شنبه 22 آبان 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

قاتل قتل‌های زنجيره‌ای آبادان به دار آويخته شد، پس از اجرای حکم، خانواده مقتولان شيرينی پخش کردند، ايسنا

قاتل قتل‌های زنجيره‌ای آبادان ـ که متهم است از سال ۸۴ تا ۸۷، ۱۵ زن و دختر و يک پسربچه را در شهرهای آبادان و خرمشهر به قتل رسانده است ـ مجازات ‌شد.

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) و بر اساس اعلام روابط عمومی دادگستری خوزستان، حکم مجازات «فريد بغلانی»، قاتل قتل‌های زنجيره‌ای آبادان، که با رای قاطع دادگاه کيفری استان خوزستان و تاييد ديوان عالی کشور صادر شده است، روز شنبه ۲۲ آبان ‌ماه در زندان کارون اهواز اجرا ‌شد.

فريد بغلانی در کمتر از سه سال در شهرستان‌های آبادان و خرمشهر ۱۶ نفر را با شيوه‌های مشابه به قتل رساند و در آخرين ارتکاب به قتل در شهريورماه ۸۷ پس از مجروح کردن آخرين قربانی، توسط نيروی انتظامی آبادان دستگير شد.


***

پرونده‌ی قتل‌های زنجيره‌ای آبادان که با سر و صدای فراوان حدود ۲ سال پيش تشکيل شد، سرانجام صبح روز شنبه - امروز - با اجرای حکم مجازات "فريد بغلانی" در زندان کارون اهواز بسته شد.

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)؛ اين پرونده، قتل ۱۵ زن و دختر و يک پسربچه که همگی در آبادان و خرمشهر و به دست يک نفر به قتل رسيده‌ بودند، را در خود داشت و پس از گذشتن از تحقيقات فراوان و شک و شبهه‌ها و گمانه‌های بسيار، با مشخص شدن متهم اصلی از ميان ديگر مظنونان، در نيمه دوم سال ۸۷ به شعبه شانزدهم دادگاه کيفری استان خوزستان ارجاع شد.

فريد بغلانی که به اتهام قتل ۱۶ زن و کودک آبادانی و خرمشهری محاکمه و از سوی دادگاه کيفری خوزستان به ۱۳ بار قصاص محکوم شده بود، صبح امروز پس از گذشت ماه‌ها از صدور حکم، با حضور اوليای دم، خبرنگاران و مسئولان قضايی پرونده، به دار مجازات آويخته شد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بغلانی تا لحظات پيش از اجرای حکم در پی گرفتن رضايت از اوليای دم بود، وی تقاضای صحبت با خانواده‌ها را داشت ولی هيچ کدام از آنان حاضر به صحبت کردن با او نشدند. بدين ترتيب پس از قرائت قرآن کريم، حکم قصاص قاتل پرونده قتل‌های زنجيره‌ای آبادان توسط يکی از اوليای دم که به عنوان نماينده از سوی ساير خانواده‌های مقتولان انتخاب شده بود، اجرا شد.

فريد بغلانی نخستين قتل را در سال ۸۳ مرتکب شد و در سال ۸۷ دستگير و پس از تکميل مراحل تحقيقات و بازپرسی پرونده، در آخرين روز کاری اسفند ماه دادگاه قتل‌های زنجيره‌ای آبادان آغاز شد. تمامی جلسات اين دادگاه به صورت علنی و با حضور خبرنگاران برگزار شد.

بغلانی در سال ۷۳ و ۷۷ به اتهام ضرب و جرح و ايجاد مزاحمات برای بانوان به ترتيب به يک سال و چهارسال حبس محکوم شده بود.

به گزارش ايسنا، نخستين جلسه‌ی دادگاه پرونده قتل‌های زنجيره‌ای آبادان، ۲۸ اسفندماه ۸۷ در اهواز به رياست قاضی محمدمهدی رشيد‌الماسی برگزار شد و پس از آن، هر فقره قتل اين پرونده در جلسات جداگانه بررسی شد.

در نخستين جلسه‌ی دادگاه بغلانی، متن کيفر خواست دادستان آبادان خطاب به رئيس دادگاه‌های کيفری خوزستان به شرح زير، قرائت شد:

"سلام عليکم ، در پرونده پيوست، آقای فريد بغلانی، فرزند سعد، ۴۰ ساله، شغل کارگر، دارای سابقه کيفری، متاهل، باسواد، ساکن فيه آبادان، متهم است به ۱۶ فقره قتل عمدی مرحومان: ۱ـ نوريه پورعلی ۲ـ حسين دريس ۳ـ ايران دريس ۴ـ خديجه مقدم ۵ـ لوميعه سواری ۶ـ مهين دريس ۷ـ فاطمه ناصری ۸ـ مريم حدادی ۹ـ عاطفه پورمحمود ۱۰ـ نرگس خلفی ۱۱ـ نديمه معارضه ۱۲ـ امينه شفيعی ۱۳ـ خديجه رئيسی ۱۴ـ کامله باوی‌حيدرنژاد ۱۵ـ فاطمه کروشات ۱۶ـ خديجه بغلانی و سرقت طلاجات مقتولين و ايراد ضرب و جرح عمدی با چاقو نسبت به فوزيه نگارش.

با توجه به دلايل زير: ۱ـ اقرار صريح متهم به ارتکاب ۱۶ فقره قتل عمدی ۲ـ بازسازی کامل صحنه‌های قتل و ذکر جزئيات قتل‌های ارتکابی ۳ـ کشف طلاجات مقتوله خديجه بغلانی و البسه متقوله کامله باوی حيدرنژاد و شناسايی فريد توسط طلافروش در زمينه فروش طلاهای فاطمه کروشات با ذکر جزئيات کامل ۴ـ ذکر و بيان اشياء و لوازم همراه مقتولين و طلاجات آنها و تشابهات بين قتل‌های ارتکابی و توضيح اقدامات کامل روی اجساد پس از ارتکاب عمل قتل ۵ـ اقرار فی‌البداهه و بدون تحقيق از متهم در خصوص قتل‌های خرمشهر و نيز قتل خديجه رئيسی و ۶ـ شناسايی متهم توسط فوزيه نگارش، بزهکاری وی محرز است و از دادگاه اشد کيفر را برای فريد بغلانی خواستارم."

در نخستين جلسه آن دادگاه، قتل خديجه مقدم، ۱۳ ساله، بررسی شد که در ۵ آبان ۸۴ ناپديد شد. قتل خديجه مقدم چهارمين قتلی بود که فريد بغلانی از نظر زمانی مرتکب شده بود.

بهرام رشته احمدی، نماينده وقت دادستان اهواز، در يکی از جلسات دادگاه با بازخوانی پرونده، چنين گفت: متهم فريد بغلانی در دفتر خاطراتش درباره شيوه ارتکاب قتلهايش نوشته و توضيح داده است. جالب آن که در قسمتی از دفترچه خود اشاره به آن دارد که: "دخترانی که من کشتم ميراث پاک حضرت مريم(ع) را با خود داشتند." اين دفترچه برای روشن شدن اقرارهای متهم، به دادگاه تقديم می‌شود.

رشته‌احمدی افزود: در قضيه قتل‌های آبادان، مدتها دستگاه قضايی و نيروی انتظامی به دنبال شناسايی قاتل يا قاتلان احتمالی بود. در ابتدا، از آن‌جا که نيروی انتظامی به افراد ديگری مشکوک می‌شد، ذهن تشکيلات قضايی و نيروی انتظامی به شناسايی ديگر مظنونان متمرکز می‌شد که در اين ميان بغلانی نيز يکی دو بار به اتهام قتلهای آبادان دستگير شد.

وی گفته بود: متهم فريد بغلانی، قبلا سابقه آزار و اذيت نسبت به زنان را داشته است. ۲ بار در اين زمينه دستگير شده و يک بار نيز محکوميت داشته که پس از سپری کردن نيمی از محکوميت، به صورت مشروط آزاد شد.

رشته‌احمدی خاطرنشان کرد: خود فريد، در اقرار نزد دکتر جمشيدی، آزار را حتی فراتر از زنان و دختران بيرون دانسته است. يک بار به دختر خود تعرض کرده و قصد سوزاندن وی را داشته و يک بار نيز قصد زنده به گور کردن دختر خود را داشته است.

وی گفت: فريد در جايی علت اين کارها را آزاری می‌داند که از سوی مادرش ديده است و اعلام کرده که از سوی مادر مورد آزار شديد قرار می‌گرفت و تا سن ۱۲ سالگی نمی‌دانسته است که وی مادرش است و تصور می‌کرده که زن عمويش است و می‌گويد: " از همان زمان تصميم به آزار و اذيت زنان داشته‌ام."

نماينده وقت دادستان اهواز يادآور شد: فريد بغلانی در ۲۶ شهريور ۸۷، تصميم به قتل زنی به نام فوزيه نگارش، ۳۷ ساله، می‌گيرد و با چاقو به وی حمله می‌کند. در اين حمله، بغلانی در اثر مقاومت شديد فوزيه صورت وی را شديداً مجروح می‌کند و با متوجه شدن مردم، فريد فرار می‌کند.

وی تصريح کرد: پيش از آن نيز فريد بغلانی به خاطر ۱۶ فقره قتل‌ دستگير شده بود ولی به دليل اين که اقراری نکرد و در آن زمان دليلی نيز به انتصاب قتل‌ها به وی نبود و رابطه استناد مادی و معنوی بين قتل‌ها و فريد برقرار نشد، لذا بازپرس ويژه قتل‌ وی را با قرار وثيقه آزاد کرده بود.

رشته‌احمدی عنوان کرد: پس از اتفاقی که برای فوزيه نگارش افتاد، فوزيه جان به در ‌برد و در بيمارستان چهر‌ه‌ای که بازسازی کرد به فريد بغلانی شباهت يافت. نگارش در بستر و در بيمارستان، بين ۹۰ عکس، تصوير فريد بغلانی را شناسايی کرد، بنابراين بازپرس ويژه قتل و ماموران انتظامی، ۱۳ متهم را که فريد نيز ميان آنها بود در بيمارستان مقابل فوزيه نگارش قرار داد و وی در ميان ۱۳ نفر بلافاصله فريد را شناسايی کرد و گفت: "اين همان مرد است با اين تفاوت که کفش و شلوار وی تغيير کرده است."

وی بيان کرد: بغلانی، در بعضی از قتل‌ها، پس از انجام عمل قتل، تعدادی از طلاهای مقتول مانند النگو يا گوشواره و يا لباس زير مقتول را بر داشته و در منزل خود دفن کرده است.

مزرعه، بازپرس ويژه قتل دادسرای آبادان، نيز در جلسه‌ای از اين دادگاه درباره پرونده قتل‌های زنجيره‌ای آبادان گفت: در ۱۵ فروردين ۸۷ گزارشی از نيروی انتظامی واصل شد مبنی بر اين که جسد زنی در جوی آب کشف شده است. در صحنه قتل، مشاهده شد که زنی حدود ۶۰ ساله و به صورت کاملا عريان در جوی آب افتاده است و تکه‌هايی از جمجمه وی نيز شکسته و در محل نبود. لباس‌های مقتوله نيز در محل يافت نشد. هيچ انگيزه‌ای برای قتل اين زن با اين سن و وضعيت پيدا نشد، زيرا در اين مورد هيچ انگيزه‌ سرقت، ناموسی و انتقام وجود نداشت. اين زن در منازل بهزيستی زندگی می‌کرد.

مزرعه اظهار کرد: پس از اين قتل، در۶ ارديبهشت ۸۷ گزارشی داده شد مبنی بر اين که دختری ۸ ساله به نام فاطمه، ساعت ۲۰:۳۰ در حالی که جلوی درب منزلشان در حال بازی بوده، مفقود شده است. پس از دريافت گزارش، در ساعت ۱۳ روز بعد، جسد فاطمه کروشات ۸ساله در فاصله ۲۰۰ متری منزلشان يافت شد که مانند قتل قبلی، جسد عريان بود و از دو ناحيه مورد تجاوز قرار گرفته بود.

وی افزود: با توجه به شباهتهايی که ميان هر ۲ قتل وجود داشت، مراتب را به نيروی انتظامی آبادان اعلام و عنوان کرديم که تشابهاتی ميان اين دو قتل وجود دارد و منطقه وقوع قتل بايد پوشش داده شود، مخصوصا در روزهای جمعه و تعطيلات زيرا هر ۲ قتل، در روز تعطيل به وقوع پيوسته بود.

مزرعه خاطرنشان کرد: متاسفانه در ۳۱ خرداد ۸۷ گزارش ديگری مبنی بر قتل دختر بچه‌ای به نام خديجه بغلانی در همان منطقه وقوع قتلهای قبلی، ارجاع شد. طبق پيش‌بينی‌ها، اين قتل نيز در روز جمعه اتفاق افتاده بود. روز بعد، سريالی بودن قتل‌ها را اعلام کرديم و از آن پس به دنبال يک قاتل بوديم.

وی گفت: با توجه به شباهتهای ميان قتل‌ها و منطقه وقوع قتل‌ها، سه قتل سال ۸۷ را سريالی اعلام کرديم. تا اين که در ۲۶ شهريور ۸۷ گزارش ضرب و جرح فوزيه نگارش ارجاع و فريد بغلانی که از مضنونان قبلی ما نيز بود، شناسايی شد. پس از دستگيری، با تحقيقاتی که انجام شد، بغلانی به ۱۶ فقره قتل عمدی اعتراف کرد.

بازپرس پرونده قتل‌های زنجيره‌ای آبادان يادآور شد: فريد بغلانی در ۱۳ ارديبهشت ۸۶ به اتهام قتل لوميعه معارضه، بازداشت شده بود. در آن زمان، زنی با نيروی انتظامی تماس گرفت و اعلام کرد که: "من مشاهده کردم که لوميعه معارضه توسط فريد بغلانی کشته شده است." که متاسفانه در آن زمان تحقيقاتی در اين خصوص انجام نشد و آن زن نيز شناسايی نگرديد و فريد بغلانی با قرار وثيقه ۱۰۰ ميليون تومانی آزاد شد.

به گزارش ايسنا، فريد بغلانی در تمامی جلسات دادگاه، ارتکاب قتل‌ها را به گردن نگرفت و همه اعترافات خود در زمان بازجويی‌های چند ماهه را رد کرد و گفت که تحت فشار اعتراف کرده است.

در جلسه دادگاهی که برای قتل امينه شفيعی، يکی از قربانيان فريد، برگزار شد، بغلانی در جايگاه حضور يافت و در پاسخ به پرسش رئيس دادگاه درباره اين قتل، گفت: من اصلا اطلاعی ندارم! می‌خواهم حرف‌هايی که می‌گويم نوشته شود. من اين اعترافات را قبول ندارم.

قاضی‌ رشيد‌الماسی به او گفت: به آن چه از تو سوال می‌کنم جواب بده، بعد هر چه خواستی بگو. فيلم‌ بازسازی پخش شد و در آن، صحنه قتل به صورت کامل توسط شما تشريح شده است. در اين باره توضيح بده.

- همه اعترافاتم تحميلی بود. مرا به صحنه قتل بردند. گفتند اينجا يک قتل رخ داده است. گفتم: دختر بوده است؟

مامورها گفتند: نه، يک زن مسن بوده است. من به آنها گفتم: من برای چی بايد قتل کنم؟ چرا بايد يک زن مسن را بکشم؟ بعد آنها مرا برگرداند و مرا تحت فشار قرار دادند. من برای آنها قسم خوردم ولی آنها گفتند ما قسم قبول نمی‌کنيم.

قاضی رشيد‌الماسی پرسيد: شما در فيلم به بازپرس گفته‌ای که من همه صحنه قتل را خودم دارم بازسازی می‌کنم و کسی به من چيزی نگفته است. در اين باره توضيح بده.

- کروکی که من نشان دادم، يک جای ديگر و آن طرفتر بود.

- در فيلم می‌گويی من خودم اين‌جا را نشان می‌دهم.

- آنها به من می‌گفتند طوری به بازپرس توضيح بده که ديگر تو را به سر صحنه برنگردانيم.

تصورات غلطی از من در آبادان و در همه جا درست شده است. از من يک ديو ساخته‌اند! من اگر خلافی در اين دنيا کرده باشم حاضرم به خاطر آن مجازات شوم! تنها حمله به فوزيه نگارش را قبول دارم و حاضرم همه چيزش را هم قبول کنم. من اگر خلافی کرده باشم اگر در اين دنيا اعتراف کنم و مجازاتش را ببينم بهتر است تا در دنيای ديگر مجازات شوم. هر کس نفسی را بکشد، مجازات خواهد شد. من حقيقت را می‌گويم، امروز می‌گويم و فردا هم می‌گويم. مگر من مريضم که آدم بکشم؟! من بهترين زندگی را دارم. بهترين حقوق را از پتروشيمی می‌گيرم. من زمين دارم و نصف زمينم را برای ساختن حسينيه گذاشته‌ام. کی باور می‌کند؟ حتی شما هم باور نمی‌کنيد.

وی در آن جلسه نامه‌ای که خطاب به قاضی رشيدالماسی نوشته بود، به وی تقديم کرد و به جايگاه بازگشت و ادامه داد: اينها می‌گويند اعترافات من از فشار نبوده و به خاطر عذاب وجدانم اعتراف کرده‌ام. پس يعنی الان وجدان من مرده است که اعترافاتم را قبول ندارم؟!

قاضی پرسيد: پس می‌گويی تنها سابقه تو، حمله به فوزيه بوده است؟

- نه، سابقه داشتم ولی تبرئه شدم. من اشتباه کردم. بزرگترين اشتباه در عمرم بود که به خاطر آن حبس کشيدم. من نزد فردی به نام عبدالزهرا مشروب خوردم و بعد به خانه زنی رفتم و هلش دادم و او به ديوار خورد و افتاد.

در همين جلسه، دادستان به رئيس دادگاه اظهار داشت: متهم در اعترافاتش با تاکيد می‌گويد برای عذاب وجدانم اين اعترافها را می‌گويم. با توجه به انکارهای فريد، ما حاضريم تک‌تک ماموران بازجويی وی را در دادگاه با او رو در رو کنيم. در بازجويی‌ها، فريد پيوسته در حال خنده و مزاح با بازجويانش بوده است.

بايد توجه داشت که جد پدری فريد بغلانی نيز در شادگان زنان را می‌آزرده و آزار و حمله به زنان در فريد موروثی است.

آيا تصور متهم اين است که دادگاه اين چيزها را نمی‌داند؟ اين چه فشار و شکنجه‌ای است که حتی خراشی هم به وی وارد نيامده است.

بغلانی شب‌ها بازجويی شده و فردای بازجويی‌ها، صحنه‌های قتل را در روز بازسازی می‌کرده است. اگر وی شکنجه می‌شد بايد در فيلم اعترافاتش آثار شکنجه بر بدن وی نمايان می‌شد.

متهم دارای سابقه کيفری است در سوابق او حمله به خانم‌ها موجود است و حدود پنج سال نيز برای حمله به فوزيه نگارش و فرزانه شهوردی در زندان بوده است.

پس از اظهارات رشته احمدی، رئيس دادگاه خطاب به متهم گفت: درباره اين اظهارت چه می‌گويی؟

بغلانی پاسخ داد: بعضی از حرفهايشان صحيح نيست. معنی ندارد که من بيايم و اين زنان را بکشم. من حاضرم مرا به کربلا ببرند و آن جا قسم بخورم که من قتل نکرده‌ام.

قاضی‌رشيد الماسی گفت: قسم يکی از دلايل برای اثبات است ولی تا زمانی که اقرر هست، قسم نمی‌خورند. شما در اظهارات خود نزد بازپرس و ماموران و تحقيقات اوليه، به جزئيات قتل‌ها اقرار کرده‌ايد.

- تحت فشار بود.

همچنين در جلسه بررسی قتل نديمه معرضه، رشته‌احمدی در بازخوانی پرونده گفت: فريد در صفحه ۱۰۴ پرونده پس از ذکر محل مخفی کردن طلاهايی که پس از قتل نديمه از او برداشته بود، می‌گويد: "هر چند روز يک بار آنها را نگاه می‌کردم و احساس می‌کردم که او را تازه کشته‌ام."

در اين جلسه طبق روال تمامی جلسات دادگاه که فيلم بازجويی‌ها، اعترافات و بازسازی صحنه قتل پخش می‌شد، فيلم اعتراف به قتل نديمه نيز نمايش داده شد که بغلانی در فيلم با نشان دادن محل ايستادن خود و مسير عبور نديمه از کنار شط، می‌گويد: "آن روز ناراحت بودم. روحم ناراحت بود. از خانه بيرون آمدم.

مثل قبلی‌ها بود، اگر زن يا دختر نمی‌کشتم. نمی‌توانستم راحت شوم."

بغلانی با اشاره به نخل‌ها ادامه می‌دهد: "آن جا نشسته بودم. او داشت از دور می‌آمد. آن حالت به من دست داده بود. مثل بقيه زنها دوست داشتم بکشمش. وسوسه شدم. يک دفعه بلند شدم و جلوتر آمدم. با حالت تنفر دنبالش رفتم. دوست داشتم تکه‌تکه‌اش کنم تا راحت شوم.

به گزارش ايسنا ـ منطقه خوزستان؛ صبح امروز، پس از اجرای حکم، خانواده مقتولان اين پرونده با پخش شيرينی در محوطه زندان، رضايت خود را از اجرای حکم ابراز کردند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016