نامه ۱۲ فعال دانشجويی ايران به باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا در سالگرد اشغال سفارت آمريکا در ايران
رياست جمهور محترم ايالات متحده آمريکا
با سلام
سی و يک سال پيش در چنين روزی، سفارت کشور شما در ايران، که بر طبق قوانين و عرف بينالمللی قسمتی از خاک آمريکا به حساب میآيد، توسط گروهی از دانشجويان که خود را پيرو خط امام میناميدند، اشغال شد. و اين اشغال، سرآغاز اختلافات بين دو دولت جمهوری اسلامی ايران و ايالات متحده آمريکا و تنش در روابط ديپلماتيک دو کشور گرديد.
امروز با گذشت بيش از سه دهه از قطع رابطه بين دو دولت جاهطلبیهای هستهای حکومت اسلامی ايران، به مرز خطرناکی نزديک شده و از سوی ديگر اين حکومت، سرکوبگرتر از هميشه، تمامی راههای مخالفت با اين سياستهای ويرانگر را در داخل کشور مسدود نموده است. تاييد میکنيد که پروندهی حقوق بشر حاکمان مستبد ايران آن قدر سياه است که نياز به هيچگونه توضيحی ندارد.
اکنون اين سوال به صورت جدی در اذهان عمومی آزادانديشان و صلحطلبان جهان وجود دارد که حاکميتی که با مردمان خود چنان میکند که همگان ديدند و از شکنجه و به حبس افکندن و کشتار شهروندان خود ابايی ندارد، در صورت دستيابی به سلاح هستهای با ساير مردمان جهان چه خواهد کرد.
آقای رييسجمهور!
سی و يکسال قبل در چنين روزی جمهوری اسلامی ايران با گروگان گرفتن ديپلماتهای سفارت آمريکا، گروگانگيری خود را از جهان متمدن آغاز کرد و در سیويک سال گذشته تا به امروز به اين روند ادامه داده به طوریکه امروز نيز دستکم دو تن ديگر از شهروندان ايالات متحده (جاش فتال، شين بائر)، گروگان اين حکومت هستند و بيش از هشتاد تن از دانشجويان و دوستان و همکلاسیهای ما به عنوان گروگانهای دانشگاه، در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرند.
جناب آقای اوباما!
آنچه ما را بر آن داشت تا در سالروز اقدام اشتباه اشغال سفارت آمريکا در ايران، مستقيما شما را خطاب دهيم، وضعيت دوستان دربندمان در زندانهای جمهوری اسلامی است. جوانانی که اين روزها به جای کلاس درس در زندان و گاه در سلولهای انفرادی و تحت سختترين و غير انسانیترين فشارها به سر میبرند.
ما از شما که علاوه بر رياست جمهوری ايالات متحده آمريکا، برنده جايزه صلح نوبل نيز هستيد انتظار داريم تا علاوه بر در نظر داشتن فعاليتهای هستهای جمهوری اسلامی، نقض گسترده و برنامهريزی شدهی حقوق بشر توسط اين حکومت را نيز بيش از پيش مد نظر داشته باشيد و از هيچ اهرم فشاری برای متوقف نمودن آن دريغ ننماييد.
اکنون ما جمعی از فعالين دانشجويی سابق و کنونی، مجدانه و مصرانه از شما میخواهيم تا همانطور که پيگير مساله گروگانهای کشور متبوع خود در ايران هستيد، پيگير وضعيت گروگانهای ما نيز باشيد و حاکمان ديکتاتور ايران را در خصوص وضعيت ايشان مورد مؤاخذه قرار دهيد.
ما به طور خاص، خواستار تلاشهای بشردوستانه جامعه جهانی و توجه ويژه به منظور آزادی هر چه سريعتر فعالان دانشجويی و مدنی ذيل:
حامد روحینژاد، شبنم مددزاده، ضياء نبوی، کوهيار گودرزی، مجيد توکلی، مجيد دری (که هر شش نفر در شرايط ناگواری در تبعيد به سر میبرند)، آرمان رضاخانی، آيدين خواجهای، ارسلان ابدی، بهاره هدايت، جواد عليخانی، حسن اسدی زيدآبادی، حشمتالله طبرزدی، روناک صفارزاده، سينا گلچين، عابد توانچه، عاطفه نبوی، عباس کاکايی، عبدالله مومنی، علی جمالی، علی مليحی، عماد بهاور، فواد سجودی، کيارش کامرانی، محمد پورعبدالله، محمدامين وليان، مسعود باباپور، مهدی خدايی، مهدی نظام اسلامی، مهديه گلرو، ميلاد اسدی، نظام حسنپور، نعيم آقايی، نويد محبی و نيما نحوی
میباشيم.
ما باور داريم که اکنون وقت آن رسيده است که دولت آمريکا خاطرهی تلخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ يکشنبه چهار نوامبر ۱۹۷۹ را به فراموشی بسپارد و در کنار مردمان ايران برای دستيابی به يک زندگی بهتر در سايهی حکومتی برآمده از آرای واقعی آنان قرار گيرد.
با احترام
احمد عشقيار؛ فعال دانشجويی، عضو دانشجويان و دانشآموختگان ليبرال دانشگاههای ايران
اميرحسين اعتمادی، فعال سابق دانشجويی، عضو سازمان ادوار تحکيم وحدت
اميرحسين فتوحی، دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه هرمزگان
امير رشيدی؛ فعال دانشجويی و حقوقبشر
رحيم همتی؛ فعال دانشجويی
سعيد قاسمینژاد؛ فعال دانشجويی، سخنگوی دانشجويان و دانشآموختگان دانشگاههای ايران
سعيد يعقوبینژاد، دبير سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه مازندران
سلمان سيما؛ فعال دانشجويی، عضو کميته سياسی سازمان ادوار تحکيم وحدت
علی تقیپور؛ دبير سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی نوشيروانی بابل
ليونا عيسیقليان؛ فعال دانشجويی، عضو دانشجويان و دانشآموختگان ليبرال دانشگاههای ايران
مزدک عبدیپور؛ فعال دانشجويی
يوحنا نجدی؛ عضو کميته سياسی سازمان ادوار تحکيم وحدت