گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
1 مهر» جلاد حقيقت در نيويورک، مسعود نقرهکار14 مرداد» عليه فراموشی جنايتهای "مرحوم خمينی" - بخش پايانی، مسعود نقرهکار 8 مرداد» عليه فراموشیِ جنايتهای "مرحوم خمينی" (بخش نخست)، مسعود نقرهکار 31 تیر» "هرکول فرهنگی" و شرمساریِ تاريخیِ ما، مسعود نقرهکار 28 خرداد» طلبههای لات و لش و وبش، مسعود نقرهکار
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! در حاشيه هجمه "دينخويان" دانشگاهی به آرامش دوستدار، مسعود نقرهکارنامهی اين سه "استاد دانشگاه" به يورگن هابرماس، هشداریست به جامعهی روشنفکری و روشنگری ايران، بهويژه به روشنفکران و روشنگران تبعيدی و مهاجر، تا دريابند که دينکاران و دينخويان با چه شکل و شمايلهای فريبندهای، در غرب به تبليع و تقويت ارتجاع برخاستهاند نامه ی آرامش دوستدار به " يورگن هابرماس"(۱) سبب شعله ور شدن عصبيت وتعصب برخی از دين کاران ودين خويان دانشگاهی و اسلام پناهان ايرانی ِ ساکن ِامريکا شده است. در ميان واکنش ها اما نامه ی حميد دباشی , احمد صدری و محمود صدری به يورگن هابرماس پيرامون " ابتذال تخيلات " آرامش دوستدار نمونه ای پرده درانه و هشدار دهنده است.(۲) اين سه" استاد جاسنگين" با اين توهم که سخنگويان مردم ايران اند, آمده اند تا به هابرماس شهادت دهند که آرامش دوستدار سخنگوی مردم ايران نيست, شهادتی بی مايه, چرا که دوستدار هرگز چنين ادعايی نکرده است .اين اساتيد می نويسند: آرامش دوستدار "......نه از سوی ايرانيان بلکه تنها از سوی خويش سخن می گويد و آنچه ميگويد تنها نمايانگر ابتذال تخيلات شخص اوست". آنان که با فعاليت های اسلامی و سياسی ِ اين سه استاد دانشگاه در خارج از کشور آشنايند می دانند که تلاش اينان و مشابهين شان اين بوده و هست که واقعيت حيات اسلام در ايران را قلب و به گونه ای خود خواسته غالب کنند. اين اساتيد ِ مدافع " مدرنيته " نقد فرهنگ دينی و دين شان را بر نمی تابند و آن را " نمايانگر ابتذال تخيلات" شخص انتقاد کننده می نمايانند. اينان در همين نامه ی کوتاه شان با پيش کشيدن بخشی از کردار تاريخی ِ مسيحيت, و به نوعی همانند سازی آن با کردار مسلمين , تلاش کرده اند جنايت های هولناک حکومت های اسلامی , و حاکمان اسلام پناه را که لااقل تاريخ ما را خونين و ننگين کرده اند ,کم رنگ و قابل توجيه جلوه دهند, حکايت جنايت هايی که به نام دين و مذهب قرن هاست بر مردم ميهن مان روا داشته شده است , حکايتی ناپوشيده بر همگان, مگر بر نا آگاهان و قدرت طلبانی که " اسلام سياسی" و خمينيسم به نابينايی سياسی و فرهنگی مبتلای شان کرده باشد.
Copyright: gooya.com 2016
|