امام مسجد نیویورک موافقت کرده مرکز اسلامی به جای آنکه در نزدیکی محل برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک احداث شود، در محل دیگری در این شهر بنا می‌گردد، از قرآن‌سوزی صرف نظر کرد.

با وجود این، اگر من معمم بودم، یعنی علاوه بر اعتقادی که لابد در سر داشتم، عمامه‌ای هم بر سر داشتم و می‌توانستم به نام اسلام و مسلمانی حرف زنم، روز ۱۱ سپتامبر به کلیسای کشیش تری جونز در فلوریدا می‌رفتم و می‌گفتم که من آماده‌ام مشتی کاغذ را که قرآنش می‌نامند، آتش زنم.

به راحتی می‌گفتم که «خدای من، که آن را با صفت‌های "برتر" و "برترین" توصیف می‌کنم، در این کاغذها نمی‌گنجد؛ و اگر هم از آتش زدن این ترکیب، که کاغدش مثلاً محصول برزیل است، حروف‌چینی‌اش با محصولی از مایکروسفت انجام شده و چاپش با ماشین هایدلبرگ صورت گرفته، آشفته شود، خودش بنابر توصیفی که در کتاب از خود کرده، قادر به دفاع از خود و تلافی این کار است.»

من فکر می‌کنم به همین سادگی ماجرا به صورت خوبی تمام می‌شد. این قبیل داستان‌ها "مزۀ"شان را از دست می‌دادند، مزه‌ای که معمولاً از این قرار است: تظاهراتی در پاکستان، سپس در یکی دو کشور عربی، پس آنگاه در قم و تهران، همراه با آن اعلامیه‌های حوزویانی که می‌خواهند مشهور شوند و بعد نطق ولی امر مسلمین، حضرت ولی فقیه.

مدتی است که جهان را به اصطلاح جوان‌ها "سر کار گذاشته‌اند" و آتش‌بازی می‌کنند. این یکی خود را با بمب می‌سوزاند تا جایی را به آتش بکشد و آن یکی کتاب مقدس آن انتحاریون را آتش می‌زند.

کل ماجرا، آوازه‌گری است.

مرحله‌ای جدید از یک آوازه‌گری کهن با "آیه‌های شیطانی" آغاز شد. آیت‌اللهی که در عمرش لذت بهشتی خواندن یک رمان خوب را حس نکرده بود، علیه چنین رمانی فتوا داد و این ماجرا درس‌آموز شد برای اینکه دیگران بدانند چگونه می‌توانند لج حریف را درآورند و مشهور شوند.

به این گونه داستان‌ها باید پایان داد، با بی‌اعتنایی، اگر لازم باشد با تحقیر و بهتر از آن با بی‌مزه کردن کل این نمایش‌ها.

اگر من معمم بودم، به کلیسای کشیش تری جونز در فلوریدا می‌رفتم و الله‌اکبر گویان، قرآن می‌سوزاندم. پس از آن شاید دیگر این گونه ماجراها تکرار نمی‌شد.


برگرفته از سایت "رادیو زمانه"
http://zamaaneh.com/idea/2010/09/post_798.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016